به تازگی روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «الزامات تصمیمگیری درباره FATF» به زعم خود تحلیلها و توصیههایی را ارائه کرده است که بار دیگر نشان میدهد رسانههای وابسته به جریان سیاسی حامی FATF چقدر دستشان از تحلیلهای فنی کوتاه است. در ادامه به بخشهایی از این گزارش و اشتباهات فاحش نویسنده آن میپردازیم:
اختلاف نظرها بر سرِ پیوستن به FATF!
نویسنده در بخشی از این گزارش مدعی است اگر ایران در گروه اقدام ویژه مالی ( FATF ) حضور داشته باشد میتواند از گروههای مقاومت نظیر حزبالله و حماس دفاع کرده و اقدامات آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و ... را در تأمین مالی طالبان، داعش و القاعده افشا کرده و از این ظرفیت به عنوان اهرم فشاری علیه آنان استفاده کند!
اساساً باید توجه داشت که اختلافنظرها درباره FATF به عضویت یا عدم عضویت ایران در این گروه مربوط نمیشود! این یعنی نویسنده این یادداشت، هنوز از ابتداییترین مسائل مربوط به مسأله ایران با FATF اطلاعی ندارد!
رفع اتهام از ایران با پیوستن به کنوانسیونهای مربوط به FATF!
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت بار دیگر مدعی است با رد معاهدات، هشدارهای آمریکا درباره پولشویی و خطر ایران برای امنیت تبادلات مالی ناخواسته تأیید میشود و به نوعی اتهام ایران به پولشویی، تأیید میگردد.
باید توجه داشت که چیزی که ما آن را «دور زدن تحریم» مینامیم، از نظر آمریکا «پولشویی» به حساب میآید. در شرایطی که آمریکا با خروج از برجام، تحریمهای مالی خود را علیه ایران بازگردانده است، ایران چارهای جز دور زدن تحریم ندارد. بنابراین تا زمانی که تحریمهای آمریکا وجود دارد و ایران این تحریمها را دور میزند، اتهام پولشویی متوجه ایران خواهد بود و با پیوستن به کنوانسیونهای پالرمو و CFT نه تنها مشکل ایران حل نخواهد شد، بلکه این اتهامات جنبه حقوقی نیز به خود گرفته و سبب محکومیت ایران در محاکم بینالمللی خواهد شد. از سوی دیگر با پیوستن ایران به این کنوانسیونها راههای دور زدن تحریم شناسایی شده و عملاً وضعیت اقتصادی کشور بغرنجتر خواهد شد.
حق شرط به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی!
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت مینویسد: «ایران میتواند مثل بسیاری کشورهای اسلامی با حق شرط بهرسمیتنشناختن رژیم صهیونیستی معاهده را بپذیرد.»
حق شرطی که در سخنان برخی حامیان FATF مطرح شده است، مربوط به تعریف تروریسم در کنوانسیون CFT است و اصلاً ربطی به رژیم صهیونیستی ندارد!
امکان مذاکره برای چالشهای آتی!
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت مدعی شده است امکان مذاکره درباره عدم بازرسی از سامانههای اطلاعات بانکی محرمانه و حفظ اطلاعات سری وجود دارد.
اساساً هدف آمریکا از فشار به ایران برای همکاری با FATF، دسترسی به اطلاعات محرمانه و سرّی مبادلات مالی ایران است تا راههای دور زدن تحریم را بسته و با دقیقتر کردن تحریمها فشار را علیه ایران مضاعف کند. بر اساس بیانیههای FATF در چند نشست اخیر، یکی از خواستههای FATF از ایران، «اعطای استقلال کافی به واحد اطلاعات مالی (FIU)» است که تضمین میکند اطلاعات تراکنشهای مشکوک، بدون هیچ فیلتری در اختیار سایر اعضا قرار گیرد. در چنین شرایطی، سخن گفتن از مذاکره درباره عدم بازرسی از سامانههای محرمانه، آن هم از سوی کسانی که تجربه برجام را در کارنامه دارند، سخن بسیار عجیبی است!
نگرانی از قطعنامههای شورای امنیت
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت به امکان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و صدور قطعنامه علیه ایران اشاره کرده و آن را دلیلی برای همکاری با FATF قلمداد کرده است!
