حسن عابدینی در ارزیابی خود از تغییر رویکرد عربستان سعودی در تعامل با نیروهای یمن گفت: جنگ نابرابر و خونباری که عربستان ضد مردم یمن تدارک دید، از همان ابتدا این احتمال وجود داشت که منجر به موفقیت ریاض نشود و علیرغم گذشت ۴ سال و نیم شاهد هستیم که یمن مانند باتلاقی شده که سعودیها را به درون خود کشیده و هر چه بیشتر استمرار یابد مشکلات، چالشها و بحرانهای زیادی را برای عربستان به ارمغان میآورد.
اخبار سیاسی- وی تاکید کرد: جنگ یمن زاییده بلندپروازی محمد بن سلمان ولیعهد تازه کار و کمخرد سعودی ضد مردم یمن بود و این فرد گمان میکرد که با یک جنگ و بهره گیری از دلارهای نفتی به راحتی میتواند تاثیر تعیین کنندهای بر معادلات منطقهای بگذارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه جنگ یمن چند موضوع را برای کاخ نشینهای سعودی مشخص کرد، اظهار کرد: نخست اینکه هزینه سرسام آور جنگ بر خزانه سعودی تحمیل شده که در بسیاری از گزارشها، مقامات آمریکایی هم اذعان کردهاند که به نظر میرسد خزائن سعودی بسیار بسیار کاهش یافته است، همچنین در ابتدای جنگ زمینه برای یک ائتلاف گسترده ضد مردم یمن با بهره گیری از دلارهای نفتی فراهم شد اما به مرور وقتی این اقدام تجاوزکارانه منجر به نتیجه نشد، بسیاری از آنها از ائتلاف بیرون کشیدند از سودان گرفته تا هم پیمانان نزدیک سعودی مانند امارات که اینها هم آرام آرام از این ائتلاف در یمن عقبنشینی کردند.
عابدینی ادامه داد: از سوی دیگر تصویرسازی که رژیم سعودی نزد افکار عمومی منطقهای و بینالمللی انجام داده بود با تصاویری که از قتل عام مردم یمن منتشر شد، دچار خدشه شد، به گونهای که حتی سازمان ملل سعودیها را متهم کرد که اقدام به کودک کشی کردهاند، گرچه بعدا به مدد پولی که آن زمان به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل پرداخت کردند، توانستند آن نامه را پس بگیرند اما در هر حال افکار عمومی بینالمللی متوجه جنایات سنگین سعودی در یمن شدند.
وی اظهار کرد: نکته دیگر خیزشهایی بود که در کشورهای غربی به منظور همکاری فرانسه، انگلیس و آمریکا سلاحهایی را برای کشتار مردم یمن در اختیار گذاشتند، لذا اینها به گونهای آشکار نمیتوانند این مسیر را ادامه دهند.
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین به اختلافات در درون حکومت عربستان سعودی و در میان شاهزادگان اشاره کرد و گفت: بسیاری از شاهزادههای سعودی معتقدند که جنگ بی حاصل جز به فنا دادن ثروت مردم سعودی هیچ نقشی نداشته و همین مساله اختلافات جدی را میان آنها به وجود آورد.
عابدینی با بیان اینکه اقداماتی مانند قتل خاشقجی در کنسولگری سعودی در استانبول هم تاثیرمنفی در نظام بینالملل برای آنها بر جای گذاشت، ابراز کرد: اکنون تقریبا عربستان سعودی به این نتیجه رسیده که اگر بتواند آبرومندانه از بحران خود ساخته یمن خارج شده و شرایطی را فراهم کنند که حداقل از پرداخت هزینه بیشتر جلوگیری شود.
وی یادآور شد: عربستان مدتی است که به صورت پنهان با برخی از طرفهای یمنی از جمله انصارالله وارد مذاکره شده، البته اکنون کمیتههای مردمی یمن و انصارالله دست بالا را دارند، به همین دلیل نه فقط خواهان خروج کامل سعودیها از یمن و عدم دخالت در این کشور هستند بلکه برخی از حقوقدانان معتقدند سعودیها باید غرامت ویرانیهایی که طی ۴ سال گذشته بر مردم بی دفاع یمن تحمیل کردهاند، بپردازند.
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: نکته مهمتری که سبب شد سعودیها به سمت و سوی این موضوع حرکت کنند و از در مسالمت وارد شده و به گونهای در برابر مردم عقبنشینی کنند، این است که توازن قدرت در یمن آرام آرام دچار تغییر شده و کمیتههای مردمی و انصارالله با دستیابی به پهپادهای با برد بالا این ظرفیت را داشتند که پاسخ رژیم سعودی را از طریق پهپادها و موشکهای بالستیک دهند که نقطه عطف آن حمله به آرامکو بود که خسارت زیادی برای سعودیها در پی داشت. به نظر میرسد شرایط برای سعودیها دشوار شده و چارهای ندارند جز این که شرایط را به رسمیت بشناسند.
عابدینی درباره اینکه آیا هدف سعودیها از عقب نشینی در یمن، معطوف کردن توجه آنها به ایران و همکاری با قدرتهای فرامنطقهای در داخل منطقه است، افزود: تحولات در منطقه غرب آسیا با یکدیگر مرتبط است، همه کارشناسان و ناظران سیاسی معتقدند عقبنشینی رژیم سعودی از جنگ بی حاصل و پرهزینه در یمن یک برد معنوی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود،
وی افزود: همگان میدانند تنها کشوری که در این مدت از مردم بی دفاع یمن حمایت کرد و پیشنهاد طرح ۴ مادهای را سه سال و نیم پیش ارائه داد و به صراحت اعلام کرد که حل مشکل یمن راهکار نظامی ندارد و باید سیاسی باشد، ایران بود. آتش بس، اجازه اعطای کمکهای بشردوستانه به مردم یمن، گفتوگوهای یمنی-یمنی و انتخابات و تشکیل دولت مستقل موضعی بود که جمهوری اسلامی ایران ۳-۴ سال پیش ارایه کرد و اکنون اگرعربستان تن به این مساله دهد یعنی به پیشنهاد ایران تن داده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: علاوه بر این در غرب آسیا شرایط برای استمرار حضور آمریکا و قدرتهای فرامنطقهای وجود ندارد، علیرغم اینکه تلاش میکنند در چارچوب شانتاژها و تبلیغات رسانهای موضع را اعلام کنند اما به نظر میرسد این ظرفیت وجود ندارد، همان طور که مجبور به عقبنشینی از سوریه شدند، همانطور که گروههای تکفیری- تروریستی شکست خوردند و از حوزه سرزمینی و جغرافیایی فرو پاشیدند، همان طور که در عراق دولت مستقل شکل گرفت و می خواستند با کودتا دولت را سرنگون کنند و یا دخالت در لبنان و ... اما آنها ظرفیت شکست دادن گروههای مقاومت اسلامی در غزه را ندارند و علیرغم تبلیغاتی که کردهاند واقعیت این است که رویدادها به نفع مقاومت اسلامی رقم میخورد و مقاومت اسلامی همچنان دست بالاتر را دارد.