باسمه تعالی
وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴﺪ ، ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻭﻓﺎ ﻛﻨﻴﺪ؛ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ [ ﮔﻮﻧﻪ ] ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﭘﻨﺪ ﮔﻴﺮﻳﺪ. ( سوره انعام آیه ١٥٢ )
یک. من جزء منتقدان قدیمی صدا و سیما هستم و دوستانی که با بنده آشنایی دارند از نقدهای صریح و البته مؤدبانه و واقع بینانه اینجانب به صدا و سیما بی اطلاع نیستند. از نظر من صدا و سیما پا به پای انقلاب اسلامی رشد لازم را پیدا نکرده و خیلی وقت است که به یک تحول جدی و همه جانبه نیاز دارد. برای ایجاد تحول در صدا و سیما چند راه عمده وجود دارد : یکی از این راهها سیاه نمایی و بزرگ کردن ایرادات و کوچک کردن موفقیت ها و در کل، باز کردن باب درشت گویی و اتهام زنی و له کردن شخصیت مدیران صدا و سیماست. من این راه بی ثمر را نه فقط با اخلاق و شریعت اسلامی بلکه با روح حاکم بر تفکر انقلاب در تضاد می دانم و از آن همیشه متنفر بوده ام.
راه دیگر، سیاه و سفید ندیدن صدا و سیما، لحاظ کردن موفقیت ها در کنار ایرادات، و در کل، طرح نقدهای عالمانه و مشفقانه همراه با پیشنهادات کارآمد و واقع بینانه برای اصلاح سازمان صدا و سیماست. من این راه پرثمر را می پسندم و با هرکس که در این راه قدم بردارد، همراهم.
دو. هر چند نقد صحیح و مشفقانه صدا و سیما لازم است و اگر من جای مسئولان صدا و سیما بودم دست منتقدین دانا و منصف صدا و سیما را می بوسیدم، لکن اتهام زنی به افرادی خارج از صدا و سیما و ناسزا گویی به آنها، از جمله مظالم بزرگی است که روزی عدل الهی گریبان متهم کنندگان را خواهد گرفت. اگر نام دعواهای صریح و مشفقانه با آقایان صدا و سیما رفیق بازی است، اگر ارائه صریح ترین و شفاف ترین نقدها درباره صدا و سیما رفیق بازی است، و اگر رعایت بی طرفی در بسیاری از انتصابات این سازمان رفیق بازی است، پس باید از این پس معنای جدیدی را برای رفیق بازی به ثبت رساند! دوستانی که با بنده آشنایی دارند تایید می کنند که فرد مستقلی هستم. نه منافعی دارم که به خاطر از دست دادن آن نگران باشم و نه ذاتا فرد ترسو و محتاطی هستم. من بیش از 14 سال است که از نزدیک شاهد رفتار کسی هستم که هرچند ممکن است در مواردی با او اختلاف نظر هم داشته باشم اما در پیشگاه الهی شهادت می دهم، نه فقط اتهام رفیق بازی و امثال آن به او نمی چسبد بلکه تاکنون گام های بزرگ و منحصربفردی را برای اصلاح و تقویت صدا و سیما در چارچوب تفکر انقلاب برداشته که اغلب منتقدان به ظاهر انقلابی او از برداشتن خیلی از این گام ها عاجز بوده و هستند.
سه. مواقعی که به هر دلیل باب نقد نامنصفانه همراه با صراحت لهجه و نُرم شکنی در جبهه انقلاب باز می شود، این فقط دشمنان نیستند که به نان و نوایی می رسند و با همه وجود به ریش ما می خندند، بلکه در این مواقع سر و کله به ظاهر خودی هایی که سالها منتظر گشودن عقده های فروخفته خود هستند و انتقام گرفتن از کسانی که مانع سور چرانی های آنها به اسم هنر انقلاب شده اند را غنیمت می شمرند نیز پیدا می شود. این افراد که بالاخره روزی دوران وارسی کارنامه آنها فرا خواهد رسید همچون کسانی که بوی نان و کباب به مشامشان رسیده با ذوق زدگی خود را به میدان رسانده و تیرهایی را هم به مغضوب شدگان پرتاب می کنند؛ این در حالی است که بالاخره روزی پرده از روی واقعیت ها کنار خواهد رفت و چهره حقیقی آنان آشکار خواهد شد.
چهار. من خیلی متاسفم که در شرایط خطیر فعلی که بیش از هر زمان به انسجام در جبهه انقلاب و باز کردن هوشمندانه گره ها نیازمندیم، باب مباحثی باز شده که نه تنها به اصلاح و ترقی صدا و سیما منجر نخواهد شد، بلکه به عاملی برای ایجاد شکاف و چند دستگی میان بچه های انقلاب مبدل شده است. ای کاش هیچوقت این صحنه دردناک را نمی دیدم و خود را مکلف به نوشتن این یادداشت نمی دانستم. عزیز منتقدی که برای نخستین بار باب این نقد و اتهام زنی را گشوده از علاقه و ارادت من به خودش بی اطلاع نیست. من با او در لزوم اصلاح صدا و سیما و سایر مجموعه های فرهنگی- البته با روش صحیح- هم دل و هم نظرم و دردمندی و پیشتازی او در خیلی از صحنه های هنر و ادبیات انقلاب را تحسین می کنم اما همین چند روز قبل بود که از او تقاضا کردم از اتهام زنی به کسی که خود بهتر از من از نقش حساس و بی بدیلش در صحنه انقلاب مطلع است و حمایت های واضح و بی دریغ وی از بچه های انقلاب را انکار نمی کند، و حتی بارها شاهد بوده که در اظهار نظر درباره صدا و سیما جانب حق را گرفته صرف نظر کند. دوستان من می دانند که ما انشاالله در طریق حق قدم بر می داریم و در این طریق رفتاری که مغایر با حق باشد جایی ندارد لذا از ایشان که مطمئنم نسبت به خیرخواهی حقیر تردیدی ندارد، مجددا
درخواست می کنم نه فقط باب این بحث را ببندد بلکه اگر حقی ضایع شده -که مع الاسف شده است- با آزادگی آن را جبران کند و قهقه های مستانه بدخواهان انقلاب را در گلو خفه نماید.
وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیر
رضا غلامی
18 شهریور 98