امروز باید به پاسداران انقلاب اسلامی دو تبریک گفت؛ اولین تبریک به مناسبت میلاد اباعبدالله الحسین (ع) و روز پاسدار و دومین تبریک برای آنکه از سوی خبیثترین و جنایتکارترین دولت دنیا، به عنوان تروریست لقب گرفتهاند. از نظر آمریکاییها هر کس مقابل آنها بایستد و نقشههای شومشان را نقش بر آب کند تروریست است. هرکس که بهجای دست بر سینه گذاشتن و تعظیم کردن در برابر قلدری آنها، دست بر اسلحه داشته و مقاومت کند، تروریست است. مثل حزبالله در لبنان، جهاد اسلامی و حماس در فلسطین، انصارالله در یمن، حشدالشعبی در عراق و بالاخره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. چه باک! طوبی لهم و حسن مآب.
پاسداران حریم و کرامت انسانی به امام حسین (ع) اقتدا کردهاند. مولایشان به آنان درس «هیهات مناالذله» داده و خصومت و خباثت دشمن در حق خود را، افتخار و مایه سربلندی میدانند که اگر شاگردان و پیروان این مکتب ظلمستیز و حقجو نبودند، این دشمنیها و خباثتها نیز نبود. الگوی آنان سر به نیزه داد اما به ذلت و ستم تن نداد و آنان نیز ثابت کردهاند که درس مقاومت را از مکتب عاشورا، از صمیم قلب و با تمام ایمان فرا گرفتهاند و به کار بستهاند.
تصمیم کاخ سفید در گنجاندن نام سپاه در لیست تروریسم، پیش و بیش از آنکه حرکتی فکر شده و تهاجمی باشد، از روی عصبانیت و استیصال است. آنان از سپاه، سیلیهای سخت کم نخوردهاند. آمریکاییها خوابهای آشفته بسیاری برای منطقه دیده بودند و رویای خاورمیانه جدید را در سر داشتند. خاورمیانه جدید زاده شد اما نه آنطور که آنان میخواستند و برایش برنامهریزی کرده بودند. خاورمیانه جدید در قالبی دیگر و با ماهیت و مختصاتی ۱۸۰ درجه متعارض با هدف آنان شکل گرفته که روح و جوهره آن «اکسیر مقاومت» است.
وزیر خارجه آمریکا دیروز در مراسم اعلام تصمیم کاخ سفید درباره سپاه گفته است؛ «پیام مستقیم به قاسم سلیمانی و دیگر متحدان او میفرستیم که با اقدامات شما برخورد میکنیم.» پمپئو از کدام اقدامات میگوید و چرا در تهدید سپاه از سردار سلیمانی نام میبرد؟ بگذارید جواب را از زبان یک ژنرال چهار ستاره آمریکایی بشنویم. ژنرال استنلی مککریستال که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ فرمانده عملیاتهای ویژه مشترک «پنتاگون» در عراق بود، زمستان پارسال در مقالهای که فارین پالیسی منتشر کرد، مینویسد؛ «شجاعت، کارآمدی و تعهد وی به کشورش همواره از سوی متحدانش تمجید و از طرف منتقدان نکوهش شده است.
چیزی که همه روی آن توافق دارند، این است که سلیمانی رهبری وفادار و پایدار در اهدافش است و طی دهههای گذشته سیاست خارجه ایران در منطقه را هدایت کرده و فرماندهی پیروز در میدان نبرد است. حتی میتوان ادعا کرد قاسم سلیمانی قدرتمندترین بازیگر در عرصه سیاست خاورمیانه امروز است و قدرتی بیحد و حصر دارد. مقامات وزارت دفاع آمریکا گزارش کردهاند که او یکتنه جنگ داخلی سوریه را از طریق نیروهای وابسته به ایران اداره میکند… مقاومت امروز ایران در برابر دخالت آمریکا در خاورمیانه، نتیجه مستقیم دخالت آمریکا در جنگ ایران و عراق است؛ جنگی که شخصیت و نظرات سلیمانی را شکل داد. از سوی دیگر، او فردی به شدت میهنپرست و وفادار به رهبر ایران است.» ژنرال آمریکایی در پایان مقاله خود اعترافی بزرگ و توام با خشم و عصبانیت دارد؛ «حضور سلیمانی برای خاورمیانه خطرناک است و از طرف دیگر، آینده آن را در دست دارد.»
