دیدار رهبر معظم انقلاب با جمعی از جهادگران و ارسال پیام تکمیلی به آنان، فارغ از نشانه ای بر میزان اهمیت امر، نکات درس آموزی دارد که به آن می پردازیم. ایشان در آن دیدار بر «پیشرفت بدون حد در اندیشه و کار جهادی»، «لزوم تبدیل حرکتهای جهادی به گفتمان عمومی» و «لزوم ثبات قدم در صراط مستقیم» تأکید کردند و در پیام به جوانان گروههای جهادی و بسیج سازندگی، ۹ نکته را متذکر شدند.
تذکر این نکته که مهمتر از نفس کار جهادی، این اندیشه، حد و مرزی ندارد و لحظه به لحظه و همواره باید ادامه داشته باشد و افق های جدیدی را ترسیم و تثبیت کند بسیار کلیدی است.
خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.» وعده خدا به مجاهدان فی سبیل الله، هدایت است. وعده خدا به مجاهدان و کسانی که اهل احسان هستند معیت است و چه چیز بالاتر از همراهی و معیت خداوند؟ حال چنانچه روحیه و گفتمان جهادی به یک گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود، هدایت عمومی شامل حال اجتماع خواهد شد و آن وقت است که برکات از آسمان و زمین خواهد رسید.
نکته مهم دیگر به ثبات قدم و پیوستگی در مجاهدت است. مجاهد گاه تند و گاه خسته، معلوم نیست به سرمنزل مقصود برسد، اما مجاهد آهسته و پیوسته و با ثبات قدم، واصل خواهد شد. حاشیه صراط مستقیم، مملو از سبل متفرقه است و گرایش به آنها ادامه مسیر در صراط مستقیم را به خطر می اندازد. مثل جهادگرهای موسمی مثل عابدان است و مثل جهادگران ثابت قدم، مثل عباد الله. عابد گاهی بر سر سجاده است به عبادت می پردازد و وقتی از سجاده بلند شود، گویی عبادتش تمام شده؛ اما عبد، لحظه به لحظه در حال عبودیت است، چه سر سجاده، چه محل کار، چه اردوی جهادی و چه در کنار خانواده؛ عمده، ثبات قدم است در صراط مستقیم نه حالی که گاه بیاید و گاه برود.
اما پیام تکمیلی رهبر معظم انقلاب هم آموزشی و هم پرورشی بود. قبل از هر چیز، مجاهدت جوانان جهادگر را ارج می نهند و از آن تقدیر می کنند و متواضعانه حتی خویشتن را ادا کننده حق شکرگزاری از عمل آنان نمی دانند و خدای شکور را طرف حساب مجاهدان می کنند. مثل همیشه سپاسگزار هستند اما افق را به آنچه هست، محدود نمی کنند و توقع بیشتر از وضع موجود دارند چرا که ایشان بهتر از هر کس می دانند ظرفیت وجودی این جوانان، ورای آن چیزی است که الان می بینیم. کار سازمانی، تشکیلاتی و چارچوب دار، نباید جهادگر را از کارهای به ظاهر کوچک و یدی غافل کند، گاه برکتی که در خوشحال کردن یک پیرزن روستایی هست بیش از کارهای به ظاهر بزرگتر است. کمااینکه در سیره اهل بیت علیهم السلام هم توجه شخصی آن ذوات مقدسه به امور اینچنینی هویداست.
معارف اسلام سرشار از درس هایی مبنی بر لزوم انفاق، تعاون در بِرّ و تقوا، نفع رساندن به مردم و قیام به قسط و امثال اینها است؛ باید این جنبه های معارف اسلام را پیش روی جوانان و مردم عزیز قرار داد تا عزم عمومی و گفتمان عمومی خدمت به خلق برای رسیدن به عدالت و پیشرفت شکل بگیرد. مجاهد و خادم مردم قبل از خدمت گیرنده، بهره مند می شود. همواره جهادگران، واقف و آگاهند که مثلا این اردوی سازندگی قبل از ساختن پل و خانه و مسجد، دل و روح و جان آنها را می سازد. جهادگر قبل از هر چیز باید به تعمیر اخلاق و ایمان خود بپردازد که البته برخی از این اوصاف در حین جهاد، حاصل می شود و برخی به تربیت و مراقبه بیشتر نیازمند است. خدا رحمت کند مرحوم حاج عبدالله والی را که شعارش این بود؛ بشاگرد را بشاگردی باید بسازد؛ جهادگران باید از جوانان و اهالی آن منطقه در خدمت رسانی و سازندگی کمک بگیرند و آنها را شریک کنند تا با این کار، خدمتی به خود آنان نیز کرده باشند و آنها را با کار و جهاد بیشتر آشنا و درگیر کنند. هر چه جماعت و گروههای جهادی همبستگی و تعاون و هماهنگی بیشتری داشته باشند، منشأ خدمات بزرگتری خواهند شد که البته ملاحظه این امر هم درگیر نشدن در پیج و خم اداری مرسوم است. برای متقاعدسازی مردم در جهت تشکیل گفتمان عمومی و همچنین تبلیغ و گسترده سازی فرهنگ جهادی می بایست با هنرمندی ظرفیت های موجود و خدمات ارائه شده را به سمع و نظر مردم رساند تا سایرین هم به این امر تشویق شوند و از زیبایی آن لذت ببرند.
مسعود پیرهادی