ما در جمهوری اسلامی ایران هر دو سال دو انتخابات داریم، یعنی سالی یک انتخابات و این میزان از میزان مشارکت در قانون اساسی بدون توسعه ی سیاسی و زیرساخت های اجتماعی آن می شود میوه ی نارسی که به کام مردم است و نه به کام نظام. البته مشکل از میزان مشارکت در قانون اساسی نیست، به این معنا که ایرادی به تعدد انتخابات نمی توان گرفت بلکه بایست فکری بحال توسعه ی سیاسی کرد تا هم مردم و هم نامزد ها تکلیف خود را بدانند.
اخبار سیاسی- در این آشفته بازارِ سالی یک انتخابات و در شرایط نبود توسعه ی سیاسی کافی، نتیجه ی هر انتخاب عموماً می شود انتخاب یک فرد برای اضافه کردن او به یک طبقه ی چند درصدیِ کوچک که ثروت و قدرت را در دست دارد و بعد از مدتی تلخی این انتخاب مردم را نسبت به اصل و فلسفه ی انتخابات بدبین می کند و این پرسش اساسی را پیش می آورد که اساساً می توان از طریق صندوق رای وزارت کشور، چیزی را درست کرد؟
همچنان که ترجیح بند تمامی این یادداشت توسعه ی سیاسی بود، باید گفت تنها راهی که می تواند باعث امیدواری به کارکرد انتخابات در بهبود اوضاع شود، همین توسعه ی سیاسی است. نامزد ها و احزاب در این آشفته بازاری که از پسِ دوره های مختلفِ انتخابات پیش آمده، بجای دامن زدن به پوپولیسم و وعده های تو خالی و غیر ممکن، بایست تلاش کنند برای توسعه ی سیاسی، هر چند که سخت ترین کار در شرایط فعلی کشور همین است.
اینجاست که باید احزاب و نخبگان جامعه سفت پای رسالت خود بایستند و لذتِ نشستن بر نشیمنگاهِ نرمِ صندلی سبز بهارستان را به سختیِ آموزش و تعالی جامعه ای بدهند که درگیر قوم گرایی، سیاست زدگی، فردمحوری و دهها معضل اجتماعی دیگر است.
به امید روزی که مدرس ها، چمران ها، طالقانی ها و مصدق ها به بهارستان راه یابند، نه قوم گرایان و پیمانکاران و موج سواران.
محمد کیانپور برجویی؛ عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت خوزستان