این روزها اصلاح طلبان سعی میکنند خود را منتقد جدی دولت معرفی کنند؛ شاید آن روزی که محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات خطاب به رئیس دفتر رئیس جمهور گفت «آقای واعظی، قَبِلتْ را بگید، کِل بکشیم» باید به اوج این اختلاف و انتقادات پی میبردیم؛ اما سوال اینجاست که آیا به راستی اختلاف اصلاحطلبان با دولت روحانی برای دیروز و امروز است یا از قبل وجود داشته و تاکنون پنهان شده بود؟
اصلاحطلبان بعد از شکست در انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری، تمام تلاش خود را به کار بستند که در انتخابات یازدهم پیروز شوند، یکی از راههای خروج از این بن بست سیاسی، استفاده از گفتمانی جدید اما ملموس برای مردم بود؛ گفتمانی به نام اعتدال. گفتمانی که نه کارنامه ضعیف دولت اصلاحات را یادآوری کند و نه سبقه اصلاح طلبی و خاطرات تلخ فتنه ۸۸ را به اذهان برساند.
جریان اصلاحات که دریافته بودند دیگر در بین مردم مقبولیتی ندارند، به دنبال فرد جدیدی بودند که آن را سوار بر گفتمان جدید خود کرده و راهی پاستور کنند، یاری که از قدیم با آیت الله هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست بود؛ حسن روحانی.
با حضور حسن روحانی به عنوان تک سوار اعتدال پوش اصلاحات، رئیس دولت اصلاحات، عارف را از گود انتخابات خارج و فضا را برای پیروزی روحانی باز کرد. هرچند این کنارهگیری اجباری چندان به مذاق معاون اول اسبق رئیس دولت اصلاحات خوش نیامد و تا مدتها رابطه این دو دوست قدیمی مکدر بود، اما به نظر میرسد اصلاحات برای نجات از مرگ، هیچ راهی جز حذف عارف نداشت.
ترکیب مورد دلخواه اصلاح طلبان و آیت الله هاشمی یعنی روحانی، اعتدال و اصلاحات در انتخابات دوره یازدهم جواب داد و این جریان بعد از هشت سال دوری، به پاستور بازگشت؛ این پیروزی به قدری شیرین بود که آیت الله هاشمی شخصا روحانی را برای تحویل دفتر ریاست جمهوری همراهی کرد.
گفتمان اعتدال، از تعریف تا عمل
معتدلین در تعریف گفتمان اعتدال، معتقدند که دال مرکزی این گفتمان خود دال «اعتدال» است؛ این گفتمان، بر اساس تعریف، فراتر از دو گفتمان اصولگرایی و اصلاحطلبی است و سعی میکند از ظرفیتهای بالقوه آنها و حتی از دیگر گفتمانها مثل اسلام سنتی، استفاده کند. در عین حال، این گفتمان جدید و مستقل است و شکل ترکیبی ندارد.
مهمترین چالش گفتمان اعتدال آن است که به کلیگویی در نظر و مصلحتتراشی و کنارگذاشتن الزامات و برنامههای مشخص در عمل گرفتار شود. چون گفتمان اعتدال دارای مبانی نظری منقح، دارای مرزبندی از پیش تعیینشدهای نیست، چهبسا در عمل به سمت یکی از دو گفتمانهای اصلاحطلبی یا اصولگرایی سوق پیدا کند و از استلزامات گفتمانی خود خارج شود.
حسین کنعانی مقدم، با اشاره به همین موضوع میگوید که مفهوم اعتدال در ابتدا در کنار واژه امید مطرح شد اما باید دید که به راستی منظور از اعتدال چه بود، آیا عدول کردن از اصول را در دستور کار خود داشت و یا در پی رسیدن به اهداف اصلی آن بود. در هرحال باید گفت که اعتدال همواره یکی از روشهای بسیار خوب برای رسیدن به هدف بوده که مورد استقبال مردم نیز قرار گرفته اما درحال حاضر بیشتر جنبههای تئوریک داشته و هنوز ما نتوانستیم به این مفهوم جامه عمل بپوشانیم ؛بنابراین باید گفت که ممکن است شعاری داده شود اما در عمل هرگز شاهد بهره گیری از این شعار نبودیم.
آیت الله هاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان رهبری نیز معتقد است اعتدال، گفتمان اسلام است و دولت یازدهم باید سیاستها و عملکرد خود را بر همین پایه گفتمانی تنظیم کند. هر مقدار که به خاطر مسائل حاشیهای از تبیین این گفتمان اصلی اسلام در جامعه دور شویم راه را به خطا رفتهایم. اسلام با تندروی میانهای ندارد اگر بخواهیم در یک کلام بگوییم تردیدی نیست که اگر از اعتدال خارج شویم از دایره اسلام خارج شدهایم.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه دو حلقه مفقوده در جامعه امروز ما اعتدال و محبت است، تاکید کرد که در حال حاضر در بعضی مواقع شاهدیم که محبت ضد اصول تلقی میشود در حالیکه اگر در جامعه اسلامی خشونت جای محبت را بگیرد در آن جامعه قرآن و اسلام تحریف شده جاری است.
