هفته اول شهریورماه، یادآور آسمانی شدن شهیدان رجایی و باهنر است و بهحق، هفته دولت نامگذاری شده است، هفتههایی که معمولاً در دورههای مختلف، به ارائه کارنامه و دستاوردهای دستگاههای دولتی و افتتاح طرحهای عمرانی گذشته است. هفته دولت، ازآنجاکه به لحاظ زمانی، با آغاز به کار دولت هم مقارن است، فرصت خوبی برای بررسی کارنامه سالانه قوه مجریه به شمار میرود.
پیش از هر چیز، باید از زحمات و تلاشهای رئیسجمهور محترم و دستگاههای اجرایی تشکر کرد، بههرحال مسئولان دولتی، باواسطه یا بیواسطه، منتخب مردماند و محترم و تلاشهایشان درخور تقدیر است.
در یک سال گذشته، بارزترین و ارزندهترین اقدام دولت در عرصه سیاسی و بینالمللی، کاهش گامبهگام تعهدات برجامی است. اگرچه پیشازاین نوشتهایم که این کاهش تعهدات، درواقع بازگشت به عقب و در راستای جبران مافات است و جای خوشحالی ندارد، اما اصلاح روند غلط گذشته، هرچند دیر اتفاق افتاده باشد، اما درخور تقدیر است. تنها نکتهای که باید به آن توجه کرد آن است که روند عزتمندانه کاهش گامبهگام تعهدات برجامی، باید با گردش نگاه به داخل و ظرفیتهای درونی کشور همراه شود و در میانه راه، معطل وعدههای بیسرانجام اروپایی نماند.
نقدها اما به دولت در این مقال نمیگنجد، اولاً بنا نیست در هفته دولت بهنقد شخص رئیسجمهور و وزرا و معاونین وی بپردازم و هم این وجیزه مختصر، ظرفیت بررسی کارنامه نهچندان مطلوب دولت بهویژه در حوزه اقتصاد و فرهنگ را ندارد، اما مسئله اساسی تأکید بر روی موضوع غنیمت شمردن فرصتهاست. متأسفانه گاهی، برخی اظهارنظرها و کنشهای مسئولان دولتی، چنین به ذهن متبادر میکند که از نگاه برخی از آنها، هیچ زمانی، وقت کار نیست. سالهای ابتدایی دوره هشتساله که مشغول بهانهتراشی و انداختن تقصیرها به گردن پیشینیاناند، در سالهای میانی درگیر انتخابات ورأی آوری مجدد و حواشی پس از آناند و سالهای پایانی هم که فرصت خود را پایانیافته میدانند. دقیقاً همین نگاه بود که واکنش رهبر معظم انقلاب را در دیدار اخیر هیئت دولت برانگیخت، بهویژه آنجا که ایشان تأکید کردند «دو سال باقیمانده از دوران دولت، مدتزمان کمی نیست و باید بهدوراز گرفتار شدن در برخی آفات، مسائل مهم کشور را اولویتبندی و اولویتها را یکبهیک پیگیری کرد.»
شهید رجایی که نامگذاری هفته دولت، درواقع احترام به مقام شامخ او بهعنوان تنها رئیسجمهور شهید تاریخ انقلاب اسلامی است، کمتر از یک سال نخستوزیر و کمتر از یک ماه رئیسجمهور بوده است و همین زمان کوتاه کافی بوده تا همگان از او و فعالیتهایش به نیکی یاد کنند. از سوی دیگر، امیرکبیر بااینهمه اقدامات مؤثر و تاریخساز، تنها سه سال صدراعظم بوده است.
صرفنظر ازآنچه در ۶ سال گذشته بر کشور رفته است، دو سال زمان کمی نیست. دولت اگر با حرکت جهادی و نیت الهی به اولویتبندی و حل مسائل کشور بپردازد، همکاری و حمایت همهجانبه آحاد ملت را نیز به همراه خواهد داشت و در پایان دوره با دعای خیر مردم بدرقه خواهد شد، انشاءالله.
سیدمحمد بحرینیان