حسین امیرعبداللهیان درخصوص زمان انتخاب شده برای ترور سپهبد سلیمانی گفت: براساس مقطع زمانی که برای ترور شهید سلیمانی انتخاب شد، آمریکاییها و رژیم صهیونیستی چند هدف را دنبال میکردند، بخشی از این هدف باز میگردد به بحران سیاسی که آقای ترامپ در آمریکا با آن روبرو است.
اخبار سیاسی- وی ادامه داد: مسئله استیضاح با همه تلاشی که جمهوری خواهها انجام دادند، یک افتضاح سیاسی برای تیم آقای ترامپ محسوب میشود، در حوزه سیاست خارجی نیز آقای ترامپ با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم میکند، هم در سطح منطقه ای، هم در موضوع پرونده هستهای ایران و هم سایر پروندهها در مناطق دیگر مثلا ونزوئلا.
امیرعبداللهیان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر دوست آقای ترامپ، نتانیاهو هم وضعیت مناسبی ندارد، دو انتخابات در رژیم جعلی صهیونیستی انجام شده است، ولی آنها نتوانستند دولت را تشکیل دهند و از سوی دیگر خود شخص نتانیاهو نیز با پروندههایی در درون این رژیم گرفتار است، لذا وضعیت در درون رژیم جعلی صهیونیستی هم مناسب نبود.
وی افزود: آمریکاییها تحلیل غلطی را در کنار رژیم صهیونیستی و همپیمانان منطقهای خود مشابه رژیم آل سعود و آل خلیفه در خصوص جمهوری اسلامی ایران داشتند، آنها تصور میکردند در صورتی که سردار سلیمانی را هدف بگیرند ایران هیچ واکنشی را نشان نمیدهد، از سوی دیگر ارزیابی در درون جامعه امنیتی آمریکا در کاخ سفید به نحوی بود که روی افکار عمومی مردم ایران اینگونه القا کنند که پولهایی که از توافق هستهای و برجام نصیب ایران شده است به جای استفاده در راستای رفاه ملت، صرف منطقه و سیاستهای منطقهای ایران شده است و بر همین اساس تلاش کردند که یکی از سردارهای مبارزه با تروریست در منطقه یعنی سردار سلیمانی را یک تروریست معرفی کنند.
عبدالهیان خاطرنشان کرد که آمریکا، حماس، حزب الله و سایر گروههای مقاومت در لیست گروههای تروریستی قرار داده است و با همین استدلال، سردار سلیمانی نیز از گروههای تروریستی حمایت میکند و براساس این سناریو، تصور کردند که اگر سردار سلیمانی را هدف بگیرند موقعیت برتری را برای آمریکا و متحدانشان خلق کردند و خبر مربوط به استیضاح ترامپ و مشکلات نتانیاهو را در درون رژیم صهیونیستی به سایه رانده میشود و همچنین موضوع عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی را میتوانند سرعت ببخشد.
وی تاکید کرد که آمریکاییها نه تنها به آن هدفی که میخواستند نرسیدند؛ بلکه توازان معکوسی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از ترور شهید سلیمانی شکل گرفته است.
امیرعبدالهیان با طرح این سوال که «آیا این اقدام، تصمیم نظام سیاسی آمریکا بود یا تصمیم یک حلقه کوچک در درون کاخ سفید؟!» گفت: این تصمیم ترامپ، پمپئو و یک حلقه کوچک در نیروهای امنیتی و سیاسی در هیئت حاکمه آمریکا بود و در کل تصمیم نظام سیاسی آمریکا نبود، این موضوع را اطلاعات پشت پرده ما تایید میکند که تصمیم به ترور سردار سلیمانی توسط ترامپ بی عقل و یک حلقه تندرو صورت گرفت.