سهمخواهی اصلاحطلبان از رئیسجمهوری که حمایتش کردند
اصلاح طلبان که به روحانی برای پیروزی در انتخابات کمک کرده بودند، حال به دنبال سهم خود میگشتند؛ فشارها و زیاده خواهیهای این جناح به حدی میرسد که رئیس دفتر روحانی در این باره میگوید «دولت آقای روحانی از اول دولت اعتدال بود و در سال ۹۲ با همین نام و شعار به میدان آمد. این که در انتخابات ۹۶ عدهای آمدند و از دولت آقای روحانی اعلام حمایت کردند به این معنا نیست که اعتدال به آنها الصاق شده است. این که گفته شود اعتدال یک گفتمان نیست، حرف نادرست و بی معنایی است.»
وی در ادامه سخنانش تاکید کرد که «قطعاً اعتدال یک گفتمان سیاسی است. اگر در دوران خود، سازندگی یک مشی و گفتمان بود، اگر اصول گرایی یک گفتمان است و اگر اصلاحات خودش را به عنوان یک گفتمان در دورهای از مدیریت کشور معرفی کرد، اعتدال به طریق اولی یک مشی و گفتمان است و در باره این مفهوم کار زیادی شده و کتابها و مقالات متعددی منتشر شده است. اعتدال شیوهای است که آقای هاشمی کشور را با آن اداره کرد و آقای روحانی هم بیش از ۴ سال است کشور را با همین گفتمان اداره کرده است. ما اعتقاد داریم اعتدال در کشور جایگاه خود را دارد و ما نیز به آن پایبندیم.»
واعظی، هوادار اصلاح طلب دولت
در این شرایط اختلافات بین دولت یا همان گفتمان اعتدال و اصلاح طلبان به حدی بالا گرفت که سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات اعلام میکند روحانی از خودش عبور کرد و به وعدههایش عمل نکرده است و در طرف مقابل محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ به او میگوید نه در انتخابات ۹۶ و نه در انتخابات ۹۲ با هیچ جریان سیاسی ائتلاف نکردیم و رئیسجمهور هم نه از کسی عدول کرده و نه عبور!
در ادامه این کشمکشها محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر رئیسدولت اصلاحات، نیز در واکنش مجددی به اظهارات واعظی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توئیتر مینویسد که «آقای واعظی گفته ما با هیچ گروهی ائتلاف نکردیم. نه در سال ۹۲ و نه در سال ۹۶. یعنی رای مال خود آقای روحانی بوده و نه به خاطر حمایت اصلاحطلبها. به نمک نشناسی کاری ندارم، ولی قربان دهنت آقای واعظی. اصلا همه رای مال خود آقای روحانی بوده، همه افتخارات دولت و رئیسش هم مال خودتان.»
اما ابطحی در جای دیگر میگوید «من گفتمان آقای روحانی را گفتمان اصلاحات نمیدانم، حمایت اولیه از آقای روحانی بیشتر در مقابل رقبا بود به این دلیل که ما کاندیدای مستقل اصلاح طلب نداشتیم، به نظر من اگر آقای جهانگیری و روحانی میخواستند ائتلافی کنند باید همانند عرف جهانی برخورد میکردند؛ باید مشخص میشد که چند وزارت خانه در اختیار اصلاح طلبان باشد، به نظر من این سهم خواهی نیست به این دلیل که ما سهم دادیم.»
علی تاجرنیا یکی دیگر از فعالان اصلاحطلب است در واکنش به این بخش از اظهارات رئیسدفتر روحانی که گفته بود «آقای رئیسجمهور از چیزی عدول و عبور نکرده است بلکه دیگران هستند که چنین ذهنیتی دارند»، میگوید: «بهنظر میرسد اظهارات اخیر آقای واعظی ناشی از دلخوری ایشان از بخشی از جریان اصلاحطلب باشد که انتقادات جدیتر و صریحتری نسبت به دولت مطرح میکنند، مجموعهای از همکاران موثر دولت پس از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، دچار نوعی محافظهکاری شدهاند و به همین دلیل یادآوری برخی مطالبات را که انتظار استجابت آن از دولت وجود داشته و دارد برنمیتابند و تلاش میکنند تا این خواسته بهحق را به تندروی تفسیر کنند. این درست نیست که زمانی که به حمایت اصلاحطلبان نیاز داریم به آنها توجه کنیم، اما پس از آنکه نتیجه مطلوب حاصل شد آنها را از یاد ببریم و با ادبیات دیگری با آنها صحبت کنیم.»