اولاً آمریکا به خوبی میداند که قطعنامههای تحریمی علیه ایران تنها زمانی مؤثر واقع میشود که زیرساختهای لازم جهت شناسایی و رصد فعالیتهای ایران ایجاد شده باشد. بر این اساس آمریکا تلاش میکند با سوق دادن ایران به اجرای استانداردهای FATF این زیرساختها را ایجاد کند تا در آینده بتواند قطعنامههای مؤثرتری را علیه ایران به تصویب برساند. ثانیاً قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل اثر اقتصادی بر ایران ندارد بلکه این تحریمهای آمریکاست که سبب مشکلات اقتصادی ایران است و ثالثاً هیچ دلیل و سندی وجود ندارد که همکاری نکردن ایران با FATF سبب ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شود.
قطع همکاری بانکها و شرکتهای خارجی بدون FATF!
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت مدعی است با مسکوت ماندن این معاهدات، به دلیل نیاز مؤسسات اعتباری غیر بانکی و بانکهای کوچک به دامنه خدمات بانکهای بزرگ، ارتباط با آنها دشوار و احتمالاً منجر به استنکاف آنها میشود.
در پاسخ به این ادعا نیز باید توجه داشت که علت همکاری نکردن بانکهای خارجی با ایران، تحریمهای فراسرزمینی آمریکاست نه لیست اقدام متقابل FATF. بنابراین تا زمانی که این تحریمها وجود دارد، حتی در صورت همکاری کامل ایران با FATF نیز این بانکها از ترس جریمههای آمریکا تمایلی به همکاری با ایران نخواهند داشت. بنابراین حداقل در شرایط تحریمی، ضرورتی به همکاری با FATF برای ایران وجود ندارد.
بالا رفتن هزینهها به دلیل ریسک بالاتر!
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «با مسکوت ماندن معاهدات، حاشیه ریسک همکاری با ایران بالا میرود و جذب سرمایهگذاری خارجی، تراکنشهای بانکی، تعیین شروط معامله و مانند آن در صورت امکان با قیمت تمام شده بالاتری همراه خواهد بود.»
این در حالی است که در صورت همکاری ایران با FATF و ایجاد شفافیت تراکنشهای داخلی و گزارش ذینفع نهایی، عملاً ریسک همکاری با ایران برای بانکها و شرکتهای خارجی افزایش یافته و بر خلاف ادعای نویسنده، این امر سبب افزایش هزینه برای ایران خواهد شد.
وضعیت بد ایران از نظر پولشویی و فساد بر اساس شاخصهای بینالمللی!
اما نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت به شاخصهای مؤسسه تحقیقات حکومتداری بازل که ایران را در شمار بدترین کشورها از نظر شاخص «پولشویی» قرار داده و مؤسسه شفافیت بینالملل که ایران را در شاخص «تشخیص فساد» در رتبه ۱۳۰ از میان ۱۶۷ کشور معرفی کرده است، ارجاع داده و راهحل مبارزه با فساد و پولشویی را همکاری با FATF معرفی کرده است.
در این باره نیز باید توجه داشت که بخشی از این آمارها به دلیل دور زدن تحریمهای آمریکا از سوی ایران است و از نظر ما پولشویی به حساب نمیآید. اما راهحل آن بخش از پولشوییها و فسادهایی که در کشور وجود دارد نیز پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی نیست. کارکرد FATF شناسایی روزنههای دورزدن تحریم و داخلی سازی تحریم است و دردی از معضلات اساسی کشور به ویژه در زمینه مبارزه با فساد و پولشویی دوا نمیکند. مبارزه با فساد و پولشویی در کشور که بستر قانونی آن نیز با تصویب قانون مبارزه با پولشویی در سال 86 ایجاد شده است، نیاز به عزم جدی دولت در اجرای این قانون دارد. بنابراین ارتباط دادن مبارزه با پولشویی با کنوانسیونهای خارجی مغالطهای بیش نیست.
دامن زدن به بحثهای پوپولیستی، آخرین تیر ترکش رسانههای حامی FATF
با نگاهی به سطح استدلالهای مطرح شده در این یادداشت به عنوان مشتی از خروار به خوبی میتوان مشاهده کرد که رسانههای حامی FATF تا چه میزان دستشان از استدلالهای فنی کوتاه است و به بحثهای پوپولیستی روی آوردهاند. این موضوع از یک سو نشان میدهد طرفداران FATF دیگر استدلال کارشناسی قابل ارائهای ندارند و از سوی دیگر این پیام را نیز دارد که هنوز فضای فکری جامعه به آگاهی لازم در این زمینه نرسیده است و زمینه برای طرح چنین بحثهای پوپولیستی وجود دارد که امید است رسانههای مستقل، با عمل به رسالت حقیقی خود و آگاهی دادن به توده مردم، زمینه طرح بحثهای پوپولیستی را در فضای فکری جامعه از بین ببرند.
مهدی مظهر