وی در ادامه افزود:، اما تصمیم پاسخ متقابل ندادن به حمله ایران به پایگاه عین الاسد توسط نظام سیاسی آمریکا صورت گرفت، کافی است مصاحبه ترامپ را بعد از این دو مقطع حساس در نظر بگیرید، آقای ترامپ چند ساعت پس از اینکه سردار سلیمانی ترور شد، در صفحه تلویزیون ظاهر شد و در یک مصاحبه مطبوعاتی کوتاه چند دقیقهای با چهرهای نگران و وحشت زده و در حالی که هیچ یک از مقامات عالی رتبه آمریکا در پشت سر او حضور نداشتند و بدون اینکه به سوال هیچ خبرنگاری پاسخ دهد، حرفهای تکراری را زد، اما پس از اینکه پایگاه عین الاسد هدف قرار گرفت، وقتی کنفرانس مطبوعاتی ترتیب داده شد برخلاف کنفرانس مطبوعاتی پس از ترور سردار سلیمانی، ابتدا مقامات سیاسی، سپس مقامات امنیتی و پس از آن ژنرالهای ارشد آمریکایی به ترتیب ایستاده بودند و آخرین نفری که وارد شد آقای ترامپ بود، خیلی از صاحب نظران تصور میکردند با این ترکیب امنیتی، سیاسی و نظامی عالی رتبه، ترامپ آمده است که اعلام جنگ بکند، ولی آن ترکیب یک پیام برای جمهوری اسلامی ایران داشت، نظام سیاسی آمریکا تصمیم گرفته است که وارد جنگ با ایران نشود و آن افراد ایستادند نشان دهند که اگر ترامپ میگوید آماده مذاکره است و این تصمیم همه آنهاست و اگر ترامپ میگوید که تحریمها را افزایش میدهیم این تصمیم سیاسی آمریکاست.
امیرعبدالهیان خاطرنشان کرد که پس از ترور سپهبد سلیمانی، ترامپ پیامهای زیادی از طریق واسطهها و همچنین سفارت سوئیس منتقل کرد که محتوای آن پیامها این بود که آمریکاییها ادعاهای زیادی میکنند، اما در مرحله عمل جرات تحقق بخشیدن به تهدیدات خودشان را ندارند.
وی در خصوص نامههای ارسال شده از سوی آمریکا و نحوه پاسخ ایران به آنها خاطرنشان کرد: پس از ترور سردار سلیمانی ما در سطح سیاسی دو یادداشت از دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران دریافت کردیم در این یادداشتها وزیر خارجه آمریکا در ادبیاتهایی غیرمتعارف تهدیداتی را مطرح کردند، تصمیم گرفته شد در سطحی بسیار پایین در وزارت خارجه به این یادداشتها و ادبیات سخیف آقای پمپئو پاسخ داده شود وزارت خارجه پاسخهای دیپلماتیک روشن، صریح و مقتدرانهای به یادداشتها و پیامهای رسمی دریافت شده از طریق دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران ارائه کرد.
امیرعبدالهیان یادآور شد که همزمان با ارسال پیامها از دفتر حفاظت از منافع آمریکا در تهران، چندین واسطه از سوی آمریکاییها پیامهایی به جمهوری اسلامی ایران منتقل کردند که روح کلی حاکم بر این پیامها، درخواست از ایران برای عدم مقابله به مثل بود و پاسخی به ترور سردار سلیمانی ندهید.
وی افزود: آنها اعلام کردند که در مقابل این اقدام ایران [عدم پاسخ به ترور سردار سلیمانی]حاضرند با ایران توافق کنند و امتیازاتی بدهند، محتوایی یکی از پیامهای واسطههای آمریکایی این بود که بیاید توافق کنیم شما کجا را بزنید، بعضا به طور مستقیم یا غیر مستقیم این پیامها از کاخ سفید به جمهوری اسلامی ایران میرسید، آمریکاییها حتی حاضر بودنند اهداف نظامی مهمی از کشورشان را در داخل اقیانوس هند معرفی بکنند تا با اطلاع قبلی ایران به آنها حمله کند که هم احساسات در ایران کاهش پیدا بکند و هم آمریکاییها بتوانند خسارات ناشی از حمله را مدیریت کنند.
امیرعبدالهیان یادآور شد که در همان مقطع وزیر امور خارجه کشورمان که با بخشی از این پیامها مواجهه بود اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران به آمریکاییها اجازه نخواهد داد که زمان و مکان و چگونگی مقابله به مثل را تعیین بکنند، در نتیجه آمریکاییها میدانستند که پاسخ ایران قطعی است، اما نمیدانستند که ایران در کجا پاسخ خواهد داد در چه حوزهای آیا پاسخ مستقیم میدهد آیا پاسخ غیر مستقیم خواهد داد.
