به گزارش افکارنیوز به نقل از کیهان ،سايت راديو زمانه در اين باره در مطلبي به قلم علي افشاري، از خاتمي خواست به رفتار پاندولي خاتمه دهد. نفس راي دادن خاتمي مورد اعتراض نيست آنچه محل ايراد است، نوع استدلال هايي است كه خاتمي در توجيه كار خود مطرح مي كند. اين استدلال ها با عمل خاتمي سازگار نيست و متضمن نسبت هاي غيرواقعي به فعالان سياسي مي باشد كه ديدگاهي غير از او دارند. وقتي خاتمي مي گويد از موضع اصلاحات دست به چنين اقدامي زده، منطق استدلالش رنگ مي بازد. كسي كه مي خواهد از موضع اصلاح طلبي به شركت در پاي صندوق هاي راي روي آورده و پارادايم اصلاح طلبي پارلمانتاريستي را تقويت كند، اثبات كند كه تحريم نكرده و به بخش هاي اصلي قدرت نشان دهد كه نمي خواهد با نظام سياسي قهر كند، نمي رود دقيقه ۹۰ در حالي كه نزديك ترين افرادش نيز از اقدام وي بي خبر هستند در دهاتي در دماوند راي دهد. معلوم نيست اگر فارس خبر را منتشر نمي ساخت، آيا خاتمي شخصا اقدام به اطلاع رساني مي كرد؟ اين شائبه وجود دارد كه وي وادان دماوند را براي راي دادن يواشكي و به دور از چشم عكاسان و خبرنگاران انتخاب كرد كه تا فقط اثبات كند كه راي داده است و از اين موضوع در فرصت مقتضي استفاده كند.

وی همچنین نوشت: تا روز قبل از انتخابات تصور نزدیکان و جریان سیاسی متبوع خاتمی رای ندادن بود. او پس از تعیین شروط برای شرکت در رقابت های انتخاباتی و پاسخ منفی نظام سیاسی، در خصوص انتخابات موضع گیری منفی کرد. این سمت گیری نقش زیادی در سیاست اعلام شده عدم شرکت در انتخابات توسط برخی از گروه های اصلاح طلب چون جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز داشت.

رادیو زمانه می افزاید: همه جریان های حاکمیت متفق القول هستند که رای دادن خاتمی ناکافی است و تنها می تواند آغازی برای جبران کامل خطاها باشد. بدیهی است این جبران به معنای مرزبندی آشکار و طرد علنی رفتار میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. امری که خاتمی علی رغم روشن کردن تمایزش تاکنون به آن اقدام نکرده و بعید است که در آینده نیز انجام دهد.
رای دادن خاتمی شکاف وی با رهبران نمادین جنبش سبز را بیشتر کرد که منجر به ریزش پایگاه اجتماعی خاتمی نیز شده است. به هر حال هزینه ای که نظام برای بازگشت خاتمی به میدان مجاز سیاست طلب می کند فراتر از رای دادن یواشکی وی در انتخابات مجلس نهم است.
اما ملیحه محمدی از اعضای خارج نشین گروهک منحله فدائیان خلق معتقد است اقدام خاتمی اقدام درستی بود. وی در روز آن لاین نوشت: وقتی از فردای دوم خرداد بخشی از اپوزیسیون دائماً او را به عدم قاطعیت و ضعف متهم می کرد، من نگران بودم و بارها این نگرانی را گفتم و نوشتم که قاطعیت بیشتر خاتمی سرانجامی جز «بنی صدری» شدن او نخواهد داشت و نه سودی برای جنبش. واقعیت این است که ما به رئیس دیگری در تبعید نیاز نداریم. آنچه کم داریم حضور مدافعان در نزدیکی و حول و حوش حکومت است.
وی اقدام خاتمی در کنار رفتن و انداختن شال نامزدی به گردن موسوی را «گوشه عافیت گزیدن» توصیف کرد و درباره رأی دادن خاتمی در انتخابات مجلس نوشت: گفته اند چرا در یک نقطه دور و بدون اطلاع قبلی رأی داد؟ به باور من او نمی خواست بخشی از بدنه اصلاح طلبی به تبعیت از او از اعتراض منطقی خود دست بردارد. شرکت تک نفره خاتمی که یک عدد بیشتر نیفزود، در مقابل نقشه ناسالم قطع هر نقطه تماس با حاکمیت ایستاد.
با این وجود «جرس»(ارگان حلقه ماسونی لندن) ارزیابی دیگری دارد و می نویسد: قصه خاتمی و آن رأیی که در صندوق انتخابات افکند، یکی از همان بزنگاه هایی است که می تواند اندوخته سالهای دور را به مخاطره افکند. عمل او ظاهراً یک رأی دادن ساده بود اما مزین شدن همین عمل با ماه ها شرط گذاری برای حاکمیت، نشان از گفتمان سردرگمی دارد.
