در تیر ماه سال 59 در حالی که جریان خلق عرب با پشتیبانی رژیم بعث عراق همچنان اقدام به آشوب و ناامنی در استان خوزستان و شهرهای خرمشهر و آبادان میکرد و ترورهای گروهک فرقان نیز در تهران ادامه داشت، مسئولان کشور از طراحی یک کودتا با هدایت شاپور بختیار مطلع شدند.
اخبار سیاسی- کودتای نقاب از سوی شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی با همکاری حزب بعث عراق و صدام در حال طراحی و اجرا بود. کودتاچیان برای سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران و بازگرداندن بختیار به ایران و یا به قدرت کامل رساندن بنیصدر به دنبال تحقق دو هدف بودند، نخست اینکه محل اقامت امام خمینی (ره) و برخی از نهادهای انقلاب همچون صدا و سیما و مجلس شورای اسلامی را بمباران کنند و دوم خوزستان را از ایران جدا سازند. در مرحله نخست کودتا جنگندهها باید از پایگاه شهید نوژه همدان به پرواز درمیآمدند و نقاط هدف را بمباران میکردند. همزمان و در مرحله دوم نیز باید شورشهای نظامی و بومی در استان خوزستان به وجود میآمد.
محمد غرضی استاندار وقت خوزستان میگوید: "روزی که کودتای نقاب انجام میشد، من رفته بودم در لشکر 92 نماز وحدت بخوانم، دیدم که اکثر افسرها در صفهای آخر نماز ایستاده و یا اصلا نیامدهاند و برخی نیز در اطراف هستند و نگاههای مشکوکی دارند. من این جمعیت را به مدت 3 ساعت نگه داشتم و در مورد ارتش مفصل حرف زدم، ضمن حرفم دیدم که جمعیت پراکنده میشود و در نهایت فقط سربازها ماندند. بعد از این اتفاق به استانداری رفتم و گفتم که مهم است این را بررسی کنید. آنها گفتند لشکر 92 ماموریت داشته و الان آمده به اینجا و توپش هم به سمت استانداری است."
کودتاچیان به عوامل و زندانیهای خود در زندان اوین هم اطلاع داده بودند که کودتایی در حال طراحی و اجرا است که پس از اجرا زندانیان باید شورش کنند و به کودتاچیان بپیوندند. کودتاچیان در حراست زندان اوین نیز عامل داشتند و رئیس گارد زندان اوین جزو کودتاچیها بود. او ماموریت داشت به محض شروع کودتا و بمباران مراکز اصلی در تهران، زندانیها را آزاد کند تا به کودتاچیها بپیوندند.
دکتر شجاعالدین شیخالاسلام زاده از وزرای دوره پهلوی که در زندان اوین بود و پزشک زندان هم بود، ماموران امنیتی زندان را از طراحی یک کودتا باخبر کرد که به واسطه این همکاری او چند سال بعد از زندان آزاد شد و در ایران ماند.
مرحله دیگر کودتا نیز پای کار آوردن عشایر با تطمیع و تبلیغات سیاسی بود. سرهنگ احسان بنیعامری مسئول شاخه نظامی کودتا پیش از انقلاب مدتی مسئول ژاندارمری سیستان و بلوچستان بود. او و دیگر عوامل کودتا در شاخه سیاسی در بین عشایر مناطق مختلف همچون سیستان و بلوچستان، فارس و... عواملی پیدا کرده بودند که با اجرای موفق مرحله اول و دوم کودتا، آنان نیز به کودتاچیان میپیوستند و بخش بومی کودتا را تکمیل میکردند.
گرچه کودتای نقاب توسط فردی لیبرال و غیرمذهبی یعنی شاپور بختیار هدایت میشد و کودتاچیان نیز از عوامل ارتش رژیم شاهنشاهی و غیر از آن بودند و رویکردهای غیرمذهبی داشتند، اما با توجه به اینکه جامعه ایران مذهبی بود، تلاش داشتند حمایت شخصیتها و فرقههای مذهبی را به دست آوردند. از این رو آیت الله شریعتمداری و دراویش از اجرای کودتای نقاب حمایت کردند.
گفته میشود آیتالله شریعتمداری پذیرفت تا از نقشه کودتا پشتیبانی کند و سخنرانیای در حمایت از آن ضبط کرد که قرار بود بعد از پیروزی کودتا از رادیو و تلویزیون پخش شود.
سروان اصغری یکی از عوامل کودتای نقاب گرچه پیش از انقلاب افسر مخابرات گارد شاهنشاهی بود، اما فردی مذهبی و مقلد آیتالله شریعتمداری بود. اصغری پیش از مشارکت در کودتای نقاب، با آیت الله شریعتمداری مشورت میکند. او به قم میرود و از آیت الله شریعتمداری میپرسد "آیا میشود با کسانی که میخواهند علیه جمهوری اسلامی کودتا کنند، همکاری کرد و اگر کودتاچیان از من تقاضای بیسیم و مخابرات کردند، من مجاز هستم بیسیم در اختیارشان قرار بدهم؟ آیتالله شریعتمداری به او میگوید که ظلم پایدار نمیماند و همکاری با کودتاچیان اشکال شرعی ندارد."