وی خاطرنشان کرد که آمریکاییها نسبت به توان موشکی ایران و آمادگی ایران اشراف داشتند و به همین خاطر در آماده باش صد درصدی قرار گرفتند و در آن شرایط کامل جمهوری اسلامی ایران با موشک بالستیک، ۱۳ نقطه را در پایگاه عین الاسد هدف گرفت.
امیرعبدالهیان با یادآوری صحبتهای سردار حاجی زاده گفت: هدف ایران کشتن سربازان در پایگاه عین الاسد نبود برای ما قابل فهم است که این سربازان آمریکایی فرزندان مردم آمریکا هستند که ورود به سیاستهای کثیف کاخ سفید ندارند و ما نمیخواستیم به مردم آمریکا این پیام را بدهیم که ما فرزندان شما را کشتیم، اما خواستیم این پیام را به دولتمردان آمریکایی بدهیم که پاسخ قوی به شما میدهیم.
دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بین الملل گفت: آمریکا در ترور سردار سلیمانی دو حادثه خلق کرد حادثه اول این بود که از طریق موشک هوا به زمین، خودرو حامل سردار سلیمانی و همراهانش را هدف گرفت و منهدم کرد، ایران پاسخ خودرو منهدم شده سردار سلیمانی را در پایگاه عین الاسد داد دوم اینکه آمریکا سردار سلیمانی، قهرمان ملی مبارزه با تروریسم و کسی که نقش مهمی در نابودی داعش را داشت، به شهادت رساند
وی یادآور شد که سردار سلیمانی داعشی را نابود کرد که با وجود اینکه هنوز نتوانسته بود یک حکومت یا خلافت ادعای اسلامی خودش را مستقر کند، اما ناامنی را در منطقه و جهان پخش کرده بود و به متروها، کنسرتهای موسیقی حمله کند و در فرودگاههای بروکسل، لندن، پاریس و آلمان ایجاد ناامنی کند.
امیرعبدالهیان تاکید کرد که امنیت امروز در جهان بعد از داعش و تروریست نشات گرفته از آن در منطقه، مدیون جان فشانیهای مدافعین حرم و مبارزان در سوریه و عراق، جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگری که در کنار مردم سوریه و عراق ولبنان کمک کردند هست.
وی با تاکید بر این موضوع که ایران هنوز انتقام به شهادت رساندن سردار سلیمانی را از آمریکاییها نگرفته است، گفت: انتقام سردار سلیمانی بیرون راندن آمریکاییها از منطقه است که بخشی از آن بر میگرد به جمهوری اسلامی ایران و بخشی دیگر به دوستداران سردار سلیمانی در منطقه؛ آیا این محقق خواهد شد؟ تردید نکنید؛ چگونه؟ در آینده جهانیان خواهند دید که برای آمریکاییها این منطقه دیگر منطقه خوش آب هوایی نخواهد بود این که آنها چگونه و با چه کیفیتی از منطقه خارج خواهند شد بسته به واقعیتهای میدانی و سیاسی منطقه و مطالبات مردم، در آینده نزدیک روشن خواهد شد.
امیرعبدالهیان تاکید کرد که آمریکاییها برای جلوگیری از مقابله به مثل ایران پیشنهادهایی برای لغو تحریمها مطرح کردند، وی در این خصوص گفت: پیامی بطور غیر مستقیم از آمریکاییها دریافت کردیم که آقای ترامپ آماده است همه تحریمهایی که در اختیار رئیس جمهور آمریکاست به طور یکجا لغو بکند، ولی ایران پاسخی به اقدام آمریکا ندهد.
وی خاطرنشان کرد که پاسخ ایران به اقدام آمریکا چند ویژگی داشت: اولا به لحاظ نظامی تمام معادلات و ادعاهای آمریکا را به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای تسلیحاتی جهان به هم ریخت. از سوی دیگر قبل از اینکه موشکهای ایران به عین الاسد برسد در یک جنگ سایبری و الکترونیکی تمام سیگنالهای ارتباطی آمریکا توسط ایران قطع شد ثانیاً موشک بالستیک با دقت نقطه زنی کرد.
