یمنیها دومین عملیات بزرگ خود علیه اشغالگران سعودی - اماراتی و عوامل و مزدوران آنها را در شرق پایتخت اجرا کردند که یادآور عملیات فتحالمبین در جنگ 8 ساله صدام علیه ایران بود که به آزادسازی هزاران کیلومتر از مساحت اشغالشده منجر شد. یمنیها در عملیات «بنیانمرصوص» با بهرهگیری از دو لشکر رزمی آماده و طی هفت روز، 17 تیپ سعودی- اماراتی را منهدم و از میدان خارج کردند. در این جنگ 3500 نفر از نیروهای دشمن از بین رفته و مجروح شدند و صدها نفر به اسارت درآمدند. در این عملیات حدود 400 دستگاه تانک، توپ و... به غنیمت یمنیها درآمد. درباره اهمیت این عملیات نکاتی وجود دارد:
1- روند ماههای اخیر جنگ سعودی- اماراتی علیه یمن نشان میدهد، رزمندگان مظلوم یمنی از مرداد ماه گذشته وارد سیر جدیدی در دفاع از کشور خود شدهاند. عملیات «نصرمنالله» که در مرداد و شهریور گذشته در مناطق شمالی یمن و عمدتاً در خاک سعودی صورت گرفت، اولین عملیات گسترده زمینی بود که طی آن هزاران سعودی کشته شدند و مساحت زیادی به تصرف رزمندگان یمنی درآمد. در هفته گذشته و حدود شش ماه پس از آن، اینک دومین عملیات زمینی یمنیها در داخل یمن و در شرق پایتخت به اجرا گذاشته شد و رزمندگان یمنی به پیروزی درخشانی دست پیدا کردند که ابعاد آن از عملیات قبلی بیشتر بود. این عملیات نشان داد رزمندگان یمنی بعد از شش سال از آغاز جنگ در آمادگی رزمی بسیار خوبی قرار دارند و در واقع قدرت عملیاتیشان علیرغم بمباران پیدرپی جنگندههای بسیار مدرن سعودی-اماراتی افزایش پیدا کرده است تا جایی که نماینده انگلیس در سازمان ملل اعلام کرد توقف درگیریها در منطقه مأرب یکی از سه دستور کار جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ یمن میباشد و گریفیتس پس از پیروزی بزرگ رزمندگان یمنی با سرعت به صنعا رفت تا اگر بتواند جلوی ادامه عملیات را بگیرد که با پاسخ قاطع رهبر انصارالله مواجه و دست خالی بازگشت.
2- منطقه آزادشده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جوف و مأرب که میدان «عملیات بنیانمرصوص» بودند از حیث سیاسی و نظامی اهمیت فوقالعادهای دارند. جوف از یکسو مهمترین نقطه اتصال عربستان به مناطق شمالی یمن میباشد و از سوی دیگر با اشراف به پایتخت دارای موقعیت راهبردی است. مأرب نیز علاوهبر دو جنبه اقتصادی و سیاسی، از آنجا که از یکسو ضلع شرقی امنیت پایتخت وابسته به آن است و از سوی دیگر نقطه مرکزی حضور نیروهای وابسته منصور هادی رئیسجمهور مستعفی یمن میباشد، از اهمیت زیادی برخوردار است. آزادسازی مناطقی که هفته گذشته صورت گرفت، راه را برای آزادسازی کامل دو استان مأرب و جوف باز میکند. هماینک بخش اعظم استان شمالی جوف در دست انصارالله است و میتوان گفت تمام آبادیهای این استان از سیطره عوامل سعودی خارج شده است. استان مأرب از سه طرف در محاصره انصارالله قرار گرفته است. اگر آزادسازی مثلث صنعا، مأرب و جوف به دو لشکر نیروی رزمی نیاز داشت، آزادسازی مأرب در وضع کنونی با یک تیپ رزمی هم امکانپذیر است. در واقع اگر نیروهای رزمی یمن بتوانند «جبلالصلب» که در نزدیکی مأرب است را بگیرند، بر مأرب تسلط خواهند داشت.
3- اهمیت عملیات «بنیان المرصوص» بهگونهای بود که غربیها به دست و پا افتادند. ژنرال «کنت اف مکنزی» فرمانده نیروهای تروریستی مرکزی آمریکا -سنتکام- به همراه «کریستوفر کینزل» سفیر آمریکا در یمن شتابان به ریاض رفته و با مقامات سعودی و منصور هادی ملاقات کردند. در این دیدار فرمانده نیروهای تروریستی سنتکام، مدعی شد انصارالله با کمک ایران به سلاحهای منحصر به فرد دست پیدا کرده و این سبب پیروزی قاطع آنان در جنگ اخیر شده است. این در حالی است که اساساً سلاح جدیدی در این عملیات آزمایش نشده است. اما فردای آن روز -هشتم بهمنماه- «پمپئو» وزیر خارجه آمریکا از نقض دو توافق استکهلم و ریاض بین دو طرف درگیر در جنگ یمن ابراز نگرانی کرده و خواستار بازگشت به این توافقات گردید و این در حالی است که با نقض مکرر توافقات قبلی به خصوص نقض پیدرپی توافق استکهلم (22 آذر ماه 97) اساساً این توافقات موضوعیت خود را از دست دادهاند. در همین روز -هشتم بهمنماه- «مارتینگریفیتس» نماینده انگلیسی دبیرکل سازمان ملل نیز به صنعا رفت و در دیدار با «سیدعبدالملک بدرالدین»، رهبر یمن از او خواست تا عملیات «نهم» (Nehem) را متوقف گرداند. وی پس از ملاقات با سیدعبدالملک گفت: دو طرف باید تعهدشان را به حصول یک راهکار مسالمتآمیز نشان دهند. «مایکل آرون» سفیر انگلیس در یمن نیز از فراهمشدن مقدمات تشکیل جلسه فوقالعاده شورای امنیت سازمان ملل خبر داد و گفت سه موضوع در دستور کار اعضای شورا قرار دارد که شامل توقف درگیریهای اخیر در نهم، بازگشت آتشبس میان سعودی و یمنیها و اجرای توافق ریاض میشود.
