اخبار سیاسی- شورای عالی اصلاح طلبان می گوید این سیستم با نظرخواهی از بدنه اجتماعی جریان اصلاح طلب به لیست انتخاباتی خود خواهد رسید. اگر از این بگذریم که عدهای معتقدند اصلاح طلبان با این روش میخواهند به نوعی شورای نگهبان را در برابر یک فرآیند دموکراتیک قرار داده و به زعم خودشان هزینه عدم تایید صلاحیتها را برای این شورا بالا ببرند، کارگزارانیها و در صدر آن کرباسچی امروز پرچم مقابله شدید با این سامانه را برداشته اند.
تیتر امروز ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی این است: «سرا دموکراسی وارونه است».
غلامحسین کرباسچی در این شماره از روزنامه حزب خود ابتدا از در یک ایراد قانونی ظاهرا موجه وارد شده و میگوید: «این طرح به دنبال این است که در یک شبکه مجازی گسترده برای یکسری از افراد تبلیغات صورت گیرد، در حالی که مطابق قانون انتخابات هنوز موعد تبلیغات انتخابات نرسیده است و اگر هم بخواهند این تبلیغات را مطابق قانون به یک هفته آخر منتهی به زمان برگزاری انتخابات موکول کنند، به نظر نمیرسد کارایی داشته باشد».
او سپس به نحوه انتخاب این لیست خرده گرفته و تصریح می کند: «این مجموعه با انتخاب بدنه اصلاحطلبان شکل نمیگیرد، بلکه خود شورایعالی به صورت غیرمستقیم انتخاب میکند. یکدفعه خود شورایعالی لیست را تهیه کند! نیازی به این لایهسازی نیست».
کرباسچی شب گذشته در توییتی کنایهوار خطاب به عارف نوشته بود: «بگویید در مجلس یازدهم چه میکنید تا مردم درباره رای دادن و ندادن به شما تصمیم بگیرند. برای مردم اهمیتی ندارد که چگونه نامزد شدهاید، مهم این است که چه میکنید».
عبدالله مومنی دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب است که در مصاحبه ای با روزنامه سازندگی با لحنی آک2ادمیکتر اما به مراتب تندتر از کرباسچی به طرح سرا انتقاد کرده و می گوید: « طرح «سرا» مهندسی انتخابات مقدماتی برای وجههسازی دموکراتیک برای شورای عالی سیاستگذاری غیرقانونی و غیردموکراتیک اصلاحطلبان است؛ تلقی تخفیفگرایانه و الیگارشیک از اصلاحات که به تمامیتخواهی میل دارد و دموکراسی هدایتشدهای که مبین اندک سالاری است؛ اینکه در جامعه مدنی نیز با نگاه از بالا بخواهیم مناسبات شبهدموکراتیک را به نام دموکراسی به دیگران تئوریزه کنیم. از دل این نظام مهندسی شده نه نظام حزبی تقویت میشود و نه دال بر تقویت و تمرین دموکراسی است با شکل و مدل انتخاباتی که نیمهباز نام گرفته؛ صرفا سامانهای را در اختیار شورایی از اصلاحطلبان ناکارآمد تعبیه نموده که منشاء بیشترین تنشها و حاشیههای اصلاحطلبی بودهاند و با روشهای سالهای گذشته که اعتبار و سرمایه اجتماعی اصلاحات از کف رفت، نمیتوان هدایت افکار عمومی و بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را در جهت احیاء و تقویت اصلاحات بازیابی نمود».
اما «سرا» فقط یک بهانه است تا سلسله تصادف زنجیرهای در جاده اصلاحطلبان قطع نشود و اصلاحاتیها و کارگزارانیها بتوانند بار دیگر همدیگر را بکوبند.
نه اصلاحطلبان از یاد می برند و نه کارگزارانیها فراموش خواهند کرد که در چندماه گذشته این دو جریان مشتق از جناح اصلاح طلبی همدیگر را با بدترین ادبیات کوبیدهاند و کار که با جاهای باریک کشیده حتی هویت و ماهیت هم را زیر سوال بردهاند.
غلامحسین کرباسچی که تقریبا تمام موضعگیریهای جنجالی اش را با روزنامه خود میکند، همین چند وقت پیش بود که تصریح کرد: «جریان اصلاحات نه در گذشته که در وضعیت فعلی نیز بهمعنای واقعی رهبر نداشته و ندارد، اما نیازمند رهبری است که برنامه، خطمشی و استراترن آن را تعیین کند.»
در واکنش به این اظهارات بود که محمود صادقی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان گفته بود: «کارگزارانیها از همان ابتدا یک تفاوت ماهوی با بدنه جریان اطلاحات داشتند و آن هم تفاوت در نوع نگاه به تفکر اصلاحطلبی است که این موضوع یک افتراق مهم بین کارگزاران و اصلاحطلبان بهحساب میآید، در حالیکه اصلاحطلبان جناح چپ را بطور کلی شکل دادند. کارگزارانیها در دولتهای بخصوص اول و تا حدودی دوم مرحومهاشمیخود را عینا در قامت راست مدرن تعریف کردند، اما با شروع دوران دوم خرداد و شکلگیری دولت اصلاحات یک چرخشی در مواضع سیاسی این حزب بهوجود آمد...».
آنچه حائز اهمیت است اینکه کارگزاران علیرغم تمام تفاوتهای نظری با اصلاح طلبان، سالهاست که در کشتی اصلاحات جا خوش کرده و نه برای اصلاح طلبان و نه برای کارگزاران میسر است که به راحتی این طلاق سیاسی را اجرایی کنند. هرچند به نظر میرسد انتخابات دوازدهمین دوره مجلس را باید آغازی بر پایان سالها آشتی سیاسی اصلاحات و کارگزاران بنامیم.