وی یادآور شد که نقطه زنی موشکهای ایرانی به قدری دقیق بود که فاصله مخزن و انباری که مهمات، هواپیماها و پهپادهای آنها نگهداری میشد با خوابگاه و آسایشگاه نیروهای نظامی و سربازان آمریکایی کمتر از چند متر بود، اینقدر دقیق زدند که بین کشته شدن افراد با اماکن تفکیک بشود. ضمن اینکه به طور طبیعی، چون آمریکاییها تصور نمیکردند ایران پایگاه عین الاسد را بزند، آنها تصور میکردند هر پایگاهی دیگری در منطقه ممکن است مورد هدف قرار بگیرد و عین الاسد به دلیل تجهیزات، گستردگی و امکانات بالایی برای مقابله و انحراف و انهدام موشکها در فضای عراق دارد حتما ایران به آنجا حمله نمیکند حتی در بعضی از جلساتشان نظامیها گفته بودند که ایرانیها اگر بخواهند هدف قرار بدهند یک جایی را میزنند که هم پایگاه آمریکا باشد و هم آنقدر پیشرفته و سطح بالا نباشد که ما حتی یک موشک شان را بتوانیم منهدم کنیم.
امیرعبدالهیان خاطرنشان کرد که آمریکاییها تصور میکردند که اگر ایران بخواهد به عین الاسد حمله کند، ممکن است حتی یک موشک هم روی زمین برخورد نکند، اما مشخص شد تصورات آنها وهم آلود است.
وی یادآور شد که حمله ایران به بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه نشان داد که ادعای آنها مبنی بر تامین امنیت متحدشان در منطقه سرابی بیش نیست و آنها در حمله به عین الاسد حتی نتوانستند یک موشک را در حریم هوایی عراق منهدم کنند بلکه نتوانستند منحرف بکنند.
امیرعبدالهیان با اشاره به اهمیت سیاسی حمله ایران به عین الاسد گفت: من زمانی در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس از یکی از حاکمان این کشورها شنیدم که فرمانده کل نظامیان امریکا در منطقه آمد در سفر به آن کشور گفته بود که شما در قبال امنیت نظامیان ما مسؤلیت دارید و به این مقام ارشد در حوزه خلیج فارس گفته بود که اگر کوچکترین تعرضی به سطل زباله پیرامون پایگاه آمریکا صورت بگیرد به شدت با آن کشور برخورد خواهیم کرد، من از مقامات بحرین هم این موضوع را شنیده بودم که اگر فردی از نزدیکی دیوار ناوگان پنجم آمریکا به اشتباه رد میشد او را دستگیر میکردند و در دادگاه آمریکایی در داخل ناوگان پنجم آمریکا در بحرین محاکمه و زندانی اش میکردند. به بعضیها هم اتهام جاسوسی میزدند.
وی افزود: برای اولین بار یک دولتی مقتدرانه اعلام کرد آمریکاییها را میزنیم و زد، مسئولیت حمله را بر عهده گرفت، به دقت هم حمله کرد، آمریکاییها نه اینکه فکر کنید نخواستند پاسخ بدهند آمریکایی ها، چون نمیتوانستند تبعات هرگونه پاسخ را تحمل بکنند نتوانستند اقدامی بکنند، سیستم سیاسی آمریکا مشابه ترامپ دیوانه نیست آنها میدانند که ایران اگر بخواهد پایگاههای آمریکا را بزند بالاخره این پایگاهها تمام میشود آمریکا همسایه ما نیست که بتواند دائم دوام بیاورد و تحمل بکند آنها محاسبه دقیقی نسبت به قدرت و توانایی ایران و آسیب پذیری بالای خود در این رابطه داشتند.
