پس از اینکه «محمد باقر نوبخت» برای دومین بار از سمت سخنگویی دولت انصراف داد تا به قول خود تمرکز بیشتری بر روی سازمان برنامه و بودجه داشته باشد، جایگاه سخنگویی دولت خالی ماند.
حالا حدود هفت ماه است که دولت سخنگو ندارد و در برخی ازمحافل خبری و رسانهای این رفتار دولت در خصوص عدم پاسخگویی مناسب به افکارعمومی اینگونه تحلیل میشود که در این شرایط بد اقتصادی دولت چندان تمایلی به پر کردن این خلاء ندارد.
اگرچه تا به امروز برخی از دولتمردان از جمله «محمود واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور و خود «محمد باقر نوبخت» سخنگوی سابق دولت سعی دارند به نوعی کمبود این پست را جبران کنند، اما برای رسانهها و مردم سخنگوی رسمی جایگاه دیگری دارد.
درواقع سخنگوی رسمی موضع کلی و جزئی دولت درباره امور را به طور کاملا شفافی مطرح میکند؛ در حالی که سخنگویان غیررسمی دولت اغلب در جایی که چندان پاسخی ندارند، کاملا طبیعی از پاسخ صرف نظر میکنند.
در شرایطی که فرد سخنگو وظیفه دارد موضع همه جانبه دولت را درباره مسائلی مانند افزایش نرخ ارز و کالاهایی مانند خودرو پراید بدون هیچ ابهامی مطرح کند. حتی وزیر میتواند موضوع زیر مجموعه خود را به مقام بالاتر و تصمیم کلی دولت ارجاع دهد، اما سخنگو ملزم به پاسخگویی است و وظیفه دارد موضع رسمی و کلی دولت را با جزئیات مطرح کند.
امروز مردم به شدت به دنبال دانستن در خصوص وضعیت اقتصادی کشور و همینطور اینکه دولت چه برنامهای برای ساماندهی بازار کالاهای مختلف دارد، هستند. این سردرگمی سبب شده تا کنشهای اقتصادی مردم در موجهای گرانی کالاها نیز منفعلانه و حتی آسیب زا به وضعیت اقتصادی کشور و خودشان باشد.
در خصوص خرید فوری برخی از خودروها مشاهده کردیم که مردم چه هجومی آوردند تا کالایی که تا چند ماه پیش بسیار پایینتر از این قیمت بود را خریداری کنند. جالب اینجاست که همین موارد بیشتر از اینکه به کاستن تب و تاب بازار کمک کند به التهاب اقتصادی میانجامد.
از سوی دیگر درحالی که قیمت ارز رو به سوی ۱۹ هزار تومان داشت و رکود تاریخی زد بعد از مدتی کاهش یافت و به کانال قیمت ۱۱ هزار تومان وارد شد، اما در بازار نه تنها اجناسی که همراه با ارز گران شده بودند کاهش نیافتند بلکه حالا میبینم که این اجناس گوی سبقت گرانی را از دلار ربوده و حالا بدون هیچ استدلال جدی اقتصادی بعضا به طور روانی به طور سرسامآور افزایش مییابند.
در رسانهها گمانه زنیهای مختلفی درباره گزینههای احتمالی پست سخنگویی دولت مطرح شده است که تا به امروز هیچ کدام محقق نشده و در حد گمانه زنی باقی مانده است. از «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور گرفته تا «علی ربیعی» وزیر برکنار شده دولت اسامی مختلفی برای انتخاب جهت انتصاب این سمت حساس نام برده شده است.
چندی پیش نام «محمود واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور که حالا به عنوان سخنگوی غیر رسمی دولت شناخته میشود نیز برای این پست یاد شد. حالا گفته میشود که یکی از وزرای دولت قرار است در جایگاه سخنگوی پاستورنشینان جای گیرد. با توجه به نزدیکی واعظی و جوان و خوشنام بودن وزیر ارتباطات، نام «محمد جواد آذری جهرمی» یکی از حدسیات رسانههاست، اما از حسد و گمان حتی حرف تا عمل راه زیادی باقی است.
با این احوال وشرایط آنچه مهم است اهتمام دولت برای انتخاب یک سخنگو برای پاسخگویی به افکار عمومی است. بسیاری از کارشناسان مطرح میکنند که بخش اغلب آشفتگی اوضاع اقتصادی کشور حباب و مربوط به جو روانی است و از این نظر یک سخنگوی خوب، هم میتوان کمک حال دولت برای مدیریت امور و هم تاثیرگذار در ایجاد آرامش روانی جامعه برای گذر از این برهه حساس اقتصادی باشد.