این روزها، موافقان و مخالفان در مورد طرح اصلاح قیمت بنزین، مرتبا موضع میگیرند و برخی هم که موضع روشنی ندارند، اظهارنظرهای دوپهلویی میکنند که هم هوای مردم را داشته باشند و هم تصمیم گیران و مسئولان را ناراضی نکنند. در این میان اما، عجیبترین اظهارنظرها آن مواردی است که متأسفانه اولین مطرح کننده آنهم شخص رئیسجمهور است. ایشان در همان روز اول اجرای طرح، صراحتا گفتند «افزایش نرخ بنزین، به نفع مردم است.» این موضعگیری، بعدازآن توسط دیگر مسئولان دولت و برخی کارشناسان، مطرح شد. برخی گفتند که طرح افزایش قیمت بنزین ضروری است اما تنها شیوه اجرایش اشکال دارد، برخی دیگر گفتند که فواید این طرح برای مردم تشریح نشده و عدهای هم تأکید کردند که اگر بهصورت ملایم و تدریجی، چنین طرحی با مردم در میان گذاشته میشد، اینقدر بازخورد منفی پیدا نمیکرد.
ایراد اصلی و مشترک تمام مواضع و اظهارنظرهای اینچنینی که تنها مختص به حوزه بنزین هم نیست، داشتن این پیشفرض است که «مردم نمیفهمند!» معمولا سخنان سیاسیون، بخشهایی دارد که بنا به مصلحت و ضرورت گوینده، حذف میشود. بیایید یکبار دیگر این جمله را با بخش محذوف آن بخوانیم. بیان این جمله که «افزایش نرخ بنزین به نفع مردم است» باآنکه «افزایش نرخ بنزین به نفع مردم است اما مردم نمیفهمند» اگرچه در نوع ادبیات و گفتار، تفاوت دارد، اما متأسفانه در معنا و مفهوم فرق چندانی ندارد. عموم مردم حقدارند بپرسند که آخر این چه نفعی است که ما خودمان متوجه آن نیستیم. علاوه بر این، اگر حساب معدود اغتشاشگران و اراذلواوباشی که باید با آنها برخورد شود را جدا کنیم، به نظر نمیرسد عموم مردم رضایت چندانی از طرح افزایش قیمت بنزین داشته باشند و اگر همچنین طرحی در حقیقت به نفع مردم است اما اکثریت چنین حس نمیکنند، حتما یک جای کار میلنگد و باز میتوان با قطعیت گفت که مردم قطعا مقصر نیستند.
مردم عیال حکومتاند و حتی اگر در موضوعی متوجه مسئلهای نباشند، مقصر حاکمان هستند که توجیهشان نکردهاند. ملتی که مسئولان را به قدرت رسانده، انتظار ندارد هم فشار اقتصادی تحمل کند و هم توسط منتخبان خود، مستقیم یا غیرمستقیم تحقیر شود. بیایید نگاهمان را به مردمسالاری از بن و ریشه تغییر دهیم، مخصوصااین توصیه بیشتر شامل کسانی است که گاهوبیگاه، دم از رفراندوم میزنند. ضمن آنکه خود نارضایتی مردم، یک شاخص اساسی است. جالب است درجایی میگویند بهاجبار کسی را حتی به بهشت نمیبریم اما حالا بهاجبار معلوم نیست میخواهند چه نفعی به ما برسانند. این نگاه، سرسوزنی با مردمسالاری همخوانی ندارد و اگر سخنان مقام معظم رهبری پیرامون مسئله بنزین را هم دوباره مرور کنید، هیچ ردپایی از این ادبیات توهینآمیز نمییابید، چراکه حقیقتا کسی مثل ایشان، صادقانه به مردمسالاری دینی اعتقاد ندارد. آن دسته از مسئولان و کارشناسانی هم که درصدد توجیه کار دولتاند بدانند که مردمداری و ایستادن کنار مردم وسیله نیست، بلکه خود هدف است.
نویسنده : مسعود پیرهادی