جنبش عدالتخواه دانشجویی طی بیانیهای با اشاره به قطعی شدن بدعهدی اروپا برای مردم ایران، اعلام کرد: دولت، مجلس و هیئت نظارت بر برجام در اسرع وقت ایده خروج از برجام را در دستور کار خود قرار داده و اعلام کنند تا این موضع، پیام محکمی هم برای شش کشور طرف مذاکره کننده و هم دیگر کشورهای دنیا باشد.
در این بیانیه آمده است:
«وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ» (سوره مبارکه انفال، آیه ۵۶)
از سال ۱۳۹۲، یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران با گره زدن تمام مسائل کشور به سیاست خارجه، اولویت خود را در توافق با دولت های غربی و در رأس آنها آمریکا قرار داد. به گونه ای که دستگاه سیاست خارجه در برابر تأکیدات مقام معظم رهبری به بیش از نیم قرن تجربه بدعهدی آمریکایی ها، نه تنها اهمیتی نداده بلکه هر منتقدی را با تند ترین ادبیات ممکن تخریب نمودند.
نهایتاً با اتکای مذاکره کنندگان به متن ضعیف و امضای جان کری! توافق نامه برجام به امضا رسید. اما ذات بدعهد غربی ها، مضاف بر ایرادات محتوایی متن باعث شد تا این توافق ظاهراً دوطرفه، به ابزاری جهت خلع دارایی های ملی ایران تبدیل شود.
از زمان انعقاد برجام تاکنون، این توافق را توافقی یک سویه میتوان نامید، که در آن فقط یک کشور به تمام تعهدات خود پایبند بوده است.
حال پس از گذشت یکسال از خروج رسمی آمریکا از برجام، و رفتار متناقض اروپایی ها، عملاً تنها کشور متعهد باقی مانده نسبت به برجام، جمهوری اسلامی ایران است!
دل بستن به دولت های اروپایی که از سمتی ابزار پشتیبان تبادلات تجاری (اینستکس) را بهانه ای برای باج خواهی از ایران و تصویب کنوانسیونهای استعماری مربوط به fatf کرده، و از سوی دیگر با تحریم های آمریکا همراهی کامل دارد، استراتژی عاقلانه ای نخواهد بود.
همکاری نکردن بانک های اروپایی، تبعیت کامل شرکت های اروپایی از قواعد خزانه داری آمریکا و عدم خرید نفت ایران پس از خروج آمریکا از برجام در کنار خلف وعده در راه اندازی کانال مالی وعده داده شده، تنها بخشی از اثبات بدعهدی حاکمان اروپایی ست.
ایضاً اگر نقض پیمان های فوق را در کنار تمدید تحریم های ایسا و وضع تحریم کاتسا و قانون ویزا علیه ایران بررسی کنیم، به وضوح متوجه هم پوشانی و بازی مشترک آمریکا و چند کشور اروپایی علیه منافع ایران خواهیم شد.
موضع ضعف ایران در برابر چنین رفتاری، این پیام را به دنیا خواهد داد که می توان در هر حوزه ای با وارد ساختن فشار به جمهوری اسلامی ایران از آن امتیاز گرفت.
بنابراین چنین رویکردی بر وضعیت اقتصادی و معیشتی ایران نیز تأثیر مستقیم و بسزایی خواهد داشت.
لذا لازم است تا با سرعت عمل بیشتری به مطالبه ی بر زمین مانده ی رهبری خطاب به مسئولان نظام مبنی بر آتش زدن برجام جامه عمل پوشانده و دولت، مجلس و هیأت نظارت بر برجام، در اسرع وقت ایده خروج از برجام را در دستور کار خود قرار داده و اعلام نمایند. تا این موضع، پیام محکمی هم برای شش کشور طرف مذاکره کننده و هم دیگر کشورهای دنیا باشد.
بدیهی ست ضمن یادآوری رسالت هیأت نظارت بر برجام، سکوت و انفعال هشت عضو آن هیئت را طبیعی ندانسته و حداقل انتظار جامعه از شخصیتهایی نظیر سعید جلیلی، علی شمخانی، علی اکبر ولایتی و مابقی این است که با توجه به نقض فاحش توافق، به خروج از برجام تحت عنوان تنها پیشنهاد ممکن فکر کنند.