جنایت هولناک نظامیان امریکایی در روز ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ در هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو متجاوز امریکایی را باید یکی از دردناکترین جنایات کاخ سفید در دوران معاصر دانست، چراکه عاملان آن به رغم اعتراف معاون رئیسجمهور وقت امریکا در حمله عامدانه به هواپیمای مسافربری، نه تنها توبیخ نشدند، بلکه توسط رئیسجمهور وقت امریکا مورد تشویق قرار گرفتند.
آنچه به ابعاد ضد انسانی این جنایت میافزاید سکوت سازمانهای مدعی حقوق بشر ی غرب در قبال آن و عدم محکومیت آن توسط سازمان ملل متحد است. این امر سبب گردیده که سران رژیم حاکم بر امریکا، منشأ اصلی بسیاری از جنایات تاریخ معاصر علیه ملتهای مستضعف باشند، چراکه به دلیل نظام ناعادلانه فعلی حاکم بر جهان، کاخ سفید خود را در برابر هیچ مرجعی پاسخگو نمیداند.
در روند تحولات دفاع مقدس در سالهای پایانی جنگ، رژیم بعثی حاکم بر عراق پس از آنکه در شکست مقاومت رزمندگان اسلام ناکام ماند، سعی کرد از یک سو با کشاندن جنگ به حوزه غیر نظامیان از طریق تشدید موشکباران شهرها و بمباران شیمیایی شهرهای ایران (نظیر شهر سردشت) در مقاومت و ایستادگی مردم و رزمندگان ایران ایجاد اخلال کند و از سوی دیگر با حمله به نفتکشها و بینالمللی کردن جنگ پای قدرتهای بیگانه را به خلیج فارس باز کند که حمله ناو امریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران محصول این سیاستهای مداخلهجویانه بود. اقدام امریکا در این جنایت و استمرار حمایت از صدام، بر ابعاد جنایات این رژیم یعنی علیه مردم ایران افزود و سکوت مجامع بینالمللی سبب گردید که امریکاییها در ادامه جنایتشان سکوهای نفتی و ناوهای جنگی ایران را هدف قرار دهند.
اقدام امریکا در هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران در حالی بود که به اعتراف معاون رئیسجمهور وقت امریکا، فرمانده ناو وینسنس از اینکه یک هواپیمای مسافربری را هدف قرار میدهد آگاه بود. امریکاییها هدف از این اقدام را وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش صلح و پایان جنگ اعلام کردند. چنانچه ریگان رئیسجمهور وقت امریکا که به فرمانده ناو مذکور نشان افتخار داد، در این زمینه میگوید: این واقعه ضرورت دستیابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دوچندان ساخته است.
نکته تأسفبارتر در این ماجرا برخورد غرب مدعی حقوق بشر با این حادثه و سکوت حمایتآمیز در برابر جنایات امریکاست. این امر نشان داد ادعای غربیها در حمایت از حقوق بشر، صرفاً کارکرد ابزاری داشته و از آن به عنوان چماقی در راستای منافع خود بهره میبرند. مصداق این مدعا را میتوان در مقایسه برخورد غرب با آشوبهای دی ماه ۹۶ در ایران و آشوبهای چند ماه اخیر فرانسه دانست، چراکه در حالی که از سرکوب معترضان توسط دولت فرانسه حمایت میکردند، تلاش داشتند تا پرونده آشوبها ۹۶ را به صحنه شورای امنیت سازمان ملل برسانند و ایران را محکوم کنند.
دنیای غرب از لفظ آزادی و حقوق بشر به عنوان حربهای برای مقابله با کشورهای مستقل استفاده میکند و از این طریق تلاش دارد نظامهای سیاسی غیرهمسو با غرب را تحت فشار قرار دهد. به طور مثال در شرایطی که در قبال کشتار روزانه مردم و سیاهپوستان امریکایی توسط پلیس این کشور سکوت کردهاند، در جریان آشوبهای زمستان سال ۹۶ و برخوردهای پلیس ایران با هنجارشکنان اخلاقی در ماههای اخیر، تمام تلاش خود را به کار گرفته بودند تا موضوع مقابله پلیس ایران با برخی از زنان فریب خورده را به سطح شورای امنیت بکشانند.
غربیها این رفتارهای دوگانه را حتی در عرصه تعیین نمایندگان ویژه حقوق بشری برای کشورها تعمیم دادهاند. در حالی که از رژیم عربستان به رغم نادیده گرفتن بدیهیترین حقوق انسانی زنان و شیعیان این کشور و گردن زدن جوانان شیعه و مثله کردن ناراضیان سیاسی نظیر خاشقجی حمایت کرده و این کشور را به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل درآوردهاند، در نقطه مقابل با تعیین نماینده ویژه برای ایران، هر ساله با ارائه گزارشهای مغرضانه که عمدتاً توسط منافقین و دیگر گروهکهای ضدانقلاب تهیه میشود، سعی دارند ایران را در مجمع عمومی سازمان ملل محکوم و به بهانههای مختلف برای ایران پروندهسازی کنند.
قدرتهای سلطه این برخوردهای جنایتآمیز خود را به عرصههای اقتصادی نیز تعمیم دادهاند و با گسترش تحریمها علیه ایران و دیگر کشورهای مستقل و اعمال فشار حداکثری علیه مردم ایران، ایستادگی و مقاومت مردم ایران را هدف گرفتهاند، عمق این رفتار غیرانسانی تا آنجاست که حتی در جریان سیل اخیر از انتقال کمکهای انساندوستانه مردم در کشورهای غربی برای سیلزدگان ایران جلوگیری کردند.
اعلام روز هدف گرفته شدن هواپیمای مسافربری ایران که به شهادت بیش از ۲۹۰ نفر انجامید، به عنوان روز «افشای حقوق بشر امریکا» زمینهای را فراهم آورده است تا پرونده جنایات ضدانسانی رژیم امریکا همواره مفتوح بماند و فرصتی باشد تا اقدامات امریکا در کشتار انسانهای بیگناه در کشورهای مختلف نظیر افغانستان، یمن، سوریه و… برای جهانیان افشا شود.
مردم ایران طی ۴۰ سال گذشته آموختهاند که این رفتارهای دوگانه غرب را باید با ایستادگی و مقاومت پاسخ دهند و با افشای جنایات غرب این مدعیان دروغین را افشا کنند، در نقطه مقابل، اما اقدام قدرتمندانه و هوشمندانه اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هدف قرار دادن پهپاد متجاوز امریکایی در شرایطی که نیروهای پدافند قادر بودند به جای این پهپاد، هواپیمای جاسوسی سرنشیندار امریکایی را هدف قرار دهند و بیش از ۳۰ نفر از تروریستهای مزدور امریکایی را به هلاکت برسانند، نشاندهنده اقتدار ایران در عین رعایت مسائل انسانی است و مقایسه آن با اقدام امریکاییها در سال ۱۳۶۷، عظمت و اقتدار ایران اسلامی را جلوهگر میسازد؛ اقدامی که حتی تشکر رئیسجمهور کنونی امریکا را به دنبال داشت.
عباس حاجینجاری