وی درخصوص خروج آمریکا از منطقه به دنبال شهادت سردار سلیمانی و المهندس تصریح کرد: در اواخر دوره ریاست جمهوری اوباما، آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند که منطقه غرب آسیا برایشان پر هزینه است و خاورمیانه محل منازعات فراوان است، درست است که این منطقه موقعیت ژئوپلیتیک حائز اهمیتی دارد و نفت دارد، اما آمریکا نمیتواند بیش از این در این منطقه هزینه کند، لذا رویکرد خروج از منطقه مسئلهای است که مورد توجه آمریکاییها قرار گرفت، تحولات بعدی، روی کار آمدن ترامپ، وعدههای سعودی ها، کمکهای بی حد و مرز عربستان سعودی به آمریکاییها و برخی از متحدینشان و مجموعهای شرایط دیگر منجر به آن شد که ترامپ دریافت در این منطقه غیر از نفت، گاو شیردهای هم وجود دارد و با خود اندیشید که چرا از این موقعیت استفاده نکند، ضمن اینکه، چون تصمیم سیستم سیاسی آمریکا در پایان دوره اوباما به خروج نظامیانش از منطقه بود، ترامپ هم در شعارهای تبلیغاتی اش از این مسئله استفاده و بر آن تاکید کرد.
وی افزود: زمانی در جمهوری اسلامی ایران اعلام میکردیم که آمریکا به هر کشوری که وارد میشود محصولی جز ناامنی برای آن منطقه در پی ندارند، ممکن است این سوال پیش بیاید که آمریکائیها در امارات نیز حضور دارند چرا امارات ویران نیست و، اما افغانستان ویران است، در کشوری مثل امارات که منابع نفتی و گازی دارد سیاست آمریکا مبنی بر این است که هفتاد درصد منابع چنین کشوری را غارت میکنند و سی درصد باقیمانده را هم اختصاص میدهند به جمعیت کمتر از دو سه میلیونی این کشورها، این اصلا قابل مقایسه نیست.
امیرعبدالهیان تصریح کرد که برخی از این کشورها جمعیت بسیار کمی دارند برای مثال حدود ده سال پیش که من سفیر بحرین بودم به خاطر دارم که جمعیت واقعی بحرین حدود ۷۴۰ هزار نفر بود، نیروی کار خارجی در آن کشور یک میلیون و هشتصد هزار نفر بود، لذا به لحاظ جمعیت نمیتوان عراق را که از پیشینه تاریخی و تمدنی گستردهای برخوردار است را با امارات تازه تاسیس مقایسه کرد. آمریکاییها با چشمداشتهای نفتی و اقتصادی وارد این کشورها شدند و مردم هم میبینند که بعد از گذشت بیش از دو دهه همان کسانی که در ابتدای امر قرار بود توسط آمریکا حذف شوند هم اکنون شدند طرف مذاکره با آمریکا و ۶۰ درصد خاک افغانستان در اختیار آنها قرار گرفته است. آیا برای افغانستان امنیت آمد؟ رفاه آمد؟
وی خاطرنشان کرد که مردم عراق به خوبی از نزدیک دیدند چه در زمان داعش، چه پیش از آن و اقدامات نظامیان آمریکا، بعثی ها، چه اندازه شهید داده اند و آسیب دیدند و همه اینها ارمغانی است که آمریکا برایشان آورده است، لذا مردم منطقه متوجه ماجرا هستند.
امیرعبدالهیان با اشاره به نقض آشکار حریم هوایی عراق در ماجرای ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط آمریکاییها گفت: آنها حاکمیت ملی عراق را نقض میکنند، بزرگترین فرمانده ملی مبارزه با داعش را مورد هدف قرار میدهند، حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را نقض میکنند و مقام رسمی جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار میدهند.
وی افزود: آیا آمریکا آمده است تا به مردم عراق کمک کند، آمریکا آمده است دموکراسی برای این کشور بیاورد؟ حال آنکه حتی ریشه فساد اداری در عراق را آمریکاییها بنیان گذاشتند در عراق، هنوز پرونده اختلاس سه میلیارد دلاری آقای برمر در عراق باز است و شکایتهای فراوانی در آن قرار دارد.
