این روزها تغییرات و تحولات، سرعت گرفته و ازقضا اتفاقات تلخ، بیشتر جولان میدهد. حوادث، پیاپی میهمان کشور ما میشود و نوع مواجهه مردم و مسئولان هم «خوب»، «بد» یا «زشت» است؛ در حدی که گاه اشک شوق میریزیم و گاه از شدت خباثت بعضی انساننماها، بغض، راه گلویمان را میبندد.
اخبار سیاسی - وقتی روحیهدادن پزشک و پرستار و حتی بیمار مبتلا به کرونا را میبینیم، وقتی حضور داوطلبان برای ارائه خدمات درمانی را نظاره میکنیم، وقتی کاسبی قیمت اجناس مورد اقبال این روزها را به قیمت خرید حساب میکند، وقتی صاحب ملکی اجاره اسفند را به مستأجرش میبخشد
قند در دلمان آب میشود که خدا را شکر با این عزیزان، هموطنیم، اما گاهی هم، نَفْسهای آلودهای با نیات و اعمال غیرانسانی راه نَفَسَت را میبندند و بهگمان خودشان از همین نَفَسها کاسبی میکنند ولی در حقیقت، ذلت در دنیا و عذاب در آخرت میخرند. میلیونها ماسک در همین چند روز توسط نهادهای نظارتی و اطلاعاتی کشف و تحویل مقامات ذیصلاح برای عرضه در بازار شده است؛ مفهوم این خبر، چیزی نیست جز تأیید آن مواجهه زشت و بلکه کثیف محتکران در برابر بحرانهای عمومی. ژل ضدعفونی را یک داروخانه در یک روز به سه قیمت عرضه میکند!
عفونت از چنین درآمدی فوران میکند. الکل بالکل نیست؛ پریده؟ نه؛ آنچه پریده مروت و جوانمردی از کسانی است که پشت ماسک، پنهان شدهاند و میان انسانها رخنه کردهاند. ماسک را هم انبار کردهاند؛ آری بار کردهاند، اما کج؛ پس به مقصد نمیرسند. از نَفَسِ تنگ، کاسبی میکنند و به تنگی قبر فکر نمیکنند؟ لابد نه؛ البته به تعبیر قرآن کریم: «ما اصبرهم علی النار؛ اینها چقدر صبورند به آتش جهنم!» قلب محتکران را حتما هکران، هک کردهاند و «فطرت الله التی فطرالناس علیها» را hidden کردهاند؛ یا اساسا فرمتش را تغییر دادهاند؛ مسخ مگر جز این است که از نَفْس و نَفَس همنوعان، اینگونه متاع دنیا کاسبی کنند؟
اما برای بعدالتحریر هم ذکر چند نکته ضروری است:
۱٫اخبار تولید محصولات بهداشتی و ضدعفونی اگر قرین با توزیع مناسب نباشد، ضرری بیشتر از منفعت دارد.
۲٫برخورد سریع و قاطع با محتکران باید به سمع و نظر مردم برسد چه برای تشفی خاطر چه عبرت و چه جبران خسارت به اعتماد مخدوش شده.
۳٫مدیریت حوادث اینچنینی بعد از فرسایشی شدن و خستگی مردم، تازه دشوار میشود؛ برای آن دوران، آماده شویم.