اما مردی که خواب آمریکاییها را آشفته کرده و درجه حرارت مغزهای زنگ زده آنها را به نقطه جوش رسانده است، این روزها کجاست و چه میکند؟ او این روزها مانند دهها فرمانده نظامی دیگر سپاه و ارتش به همراه خیل عظیمی از نیروهای تحت امرشان به یاری سیلزدگان شتافتهاند و آستین همت بالا زدهاند تا در کنار سایر نهادها و ارگانهای امدادرسان، از آلام هموطنان آسیب دیده خود کاسته و مرهمی بر زخم زندگی آنان بگذارند.
اعلام تصمیم خصمانه دولت آمریکا علیه سپاه در چنین روزهایی که پاسداران با تمام توان، مخلصانه و شبانهروزی از شمال تا جنوب کشور به یاری هموطنان خود رفتهاند، شاهدی دیگر بر حماقت بیانتهای آمریکاییهاست. مردم گلستان و مازندران و لرستان و ایلام و خوزستان امروز برادران پاسدار خود را در حادثه سیل، در کنار خود میبینند که بیشائبه و خستگیناپذیر، میکوشند زندگی را در این مناطق سیلزده به روال عادی و طبیعی خود برگردانند. تروریست خواندن این سربازان سبزپوش و خاکی، پاسداران را در چشم مردم عزیزتر و آمریکاییها را بیش از پیش رسوا و منفور میکند و از این منظر باید بخاطر حماقت کاخ سفید شاکر بود.
اما تصمیم احمقانه کاخ سفید روی دیگری نیز دارد و آن هم هزینهای است که برای این کشور و بخصوص نظامیان آن در منطقه میتراشد. همانطور که مقامات کشورمان نیز به درستی اعلام کردهاند، پاسخ این خباثت آمریکا، تروریستی اعلام کردن ارتش آمریکا در منطقه از سوی جمهوری اسلامی ایران است. ساعتی پس از اعلام تصمیم کاخ سفید، شورای عالی امنیت ملی کشورمان اعلام کرد رژیم آمریکا را «دولت حامی تروریسم» و «فرماندهی مرکز آمریکا موسوم به سنتکام» و تمامی نیروهای وابسته به آن را «گروه تروریستی» میداند.
تصمیم شورای عالی امنیت ملی رافع مسئولیت از مجلس شورای اسلامی نیست و نمایندگان نیز باید به سرعت و در اولین فرصت، کل ارتش آمریکا و گروهها و شرکتهای تروریستی وابسته به آن - مانند بلک واتر- را با مصوبهای در ردیف گروههای تروریستی قرار دهند. چنین تصمیمی تبعات خاص و سنگینی برای نظامیان آمریکایی خواهد داشت. ترامپ با این اقدام در واقع با جان هزاران سرباز خود در منطقه بازی کرده است.
بهتر بود ترامپ پیش از امضای این فرمان، یک بار دیگر تصاویر تفنگداران دریایی کشورش را که زمستان سال ۱۳۹۴ وارد آبهای سرزمینی ایران شدند ببیند که چطور زانو زده و دستها را به پشت سر بردند. از امروز وضعیت منطقه غرب آسیا برای نظامیان آمریکایی متفاوت خواهد بود و آنها هستند که باید تاوان تصمیم رئیسجمهور کشورشان را بپردازند. ترامپ فراموش کرده است که چندی پیش در تاریکی و با چه ترس و لرزی فقط برای چند ساعت وارد عراق شد.
او در کاخ سفید با خیال راحت نشسته و میتواند هر فرمان احمقانه دیگری را امضا کند اما این سربازان بیچاره آمریکا هستند که باید در پایگاههای خود در منطقه، از سایهشان هم بترسند. یک هفته دیگر کنگره آمریکا نظر خود درباره این تصمیم را اعلام میکند. اگر کنگره هم در حماقت کاخ سفید شریک شود و بر آن مهر تایید بزند، ترامپ باید بهفکر سفارش و ارسال پوشک و تابوت به غرب آسیا باشد.
محمد صرفی