این حجم فعالیت دیپلماتیک طی چند روز حائز اهمیت بسیار است و این نشان میدهد که جنگ و فقر و آوارگی و بیماری نمیتواند مراکز قدرت غربی و عوامل آن را به یاد لزوم پایان دادن به جنگ بیندازد و این عملیات دلاورانه است که راه را برای حل مسائل دشوار باز میکند. کمااینکه با آغاز این عملیات بود که عادلالجبیر وزیر مشاور در امور خارجی سعودی در نشست داووس اعلام کرد کشورش انصارالله را به رسمیت میشناسد.
4- یک بار دیگر در این صحنه نشانه داده شد که اختلافات طرفین سعودی و امارات و عدم اعتماد بخشهایی از آنان به بخشهای دیگر جدی است. از ماهها قبل اختلافات اماراتیها و سعودیها که به جنبه زیادهخواهی و انحصارگرایی آنان بازمیگردد، سؤالاتی را در صحنه یمن پدید آورده است. اختلافات شدید اماراتیها با حزب اصلاح که تا پیش از این بر «مأرب» سیطره داشت، سبب بروز مشکلاتی برای این جبهه گردید. به گونهای که از یکسو کار به شلیک موشک از سوی اماراتیها به یک مقر حزب اصلاح در مسجدی در مأرب و کشته شدن بیش از 110 نفر کشیده شد و اتفاق دوم استفاده امارات از فرصت و حمله به یکی دو مرکز نیروهای هادی به عنوان متحد حزب اصلاح، سبب بروز مشکلاتی گردید. در این بین حزب اصلاح علیرغم توافق ضمنی که با انصارالله داشت و قرار بود طرفین وارد حریم یکدیگر نشوند و از مرزهای شمالی مأرب برای عدم ورود نیروهای خارجی -سعودی- محافظت نمایند، با تحریک سعودیها وارد عملیات علیه انصارالله گردید و در واقع توافق قبلی را زیرپا گذاشت. نتیجه این پیمانشکنی شکست سنگین در میدان بود، بهگونهای که هماینک حزب اصلاح در آستانه ازدست دادن کامل مأرب که مهمترین زیستبوم آن به حساب میآید، قرار گرفته است.
روند تحولات یمن نشان داد که اختلافات سعودیها و اماراتیها از یکسو و اختلافات اماراتیها و حزب اصلاح و دولت منصور هادی از سوی دیگر موضوعاتی نیستند که به راحتی حل و فصل گردند. این اختلافات قاعدتاً در پرتو شکست سنگین مشترکی که در نهم، مأرب و جوف خوردهاند، عمیقتر هم خواهد شد.
5- آنچه در این صحنه حائز اهمیت بسیار است، قدرت بالای طراحی، مدیریت، پشتیبانی، مخابرات و عملیات انصارالله بود. آنان در این عملیات اگرچه در موضع دفاعی قرار داشته و این سعودیها، اماراتیها و عوامل آنان بودند که قصد داشتند با هجمه سنگین و در یک حمله برقآسا پایتخت را به تصرف خود درآورند ولی انصارالله توانست با سرعت بسیار نیروهای خود را آرایش جنگی جدید داده و در یک فرم مناسب و در حجم دو لشکر به میدان بیاورد و ظرف یک هفته نه تنها حرکت 17 تیپ مهاجم را که از پشتیبانی آتش سنگین هوایی و زمینی برخوردار بودند، متوقف کند، بلکه با واداشتن آنان به عقبنشینی به مهمترین پیروزی خود از زمان آغاز تجاوز سعودی به یمن در فروردین 1394 دست پیدا نماید. توان پشتیبانی نظامی انصارالله در این عرصه از خود توان عملیاتی مهمتر بود چرا که با گذشت 5 سال از محاصره یمن و انواع تضییقاتی که علیه این مردم فقیر به راه افتاده است، اساساً این گروه نباید توان تدارک نیروها آن هم در این حجم داشته باشد.
6- در این صحنه نیز یک بار دیگر تحقق وعده الهی جلوهگر شد. براساس محاسبات مادی طرف پیروز باید آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان، امارات و... باشند اما آنچه در فضای عینی رخ داده پیروزی پابرهنگان یمن بر مستکبران و به بیان دیگر پیروزی حق بر باطل بوده است.
وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (سوره مبارکه انفال /10).
سعدالله زارعی