امیرعبدالهیان افزود که آمریکا در زمان اشغال عراق شرکتهای خصوصی در این کشور تاسیس کرد و اعلام کرد که هر کس در زمینه نفت و پتروشیمی میخواهد با عراق همکاری کند باید در ابتدا از این شرکت مجوز بگیرد، و بعد هر کسی که خواستار معامله با عراق بود باید ۱۰ درصد پورسانت به یک مقام عراقی میداد و چهل درصد به آن شرکت، به صورت آمدند و فساد اداری و اقتصادی را در بخشی از ساختار سیاسی عراق نهادینه کردند و مردم به خوبی این مسائل را میبینند و میفهمند که آن طرفی که مدعی امنیت بود هم اکنون عامل به هم ریختگی، نا امنی، آشوب و فساد شده است در کشورشان.
امیرعبدالهیان یادآور شد که آمریکاییها به خوبی میدانند که منطقه پیش از ترور شهیدان قاسم سلیمانی و المهندس با زمان پس از ترور این بزرگواران تفاوت دارد، این منطقه برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدانشان هرگز یک منطقه خوش آب و هوایی نخواهد بود.
وی یادآور شد که ایران در امور داخلی کشورهای منطقه دخالت نمیکند، اما به آنها دوستانه مشورت میدهد که به نفع کشورهای منطقه است که آمریکایی که حضورش باعث ناامنی است، از این کشورها خارج شود.
امیرعبدالهیان ضمن تاکید به این موضوع که ارتباط مستقیمی میان ترور سردار سلیمانی و المهندس با رونمایی از طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی موسوم به معامله قرن وجود دارد، گفت: براثر پاسخ قوی که ایران به آمریکا داد حیثیت آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز به این حد بر باد نرفته بود، آمریکاییها حیثیت خود را در این حماقتی که کردند از دست دادند. نتیجه این شد که در داخل ایران و منطقه سردار سلیمانی که سالها تبلیغ کرده بودند که تروریست است تبدیل شد به محبوب مردم و در داخل ایران حضور دهها میلیونی در مراسم تشییع جنازه ایشان را شاهد بودیم، پیوند مردم ایران و عراق در همخون شدن پیکر سردار سلیمانی و المهندس تقویت شد.
وی یادآور شد: آمریکاییها در مقابله به مثل ایران به وضعیتی رسیدند که اگر تا قبل از آن توازن به نفع آمریکا بود و با عربده کشی میتوانست امنیت خود را حفظ کند، همه متحدین آمریکا و مردم منطقه دیدند که آمریکا برای حفظ بزرگترین پایگاه استراتژیک خود در منطقه نمیتواند از خود دفاع کند. چطور میتواند در یک پیمان امنیتی از عراق دفاع کند؟ از امارات و عربستان دفاع کند؟
وی خاطرنشان کرد: اگر از من بپرسید سردار سلیمانی در دوران حیاتش چه کرد در پاسخ میگویم که سردار سلیمانی در دوره حیاتش توازن را به نفع امنیت مردم منطقه تغییر داد. اسرائیل قرار بود از نیل تا فرات را درنوردد، اما امروز، اسرائیل در میان دوارهای بتونی و سیمانی چند متری زندانیست، حتی یهودیها به اسارت صهیونیستها در آمده اند در این زندانی که اسمش را گذاشته اند اسرائیل. اسرائیل برنامه داشت تا بخشهایی از کشورهای عربی را به خاک خود الحاق کند، اما دو دهه تلاش سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی و محور مقاومت معادله را تغییر داد، امروز اسرائیلی با ذلت باید معامله قرنی را مطرح کنند که در آن امنیت خودشان را گدایی میکنند. آنها مجبور هستند در همین قطعات بتنی محفوظ شوند و از نیل و فرات فاصله بگیرند و غزه و کرانه را به رسمیت بشناسند.
وی یادآور شد که در دوران شهادت سردار نیز ایران توانست با حمله موشکی به پایگاه آمریکا هیمنه این کشور در منطقه را فرو بریزد، آمریکایی برای اینکه بتوانند این فضا را مدیریت کنند نیاز داشتند یک سناریو جدید را مطرح کنند و به همین خاطر روی معامله قرن متمرکز شدند و خواستند بگویند قدیمیترین پرونده خاورمیانه را حل کردیم تا جهانیان را از شوک حمله به پایگاه خود منحرف کنند.
