بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن امسال و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی است. فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانا بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمیشود.
در بند اول این بیانیه چنین آمده است: "از میان همه ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که بهپا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند."
در طول سدههای گذشته مهمترین انقلابها، انقلابهای فرانسه، شوروی، جنبش استقلال هند و... بودند. بهویژه در قرن 20، برخی کشورها تحت تاثیر انقلاب شوروی، صحنه روی کار آمدن گروههای کمونیستی بودند و هرکدام از آنها سرنوشت متفاوتی پیدا کردند که میتوان از آن میان به انقلاب چین وکوبا اشاره کرد.
برای مثال، انقلاب فرانسه که شهرت جهانی دارد، توانست در سال 1789، پادشاهی فرانسه را از بین ببرد اما دیری نگذشت که با روی کارآمدن روبسپیر، موجی از وحشت سراسر فرانسه را در بر گرفت و بسیاری از آرمانهای انقلاب فرانسه نادیده گرفته شد. این انقلاب که از آن با عنوان «انقلاب کبیر» یاد میشود, عمر چندانی پیدا نکرد. افسر جوانی به نام ناپلئون بناپارت و فتوحات نظامیاش موجب شد تا وقتی به فرانسه بازگشت از او به عنوان یک قهرمان یاد شود.
ناپلئون توانست در کودتای 18 برومر، (9نوامبر)سال 1799 به عنوان قدرت اول فرانسه به روی کار بیاید و مورخان این کودتا را پایان انقلاب فرانسه میدانند.
قرن بیستم، عرصه انقلابها و قیامهای ملل مختلف در اقصی نقاط دنیا بود که یا علیه حاکمان آن کشورها یا استعمارگران انجام میشد. انقلابهای آن زمان اکثرا رنگ و بوی کمونیستی داشت که با الهام از انقلاب اکتبر شوروی، مبارزات خود را سر و سامان میدادند. مثلاً انقلاب اکتبر 1919 شوروی به رهبری بلشویکها و "لنین"، با شعار "صلح-نان-زمین" سرکار آمد.
اولین انقلاب کمونیستی جهان پس از متحد کردن ملتهای داخل خاک شوروی، به صنعتی شدن روسیه سرعت داد و هدفش اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان و فراگیر کردن آموزش همگانی بود و در همین راستا به نابودی کلیسای ارتودوکس و ممنوع کردن مراسمات مذهبی و سرکوب های شدید پرداختند.
عمر حکومت شوروی که داعیه جهانی کردن سوسیالیسم در سراسر جهان را داشت، 70 سال بیشتر دوام نیاورد. با روی کارآمدن میخائیل گورباچف، حکومت شوروی که نتوانست وظیفههای سیاسی و اقتصادی سوسیالیسم را پیاده سازد و به یک کشور سوسیالیستی تبدیل شود، راه سقوط را در پیش گرفت. در دوران گورباچف، شوروی که دشمن سرسخت آمریکا بهشمار میرفت، با دونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا پای میز مذاکره نشست و نهایت با روی کار آمدن بوریس یلتسین به کار خود پایان داد.
صحنهای از رژه نیروهای شوروی با پرچم سرخ در مسکو
جنبش استقلالطلبی هند، یکی دیگر از قیامهای قرن بیستم بود که توسط مردم هند و بعد از سلسلهای از قیامها در سال 1947 به پیروزی نهایی رسید. مبارزات این جنبش با بسیاری از وقایع تاریخی و یگانه شناخته میشود. برای مثال اولین و بزرگترین مقاومت غیرخشونتآمیز مردمی از 1918 تا 1945 میلادی به رهبری مهاتما گاندی شرکت کردند. این جنبش که به نحوی پایان بخشیدن بیش از یک سده سلطه بریتانیا بر هند، اما هند همچنان بعد از پیروزی در کشورهای مشترکالمنافع حضور داشت و نتوانست استقلال خود از انگلستان را در بعد اقتصادی نیز به نمایش بگذارد.
در سال 2010 نیز، نخست وزیر دیوید کامرون روابط بریتانیایی-هندی را به عنوان «روابط خاص جدید» توصیف کرده بود.
یکی دیگر از جنبشهای سیاسی اجتماعی که به شکست انجامید، انقلاب مشروطه ملت ایران بود. "مشروطه" که مجموعهای از اقدامات روحانیون ساکن ایران و نجف اشرف و همچنین برخی روشنفکران در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار بود به سقوط سلطنت مطلقه و روی کارآمدن سلطنت مشروطه و تشکیل اولین مجلس قانونگذاری شد. این جنبش که در نوع خود بینظیر بود دوام چندانی نیافت و بعد از روی کارآمدن محمدعلی شاه به ستیر با مشروطه پرداخت.
با فتح تهران توسط طرفداران مشروطه و نادیده گرفتن وجوه مذهبی نهضت و اعدام یکی از رهبران برجسته نهضت مشروطه یعنی شیخ فضلالله نوری که قائل به "مشروطه مشروعه" بود، این جنبش سراسری در فاصله کمتر از 20 سال به دیکتاتوری رضاشاه منتهی شد.
با این حال، انقلاب اسلامی در 40 سال گذشته همچنان توانسته آرمانهای اصلی خود را حفظ کند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، "انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیرقابل مقاومت بهنظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است."