شاید تنها موضوعی که همگان از دوست و دشمن گرفته تا جناحهای مختلف درون کشور در مورد آن توافق دارند، درگیر بودن جمهوری اسلامی با یک جنگ اقتصادی تمامعیار است. جنگی که دشمن تقریبا از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با ابزار تحریم بر ملت ایران تحمیل کرده و در یک دهه گذشته شکل و ابعادی به مراتب گستردهتر و پیچیدهتر نیز به خود گرفته است.
اخبار سیاسی- توجه به این میدان مهم و محوری نباید نهادها و نیروهای انقلابی و دلسوز کشور را از یک جنگ مهم دیگر که به موازات جنگ اقتصادی در جریان است، غافل کند. و آن، جنگ فرهنگی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی از سالهای ابتدایی دهه هفتاد نسبت به این موضوع هشدار داده و بارها از عبارت «شبیخون فرهنگی» در توصیف آن استفاده کردند. شدت و پیچیدگی این جنگ در یک دهه اخیر با گسترش ابزارهای رسانهای و اطلاعاتی مانند فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، جهشی قابل توجه یافته است.
مسئله حجاب و عفاف در این میدان نبرد، نقشی مهم و تعیینکننده دارد. حجاب اگرچه مسئلهای ظاهری است اما کارکردی نمادین و بسیار موثر دارد. تبدیل حجاب برتر به حجاب، سپس شلحجابی، کم حجابی، بدحجابی و در نهایت بیحجابی اگرچه یک سیر ظاهری را در پوشش نشان میدهد اما به روشنی گویا و آیینهای از یک استحاله فکری و ایدئولوژیک نیز هست.
شورای عالی انقلاب فرهنگی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان قرارگاه فرهنگی کشور یاد میکنند در 13 دی ماه سال 1384 «راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» در کشور را با شماره 427 به تصویب رساند. بر اساس این مصوبه وظایف موردی و تخصصی 26 نهاد و دستگاه در کشور در این زمینه روشن شده که چیزی در حدود 300 راهکار است. نکته قابل توجه آنکه این راهکارها صرفاً پیشنهادی نبوده و این دستگاهها موظف به اجرای آن هستند و هر شش ماه یکبار در جلسهای که باید به ریاست وزیر ارشاد برگزار شود، موظف هستند گزارشی از اقدامات خود ارائه کنند.
قانونگذاران با نگاهی وسیع و عمیق وظایف دستگاههایی مانند وزارت امور خارجه، وزارت صنایع و حتی وزارت راه را نیز مشخص کردهاند. سؤال اینجاست که چند درصد از این وظایف و تکالیف سیصدگانه پیگیری و عملیاتی میشوند؟ چند نهاد بهطور جدی و دغدغهمند، مسئله حجاب و عفاف را پیگیری میکنند؟
سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی در جمع ائمه جمعه سراسر کشور گریزی به این موضوع زده و با گلایه از کمکاری نهادهای مربوط، بهحق از تنها بودن پلیس در مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی گفت و البته تاکید کرد که کمکاری دیگران باعث دلسردی و کمکاری پلیس نخواهد شد و نیروی انتظامی قاطعانه به وظایف قانونی خود در این زمینه عمل خواهد کرد.
اغلب کم کاران و مسئولیتگریزان در این زمینه هربار که نیروی انتظامی مورد هجمه و فشار قرار میگیرد، بهجای حمایت از نیروی انتظامی در عمل به وظیفه قانونی خود، به فرافکنی متوسل شده و با رد اقدامات پلیس، مدعی میشوند که با اقدامات سلبی کاری از پیش نمیرود و باید کارهای فرهنگی، عمیق و درازمدت کرد!
برای فهم میزان سست بودن ادعا و استدلال این عده، ذکر یک مثال شاید خالی از لطف نباشد. فرض کنید جیب بری و کیف قاپی در شهر افزایش یابد و عدهای بگویند؛ «نباید با دزدان برخورد انتظامی و قضایی کرد! اینها افرادی نیازمند و مشکلدار هستند که باید با بهبود وضع اقتصادی، زمینه عمل خلاف آنها را از بین برد!» بهطور منطقی یکی از زمینههای سرقت، مشکلات مالی اغلب سارقان است اما آیا مشکل مالی مجوز سرقت میشود؟ و سؤال مهمتر اینکه تا وقتی اوضاع اقتصادی مطلوب نشده، باید جیببرها و کیفقاپها را رها کرد و به حال خود گذاشت؟! چنین نسخهای نتیجهای جز ترغیب دیگر افراد به سرقت و افزایش میزان جرم دارد؟
مسئله حجاب و عفاف نیز مانند بسیاری از مسائل دیگر از آفت دوقطبیهای کاذب در امان نمانده و نمود آن را میتوان در دوگانه انحرافی «حجاب اجباری و اختیاری» مشاهده کرد. شبههافکنان برای پیش بردن خط خود، از تحریف تاریخ نیز ابایی ندارند و حتی مدعی میشوند حضرت امام(ره) هم قائل به حجاب همه زنان نبودهاند! موضوعی که رهبرمعظم انقلاب اسلامی 17 اسفند سال 96 به آن پرداخته و فرمودند: «آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله «حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همه زنها را نگفتند»! حرف بیخود! ما بودیم آنوقت، ما خبر داریم؛ چطور اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیله پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد.»
سردار اشتری در سخنرانی خود به نکته مهم و ظریفی، البته بهصورت گذرا اشاره کرده و دلیل برخی از مخالفتها با برخورد نیروی انتظامی با بدحجابان را، تذکر گرفتن نزدیکان فرد منتقد و مخالف عنوان کرد. در کنار این مسئله شخصی، انگیزههای سیاسی و نگاههای کوتهنگر انتخاباتی نیز جای خود را دارد که برای چند رای بیشتر، قانون کشور و مسائل فرهنگی و اعتقادی را مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میدهند و مسائلی تخیلی مانند «دیوار کشیدن در پیادهروها»! را مطرح میکنند. این عده را میتوان مصداق کاملی از نشستن بر سر شاخ و بن بریدن دانست که منافع زودگذر سیاسی و حزبی را به آینده کشور و جامعه و حتی آخرت خود ترجیح میدهند. تضعیف پلیس و حتی هجمه به آن در حمایت از هنجارشکنان و قانونگریزان، چیزی جز بستن سنگ و رها کردن سگ است؟!
امروز نیروی انتظامی تنها از آب و خاک کشور مرزبانی نمیکند و پلیس مرزبان حریم عفاف جامعه نیز هست. موج حمایت ائمه جمعه و فرماندهان سپاههای استانی از قاطعیت فرمانده نیروی انتظامی و اقدامات پلیس در حراست و حفاظت از مرزهای عفاف در کشور را باید به فال نیک گرفته و آغازی بر پایان تنهایی و مهجوریت نیروی انتظامی در این عرصه بسیار مهم و کلیدی دانست.
محمد صرفی