وی معامله قرن را یک مجموعه تنظیم شده در اسرائیل با جلدی آمریکایی دانست و گفت: بررسیها نشان میدهد ۱۰ سال قبل تمام مفاد معامله قرن توسط رژیم صهیونیستی به تشکیلات خودگردان ارائه شده بود و خواستار صلح شدند، این بدین معناست که تمام ادعاهای مطرح شده از سوی ترامپ و دامادش مبنی بر طرح جدید، کذب است.
امیرعبدالهیان در خصوص واقعیت این طرح خاطرنشان کرد که به واسطه آن اسرائیلیها هر منطقهای را که روی زمین اشغال کردند آن را به واسطه این معامله تثبیت کردند و میگویند به همین وضعیت باقی بماند، در حوزه امنیتی نیز بسیار مسخره و غیرقابل قبول است آنها میگویند تامین امنیت مناطق فلسطینی در زمان حمله دشمن خارجی برعهده اسرائیل است، مسخرهتر اینست که در این طرح وظیفه نیروی پلیس فلسطین مقابله با طرحهای تروریستی علیه اسرائیل، آمریکا، مصر و چند کشور دیگر است که آوارگان فلسطینی در آن حضور دارند. خروجی طرح معامله قرن یک کشور کامل اسرائیلی و یک دهکده پراکنده بدون حاکمیت فلسطینی است.
وی یادآور شد: اگر بر فرض محال این طرح اجرا شود کشوری به اسم فلسطین خواهیم داشت، بدون ارتش، بدون حریم و مرز زمینی مشخص، بدون حریم هوایی و بدون حاکمیت مستقل؛ این طرح به قدری گستاخانه تنظیم شده است که حتی همه این ذلت را فلسطینیها اگر بپذیرند اسرائیلیها مجدد میگویند در مذاکرات صلح طرف فلسطینی باید متعهد شود هر اقدامی که دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه آنها کرد هیچ زمان حق شکایت در دادگاههای بین المللی علیه اسرائیل و آمریکا را ندارند؛ از سوی دیگر تمام امکاناتی که قرار است برای فلسطینیها تعبیه شود از بندر و فرودگاه با هزینه کشورهای شیرده منطقه ما تامین شود و موکول شده است به زمانی که امنیت اسرائیل برقرار شود، لذا این یک طرح ساختگی و بی اساس است.
امیرعبدالهیان در خصوص پیشنهاد ایران برای حل مسئله فلسطین گفت: جهان اسلام میتواند حول یک طرح واقع بینانه توافق کند و زخم دیرینه فلسطین و معضل صلح در خاورمیانه را حل کند، این طرح برگزاری رفراندم در فلسطین است، که بیش از دو دهه در سخنان امام خامنهای مطرح شده است و یک طرح کاملا دمکراتیک و سیاسی است نه مشابه طرح معامله قرن آقای ترامپ که میخواهد با زور خود و پول کشورهای منطقه آن را اجرا کند.
وی خاطرنشان کرد: ما با صدای بلند میگوییم در مقابل توسعه طلبی رژیم صهیونیستی به حزب الله شیعی لبنان و به حماس و جهاداسلامی اهل سنت فلسطین کمک کردیم و در همه پیروزی آنها نقش داشتیم، اما در مقابل این حمایت، طرح سیاسی نیز ایران دارد.
امیرعبدالهیان با اشاره به اینکه ایران طرح چهار مادهای را برای حل مسئله فلسطین به سازمان ملل ارائه داده است گفت: در بند اول آن آمده است که حق بازگشت فلسطینیان به سرزمینشان در نظر گرفته شود، مکانیزم جمهوری اسلامی ایران برای این موضوع به این شکل است که یک گروه بین المللی و فلسطینی برای سرشماری با نظارت سازمان ملل در بین ساکنان اسیر فلسطینی در سرزمینهای اشغالی و در محلهایی که آوارگان فلسطینی حضور دارند، انجام شود، دو برگزاری رفراندوم برای تعیین نوع نظام سیاسی که ساکنین اصلی فلسطین از مسلمانان، یهودیان و مسحیان مدنظر دارند، برگزار میشود، پس از تعیین نوع حکومت، شرایط مهاجرین یهودی که اجدادشان در فلسطین ساکن نبودند باید مشخص شود.