برخی از کودتاچیان از جمله تیموری، شیبانی و قادسی نیز حمایت آیت الله شریعتمداری از کودتای نقاب را تایید کردهاند. مارک گازیوروسکی در مقالهای که در شماره نوامبر 2002 مجلۀ میدلایست جورنال به چاپ رسیده نوشته است: «ظاهراً آیتالله شریعتمداری پذیرفت از نقشه پشتیبانی کند و سخنرانیای در حمایت از آن ضبط کرد که قرار بود بعد از پیروزی عملیات از رادیو و تلویزیون پخش شود.»
آیتالله سیدحسن قمی و آیتالله سیدرضا زنجانی نیز از جمله افرادی بودند که از کودتای نقاب حمایت کردند. ایرج درخشنده از اعضای کودتا که پیش از انقلاب عضو ساواک بوده است، عنوان کرده است: "بنیعامری میگفت با علما و روحانیونی که طرفدار آیتالله شریعتمداری میباشند دست به دست هم دادیم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم."
ناصر رکنی مسئول روابط عمومی کودتا نیز در بازجوییهایش عنوان کرده بود: "مهندس قاضی [قادسی] در جواب ایشان [آیتالله محققی] گفتند که ما با روحانیت پیشرفت خوبی داشتهایم و توانستهایم به توافق برسیم. مثلاً با آقای شریعتمدای... بعد ایشان اظهار کردند که تنها با آقای شریعتمداری نیست که به این ترتیب وارد مذاکره شدهایم. آقای شریعتمداری، آقای سیدحسن قمی، آقای سیدرضا زنجانی ، چهار نفر اسم بردند ولی متأسفانه من هر چه فکر کردم نتوانستم اسم نفر چهار م را به یاد بیاورم."
جواد خادم نماینده بختیار در کودتای نقاب و آخرین وزیر مسکن رژیم پهلوی عامل ارتباط با دراویش بود
گفته میشود پرداخت مبالغ کلان از سوی ابوالقاسم خادم به شریعتمداری و... از دلایل همراهی آنان با کودتاگران بوده است. ابوالقاسم خادم از دوستان نزدیک بختیار و رهبر حزب ایران بود که به همراه پسرش یعنی جواد خادم وزیر مسکن و شهرسازی کابینه بختیار در کودتای نقاب مشارکت داشتند.
سرهنگ بنیعامری پس از بازگشت به ایران با خادم دیدار کرد و خادم از طرف بختیار 300 هزار تومان، معادل حدود 30 هزار دلار آن زمان به بنیعامری داد تا جنبشی مخفی در داخل ایران پایهگذاری کند. جنبشی که شاخه نظامیاش بنام «نظامیان وطنپرست ایران: نوپا» خوانده شد و زیر نظر بنیعامری به جذب نظامیهای مخالف نظام میپرداخت و شاخه غیرنظامیاش توسط خادم مدیریت میشد. جواد خادم نیز در راهاندازی شاخه غیرنظامی پاریس فعال بود و یکی از دوستانش به نام رضا مرزبان را نیز برای یاری رساندن به تشکیل شاخه غیرنظامی داخل کشور به یاری پدرش فرستاده بود.
خادم از دراویش بود و مرام درویشی داشت. آنان علاوه بر مسئولیتهایی که در کودتای نقاب داشتند، مامور بودند تا دراویش را با کودتای نقاب همراه سازند تا از این کودتا حمایت معنوی کنند.
محسن رضایی فرمانده وقت اطلاعات سپاه میگوید: "اطلاعاتی که به دست آوردیم نشان میداد که درویشها هم موافق بودند نظام جمهوری اسلامی سرنگون شود." گرچه سندی از پرداخت پول توسط خادم به دراویش برای حمایت از کودتا تاکنون منتشر نشده است، اما برخی تحلیلشان این است که باتوجه به موقعیت خادم در کودتا و مرام درویشیاش احتمالاً پول کلانی به آنان پرداخت کرده است.
گرچه نیروهای امنیتی کشور در سال 59 از طریق منابع اطلاعاتی از برنامهریزی برای اجرای یک کودتا مطلع شده بودند، اما از جزئیات دقیق و زمان و مکان شروع کودتا اطلاع دقیقی نداشتند. اما در نهایت یک خلبان نیروی هوایی ارتش به توصیه مادرش خدمت آیت الله خامنهای عضو شورای انقلاب رفت و طرح و جزئیات کودتا را لو داد و کودتای نقاب پیش از آغاز به شکست انجامید.