کارگزاران کنار بروند، اعتدال و توسعه وارد میشود
بعد از پیروزی روحانی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری بسیاری از سیاسیون بر این باور بودند که وزرای این دولت اغلب از حزب کارگزاران انتخاب شوند، اما ناگهان معادلات بر هم خورد؛ اعتدال و توسعه با وزیر، مشاور، رئیس دفتر و معاون، شعبه دوم خود را در این دولت تاسیس کرد.
هر چند از همان روزهای نخست کارگزارانیها نتوانستند این موضوع را هضم کنند و همیشه منتقد روحانی و انتخابهایش بودند، اما سرانجام در تاریخ ۷ شهریور ۱۳۹۷، این اختلاف بالا گرفت و کارگزاران طی بیانیهای که مخاطبش حزب اعتدال و توسعه و در راس آن محمد باقر نوبخت بود،مدعی شد «دولت فاقد گفتمان اقتصادی است و نسبتی با اندیشه اقتصاد آزاد ندارد. سیاست سرکوب ارز از آغاز دولت اشتباه بود و در ماجرای ارز 4200 تومانی به اوج خود رسید. تغییر مدیریت سازمان برنامه و بودجه یک ضرورت است و براساس آن باید کابینه اقتصادی دولت تغییر کند.»
در ادامه، حزب اعتدال توسعه ساکت نماند و به سرعت و در همان روز به بیانیه کارگزاران پاسخ داد: «اخیرا حزب کارگزاران سازندگی در بیانیهای خواستار تغییر در دولت با اولویت تیم اقتصادی و به طور مشخص مدیریت سازمان برنامه و بودجه شده است. فارغ از این موضوع، ادبیات بکار رفته نوعی تهاجم به اختیارات رئیس محترم جمهور است.»
اسطوره حل مشکلات معیشتی خود گرفتار مشکل شد
نکته جالب آنجاست حالا که گرههای کور دولت روحانی زیاد شده و داد مردم از سوء مدیریت او به فلک رسیده، اصلاح طلبان دایه مهربانتر از مادر شده اند! حال آنکه مردم هیچ گاه فراموش نمی کنند، دولت تدبیر و امید دستپخت کدام جناح سیاسی بوده و هست.
حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، به ارتباط دولت و جریان اصلاحات اشاره کرد و گفت: اینکه دولت روحانی با حمایت اصلاحات به روی کارآمد کاملا روشن است، به نظر میرسد این جریان در عین اینکه توانست از پتانسیلهای دولت استفاده کند، اما نمیخواهد به زیر بار مشکلات و خطاهای او برود، اصلاح طلبان از سکوی دولت بالا رفته و بسیاری از مدیریتهای میانی و پایین دولت را در اختیار قرار گرفته، اما نمیخواهند مشکلات او را قبول کنند؛ در نتیجه آنها از پتانسیل دولت استفاده کردند، اما معایب و اشکالات او را نپذیرفتند و این از عجایب روزگار است.
مظفر با اشاره به موضع دولت در مقابل جریان اصلاحات گفت: دولت در حالی که ادعا میکند برآمده از جریان اصلاحات نیست، اما میداندار اصلی اقدامات دولت اصلاحطلبان هستند، در حقیقت اصلاح طلبان بیشتر بر سر کار هستند، دولت همیشه از حمایت اصلاحطلبان برخودار بوده و از نیروهای آنها استفاده کرده است، این در حالی است که دولت از پذیرش مسئولیت توسط این جریان محروم است؛ اصلاح طلبان از دولت استفاده کردند، اما حاضر به پذیرفتن اشکالات آن نیستند، این یک پارادوکس در میان اصلاحات و دولت است.
همچنین محمد علی ابطحی چهره شاخص اصلاح طلبان نیز معتقد است «اگر اصلاح طلبان نبودند قطعا انتخاب آقای روحانی انجام نمیشد، آقای روحانی بعد از انتخاب در مرحله دوم عملا خود را در مجموع اصلاح طلبی ندید؛ هاشمی اسب زین شدهای به نام گفتمان اعتدال به روحانی داد، اما روحانی نمیدانست که برای سواری گرفتن از این اسب باید رضایت صاحب آن یعنی جریان اصلاحات را داشته باشد.»
نکته حائز اهمیت این است که اصلاحطلبان این روزها باید پاسخگوی حمایتشان از دولت روحانی باشند نه آنکه با نزدیکی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، ژست همراهی مردمی گرفته و در مقام حامیان مردم برآیند.