وی یادآور شد که جمهوری اسلامی ایران برای تامین هزینه این طرح نیز پیش بینی کرده است که صندوقی بین المللی با حمایت جامعه جهانی و نظارت سازمان ملل برای حل مسئله فلسطین تشکیل شود.
امیرعبدالهیان یادآور شد که صهیونیستهایی که به صورت خودخوانده در فلسطین اشغالی مستقر شده اند به یهودیها هم ظلم میکنند، باید آنها را رها کنند و اجازه دهند که یهودیهای اصیل ساکن فلسطین به زندگی خود در آنجا ادامه دهند، لذا این طرح جمهوری اسلامی ایران، طرح واقع بینانه است که اگر جهان اسلام حول محور این طرح گفتگو داشته باشد میتواند با طرحهای پوشالی، بی اساس و یک طرفهی صهیونیستی معامله قرن آمریکایی، اسرائیلی مقابله کنند و جایگزین خوب و واقعی داشته باشند.
امیرعبدالهیان با اشاره به بحرانی که امروز عراق به آن گرفتار است گفت: بزرگترین معضل عراق امروز مداخله آمریکا و کشورهای مداخله گری است که مانع برقراری ثبات و امنیت در این کشور میشوند، جمهوری اسلامی ایران کشوری است که بیشترین سود را از ثبات، امنیت و آرامش در عراق میبرد، اما دشمنان عراق از نا امنی در این کشور سود میبرند.
وی یادآور شد که دولتمردان عراق توافق کردند برای تعیین نخست وزیر جدید صرف نظر از اختلاف دیدگاههای که ممکن است در داخل عراق وجود داشته باشد اقدام کنند، من معتقدم که چنانچه مجلس عراق تصمیم قاطعی در این رابطه بگیرد، این کشور میتواند در مسیر آرامش قرار بگیرد، ثبات و امنیت میتواند به این کشور بازگردد و در مسیر رشد قرار گیرد.
وی در خصوص بحران اخیر در سوریه، عملیات ادلب و تشدید درگیری میان ترکیه و سوریه در ادلب گفت: کانون میکروبی که همچنان در سوریه باقی مانده است، تروریستهایی هستند که در ادلب هستند، سازمان ملل هم در این بحران نقش غیر سازنده داشت، چون گروههای تروریستی در هر منطقهای که محاصره میشدند سازمان ملل درخواست میکرد که راهی برای این تروریستها باز شود که بتوانند به ادلب منتقل شوند و در نتیجه همه این تروریستها در ادلب جمع شدند و امروز صحبت از این است که هزاران تروریست خارجی و چند هزار تروریست غیر خارجی در ادلب حضور دارند.
امیرعبدالهیان یادآور شد که سازمان ملل در صورت جدی بودن برای مقابله با داعش میتوانست، تکلیف داعش را روشن کند، خانوادههای آنها را جداکنند و تروریستها را به دادگاهی عادلانه بسپارند، این کار را نکردند، طبیعی است که آرامش به سوریه بازنخواهد گشت مگر اینکه کانون تروریستی که در ادلب از بین برود و طرفهای فعال در سوریه میتوانند بدون گزینه نظامی پرونده ادلب را حل کنند و آرامش به ادلب برگردد و تروریستها خاک ادلب را ترک کنند.
وی درخصوص مسائل اخیر در لبنان و انتخاب حسن دیاب به عنوان نخست وزیر دولت جدید لبنان تصریح کرد: رهبران سیاسی در لبنان بحرانی که در این کشور ایجاد شد را با موفقیت مدیریت کردند و انتخاب نخست وزیر و معرفی وی به پارلمان لبنان، گام مثبتی قلمداد میشود و طی روزهای آینده و در زمان نه چندان دور قرار است که کابینه وی رای اعتماد بگیرد و خیلی خوش بین هستیم که تحولات در مسیر استقرار و آرامش در لبنان پیش برود.