محمد مهدی حکیما کارشناس مسائل سیاسی یادداشتی با عنوان « حمله موشکی سپاه به عینالاسد آمریکا، سیلی به حکومت شیطان بود» نوشت.
اخبار سیاسی- متن این یادداشت به شرح ذیل است:
دنیا عرصه تقابل خیر و شر و نیروهای هر کدام از این 2 عامل است. نبرد خیرخواهان و شرّ مداران تا هنگامی که زمین بر مدار خویش می گردد ادامه خواهد داشت و حتی برای لحظهای قوای شرّ دست از عمل به مقتضای ذات خود و دشمنی با قوای خیر بر نخواهند داشت.
این موضوع از آموزه های مسلّم ادیان آسمانی و مورد تاکید همه انبیای الهی بوده است. بدین معنا که سالکان راه خیر یک لحظه نباید خود را از گزند عوامل شیطان در امان دانسته و پیوسته باید خود را در میانه میدان نبرد ببینند و با اتکا به حول و قوه خداوند عالم بر قلب سیاهی هجوم برده و دامان خود را از آلودگی و خباثت در امان بدارند.
به یقین این نحوه از سلوک نیازمند معرفت دقیق و تشخیص صحیح است. دست و پا زدن در عالم مفاهیم و کار بر روی لغات و در عرصه جولان صفحه و دفتر کاری سهل و کم مؤونه است لکن تطبیق خارجی و تشخیص هر کدام از عوامل نور و ظلمت در عالم و در متن جامعه کاری است بس دشوار که رنگ ناممکن نیز به خود می گیرد.
اما این امر نه بدان معناست که انسان دست از فعالیت کشیده و همه امور را توقیف بر محال نموده و در عرصه زندگی اجتماعی خویش چونان کوران و کران بی حرکت بماند. چرا که خدای حکیم پیش از آنکه انسان را راهی میدانی خطیر سازد به او سلاح و ابزار مورد نیز جهت دفاع از خود و پیش روی با چشم باز را عنایت کرده است.
ماجرای شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی علیرغم تلخی فراوان، حاوی نمات بسیاری بود برای جویندگان راه و طالبان حقیقت.
درست در زمانی که بسیاری از رسانه های معاند نظام در مستی و سرور حاصل از اعتراضات خیابانی در ایران هستند و هر روز با ارائه آمارهای دروغین سعی دارند تا افراد بیشتری را در مخالفت با نظام با خود همراه نمایند و در این مسیر از ارائه هیچ تصویری و از بزرگ نمائی هیج خبری دریغ ندارند شهادت بزرگ مرد جبهه مقاومت اتفاق می افتد و مردم ایران یک صدا در محکومیت این اقدام و در اظهار محبت قلبی خود به این مجاهد عالیقدر، همچون دریای موّاجی به جوش و خروش می افتد. به گونه ای که برای دشمنان خارج از مرزها و نوچه های داخلی شان پوزه ای نمی ماند که به خاک مالیده شود.
اما قوای شیطانی عالم وظیفه ذاتی شان دشمنی با خیرخواهان است لذا در میان این هیاهو و در ماجرای تشییع بی نظیر حاج قاسم در کمین منفذی می گردند تا بتوانند خود را سوار بر موجی دیگر نمایند.
متاسفانه جان باختن و مصدومیت تعدادی از هم میهنان در جریان تشییع کرمان سبب شد تا این گروه علیرغم سرور درونی، در ظاهر خود را متاثر نشان داده و این بی کفایتی برخی مسئولین استانی را لکه سیاهی بر دامان نظام قلمداد کنند.
سیلی نیروهای مجاهد و غیرتمند سپاه پاسداران به پایگاه عین الاسد و به حکومت شیطان بزرگ، صورت این دشمنان قسم خورده نظام را هم مورد نوازش قرار داده و آنها را نیز داغدار نمود.
واقعه دیگری که نظام اسلامی و مردم ایران و همه انسانهای با انصاف را متاثر و داغدار نمود، فاجعه سقوط هواپیمای بوئینگ 737 اوکراین بود که جمعی از جوانان مستعد و ارزشمند ایرانی نیز مسافر آن پرواز بودند.
درست از آغازین ساعات درج خبر در رسانه ها، سیلی خورده ها که از این خبر به شدت شادمان شده بودند با ظاهری اندوهگین شروع به نقل مطالبی در دشمنی با نظام و سپاه پاسداران کردند.
یک سؤال اساسی که این روزها مطرح است این است که چرا مسئولین بروز این فاجعه از ابتدا مردم را نسبت به واقعیت ماجرا در جریان قرار نداده و اصابت موشک به هواپیما را شایعه خواندند؟ این امر سبب شد دشمنان خارجی و داخلی دستاویز محکمی برای اظهار معاندت های بیشتر یافته و به تفصیل دم از عدم صداقت مسئولین نظام با مردم بزنند؟
واضح است اگر هر انسان با وجدانی خود را برای لحظه ای به جای مقصران این حادثه بگذارد انصاف می دهد که عمق فاجعه و تاثیر روحی و روانی آن بر خود این افراد آنقدر زیاد است که به تعبیر سردار حاجی زاده آرزوی مرگ می کند و برای مواجهه با مردم و افکار عمومی نیاز به زمان بیشتری دارد.
توضیح در مورد علت هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافری که اتفاقا بسیاری از جوانان نخبه این مرز و بوم مسافر آن بوده اند به قضاوت انصاف کاری بس خطیر و دشوار است.
اما نکته مهم این است که در تمامی این وقایع و اتفاقات به دقت بنگریم و بدانیم کدام دسته از افراد جامعه از کدام یک از اتفاقات قلباً خوشحال شده و این خوشحالی و سرور ناشی از دغدغه انسانی است یا شیطانی و نفسانی؟