اظهارات ترامپ در دیدار با شینزو آبه ، نخست وزیر ژاپن از سوی برخی از رسانهها به انعطاف ترامپ در مقابله با ایران و تغییر لحن کاخ سفید نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران تعبیر شد، آنگاه که وی در این دیدار مطرح میکند که ایران با حکومت کنونی هم میتواند به کشور بزرگی تبدیل شود و اینکه مدعی شده است که بر این باورم که ایران مایل به مذاکره و گفتوگو است و اگر آنها مایل به مذاکره و گفتوگو باشند ما حاضر هستیم مذاکره کنیم و اینکه از نخست وزیر ژاپن هم میخواهد که واسطه این گفتوگو شود. او در عین حال میگوید امریکا و ایران میتوانند به یک توافق مشترک برسند.
ایران دارای پتانسیل اقتصادی بزرگی است، من ایرانیهای زیادی را میشناسم آنها افراد بزرگی هستند، ایران ظرفیت اقتصادی عظیمی داشته و این شانس را دارد تا با همین حکومت فعلی به یک کشور بزرگ تبدیل شود.
طرح این مسائل از سوی ترامپ و ادعای اینکه ایران پس از مذاکره با امریکا میتواند به کشور بزرگی تبدیل شود، اگرچه اعتراف به مواضع غلط گذشته در مورد ایران و اذعان به ناکامی در تسلیم ایران در جنگ همه جانبه اقتصادی و روانی ماههای اخیر است، اما همین سخنان، مرحله دیگری از جنگ روانی و نرم دشمن علیه ایران اسلامی است به گونهای که بتواند با ایجاد تردید در مردم ایران در ایستادگی ومقاومت و حمایت و پشتیبانی از سیاستهای کلی نظام در مقابل استکبار، آنها را در مقابل نظام قرار داده با مطالبهگری نسبت به ضرورت مذاکره با امریکا برای حل مشکلات کشور، ناکامیهای گذشته کاخ سفید را از این مسیر جبران کند.
اینکه ترامپ این روزها به هر ترفندی تمسک جسته تا بتواند دولتهای مختلف را برای میانجیگری میان ایران و امریکا به صحنه بکشاند نشان از شکست او در پیشبرد اهداف کاخ سفید در تسلیم ایران از طریق تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی و حتی نظامی دارد؛ و نشان میدهد که استقامت مردم ایران کاخ سفید را مستأصل کرده است.
اما اظهارات اخیر ترامپ واجد چند نکته قابل تأمل است:
۱- اصلیترین هدف ترامپ از این سخنان و تأکید بر ارسال متعدد پیام مذاکره وفرستادن بیش از شش میانجی، اثرگذاری بر فضای داخلی ایران است، تا به گونهای با تقویت گفتمان طرفداران مذاکره (به ویژه با این سخنان اخیر) اراده مردم ایران را در ایستادگی و مقاومت سست و از سوی دیگر وزنه طرفداران مذاکره در داخل کشور را تقویت کند.
۲- اینکه ترامپ مطرح میکند که ایران ظرفیت اقتصادی عظیمی داشته و این شانس را دارد تا با همین حکومت به یک کشور بزرگ تبدیل شود، در عین اینکه ناقض سخنان گذشته او و تیم افراطی حاکم در کاخ سفید است، اما اذعان به این واقعیت است که فشارهای امریکا در عرض دو سال گذشته نتوانسته خللی، در ظرفیتهای عظیم اقتصادی کشور ایجاد کند و این حتماً باید برای کسانی که در داخل از ضعف و ناتوانی کشور در برابر استکبار سخن به میان میآوردند درس و عبرت باشد.
۳- تمسک ترامپ به رؤسای کشورهای مختلف برای واسطهگری میان ایران برای گشودن باب مذاکره (ژاپن، عمان، عراق، آلمان، سوئیس، پاکستان و…)، به نیاز حیاتی کاخ سفید به رسیدن به یک پیروزی در مواجهه با ایران باز میگردد تا با القای تسلیم ایران، آن را برای پروندههای متعددی که در منطقه گشوده و در پیشبرد آن ناکام مانده است، استفاده کند، ترامپ اکنون در موضوع معامله قرن و جا انداختن آن با چالش مهمی در جهان مواجه شده و، چون محور اصلی مخالفان را کشورهای مقاومت میداند که محور آن ایران است، بدیهی است که با طرح مواضع بنا دارد تا برای جا انداختن این معامله شیطانی استفاده کند. او در پروندههای دیگر نظیر ناتوی عربی و ونزوئلا نیز همین هدف را دنبال میکند.
۴- طرح آمادگی برای مذاکره و فرستادن میانجی متعدد در شرایطی صورت میگیرد که ترامپ علاوه بر تحریم بینظیر اقتصادی علیه ایران، از گزینه تهدید معتبر نظامی نیز با اعزام ناوها و هواپیماهای متعدد به منطقه استفاده کرد و این در حالی است که این سناریو نیز به دلیل تحولات منطقه و ایستادگی قدرتمندانه ایران نتایج معکوسی را برای ترامپ در پی داشت. بدیهی است در شرایط که ایران اقتدار نظامی خود را در منطقه تثبیت کرده، موقعیت نظامی این به اصطلاح ابرقدرت بیشتر میان کشورهای منطقه که چشم به دهان ترامپ و عملکرد کاخ سفید دوختهاند تضعیف میشود و این چالش امریکا تنها با نشستن ایران پای میز مذاکره جبران میشود.
۵- تضعیف منطق ایران در ایستادگی در میان کشورهای منطقه، یکی دیگر از اهدافی است که ترامپ دنبال میکند. با توجه به اینکه کشورهای منطقه وقوع تحولات نظامی جدید را برنتافته و حاضر به تحمل آن نیستند، و از سوی دیگر فشارها و تحریمهای کاخ سفید را در حفظ مواضع ایران بیاثر میبینند، بدیهی است که اولین پیشنهادشان به ترامپ انجام مذاکره است، لذا این ترفند ترامپ نیمنگاهی به متقاعدسازی این کشورها در همراهی با تندرویهای کاخ سفید به ویژه در دو نشستی دارد که با محوریت آل سعود برای روزهای آینده در مکه قرار است برگزار شود.
۶- مواضع یک هفته اخیر ترامپ که با تهدید موجودیت نظام اسلامی در قالب تهدید نظامی آغاز وسپس همگی مردم ایران را تروریست خطاب کرد و اکنون با این مواضع دم از مذاکره میزند، در عین برهم ریختگی وعدم تعادل نظام گفتمانی کاخ سفید، هوشیاری بیش از پیش دستگاه دیپلماسی ما را ضروری مینماید
۷- اینکه ایران پس از مذاکره با امریکا میتواند به یک کشور بزرگ تبدیل شود نیز بخشی از سناریوی فریب کاخ سفید است، چراکه ایران در شرایط کنونی و به رغم فشارها و تحریمها، با اتکا به ظرفیتهای داخلی به قدرتمندترین کشور منطقه تبدیل و با محوریت جبهه مقاومت در منطقه، اثرگذارترین نقش را در روند تحولات بینالمللی در طول تاریخ یافته است.
مذاکره با امریکا تنها میتواند به کاهش این ظرفیتها بینجامد چراکه پیش نیاز مذاکره کاخ سفید، تعطیلی تمامی نقاط قوت نظام اسلامی است.
عباس حاجی نجاری