جرس نوشت: اینکه شرط گذاری برای حکومت تا چه حد بخردانه بوده، اینکه عدم ارائه لیست و عدم برپایی ستادهای انتخاباتی و ایجاد فضای بحثو گفتگو پس از ۳ سال اختناق، ولو به قیمت رد صلاحیت تمامی کاندیداها و کناره گیری از انتخابات، تا چه حد تصمیمی درست بوده، موضوع بحثاین نوشته نیست. عمل خاتمی، پیش از آنکه نشانگر اتخاذ سیاستی روشن از سوی اصلاح طلبان باشد، مبین انفعال و سردرگمی بود. دهها سؤالی که پس از این عمل، به دست خاتمی رسید، یا پاسخی نیافت و یا با ناامید کننده ترین جوابها مواجه گشت؛ اینکه چرا خاتمی، به جای شرط گذاری برای حکومت، به فضای انتخابات ورود نکرد؟ اینکه چرا پس از شرط گذاری برای حکومت و عدم پاسخ گیری، با عدم مشارکت در روز انتخابات، اعتراض خود را نشان نداد؟ اینکه کدام مصلحت وی را متقاعد به رای دادن ساخته؟ اینکه چرا به استناد همان مصلحتی که وی را مجبور به رای دادن کرده، مخفیانه و در یک شعبه دور افتاده به رای دادن مبادرت ورزیده؟ …
این سایت وابسته به کدیور و مهاجرانی، اقدام خاتمی را «علامت ترس که باعثریزش شدید و یأس و ناامیدی نیروهای جنبش سبز خواهد شد» توصیف کرد.
رادیو - سایت کوچه نیز در این زمینه معتقد است: خاتمی یعنی انسان سیاست سوز. ۸ سال اصلاحات نصفه نیمه و ناقص او چیزی جز تشدید اقتدارگرایی در ساختار جمهوری اسلامی نبود. خاتمی یکی از دلایل شکست اصلاح طلبان بود. به نظر می رسد او هدف را گم کرده است.
نویسنده این تحلیل ادامه می دهد: تعیین شرط برای ورود به انتخابات، آن هم در شرایطی که حاکمیت از لزوم توبه کردن فتنه گران برای بازگشت به حکومت دم می زد و طبیعتاً برآورده نشدن و حتی بی اعتنایی به این شروط و با این وجود شرکت در انتخابات و آن گاه متوسل شدن به تعبیر و تفسیر و حتی دروغ گویی جهت بخشیدن وجهه ای اخلاقی به عملکرد خود، اثری جز کاهش اعتبار و تقلیل پایگاه خاتمی نداشته و در یک کلام چیزی جز خودزنی و خودسوزی سیاسی نبود. خاتمی در اوج قدرت خود هم نتوانست حاکمیت را به کوتاه آمدن وا دارد. اکنون که دیگر نه تنها قدرت سیاسی اش را از دست داده بلکه پایگاه اجتماعی اش هم با گرفتن چنین تصمیمات و عملکرد نسنجیده ای روز به روز در حال کاهش است.
پایگاه اینترنتی میهن وابسته به علی کشتگر(از اعضای مرکزیت گروهک فدائیان خلق) نیز در این باره تأکید کرده است: توضیحات خاتمی با چند روز تأخیر جوی از نا امیدی و دو دستگی را در میان مخالفان ایجاد کرد. او هنوز به دنبال راه حل برای امتیاز دادن به حاکمیت برای برون رفت از مصائب سه سال گذشته است.
گروه هاي اپوزيسيون اگرچه از شركت خاتمي در انتخاباتي كه خود تحريم كرده بود، ضربه سختي دريافت كرده اند ولي اين گروه ها در تماميت خود حقيرتر از آنند كه در محاسبات خاتمي جايي داشته باشند. نكته درخور توجه در اظهارات خاتمي و بيانيه اي كه در همين زمينه صادر كرده بود، اصرار وي بر اعتقاد به نظام است و اين در حالي است كه خاتمي در جريان فتنه ۸۸ آشكارا، در يك جبهه آمريكايي- اسرائيلي به جنگ نظام و مردم آمده و دست به جنايت بزرگي زده بود و هم پيمانان وي همگي از دشمنان تابلودار نظام و اسلام و انقلاب بوده اند. بنابراين خاتمي به يقين مي داند كه وقتي بر باور خود به نظام اسلامي اصرار مي ورزد، آتش خشم گروه هاي اپوزيسيون و سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه يعني هم پيمانان خويش در فتنه ۸۸ را عليه خود تيزتر مي كند و سؤال اين است كه چرا؟! آيا خاتمي به فحاشي گروه هاي اپوزيسيون نياز دارد تا از اين طريق اقدام خود را، خيلي بيشتر و بزرگتر از آنچه هست جلوه دهد؟! گفتني است خاتمي با اقدام اخير خود اگرچه به طور تلويحي، ابراز ندامت خويش از جناياتي كه مرتكب شده بود را اعلام مي كند و اين گام را مي توان مثبت تلقي كرد، ولي او بدهي بسيار بزرگ و انبوهي به ملت ايران دارد و براي تسويه اين بدهي كلان- اگر قابل تسويه باشد- گام هاي ناپيموده و فراوان ديگري در پيش دارد تا از اين رهگذر به تخفيف نزديك شود اما ظاهرا دريافته است كه در آن سوي ديگر، جز سقوطي سهمگين تر از گذشته، خبري نيست.