«اردشیر زاهدی» آخرین سفیر رژیم پهلوی در ایالات متحده و داماد محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با نشریه «امریکن هرالد تریبیون» به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن اذعان به دستاوردهای جمهوری اسلامی، از سیاستهای آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی شدیدا انتقاد کرد.
زاهدی که در زمان نخستوزیری امیرعباس هویدا از سال 1345 تا 1350 وزیر امور خارجه رژیم پهلوی بود، در ابتدای این مصاحبه درباره استعفای خود از این سمت میگوید: «ما یک دولت داشتیم. بیشتر دولتها در هر کشوری یا در هر جایی، فساد سازمانیافته داشتند و این یعنی در ایران یا لبنان یا در آمریکا. (فسادی) که در ایالات متحده اتفاق میافتد میلیاردها (دلار) است... اما این کلمه فساد، واژه زیبایی برای به زبان آوردن شده است. اما باید اثباتی برای فساد داشته باشیم. اما نمیخواهم بگویم که ما (فساد) نداشتیم، بله داشتیم. و به همان دلیل، ما اختلاف نظر داشتیم و من تصمیم گرفتم که دولت را ترک کنم و استفعا دهم. زیرا نمیتوانستم در زمان خدمتم، با افراد دیگر کار کنم و همزمان اختلاف نظر هم داشته باشیم (زیرا) کار بهجایی رسیده بود که احتمال داشت هر لحظه من به عنوان وزیر خارجه با دولت درگیر شوم که این برای کشور خوب نبود... من این فکر را کردم که میروم و یک نفر دیگر میآید، اینگونه شد که استعفا دادم. این جریان زمانی بود که وزیر خارجه بودم».
وی درباره گفتوگوی «ویلیام سالیوان» آخرین سفیر آمریکا در ایران با محمدرضا پهلوی در آخرین روزهای این رژیم میگوید: «او (شاه) از او پرسید که بهنظرت چه زمانی باید کنار بروم و او نیز به ساعتش نگاه کرد که این یعنی همین الان بهتر از دیر شدن است. بعد از تمام ملاحظات، غرب تصمیم گرفت که او (شاه) را مانند یک تکه سنگ کنار بیندازد. من خوشبینم، البته شاید زیادی خوشبین باشم. زیرا گمان میکنم که شاید شاه، در احترام گذاشتن بیش از حد به غرب اشتباه میکرد، و غرب نیز زمانی که نیاز داشتیم پاسخ نداد.
رؤیاهای من، بیشتر رؤیاهای شاه بود. او میخواست به جای دیگری از دنیا برود، اما چه کسانی جلوی او را گرفتند؟ بخشی از آنها داخلی بودند، زیرا بعضی از آنها که پاسپورتهایشان در جیبشان بود، شهروندی آمریکا داشتند یا همان کارت آبی. آنها نباید در کابینه میبودند. زیرا آنها دیگر آن کسانی نبودند که سوگند یاد کردند. زیرا نمیتوان همزمان سوگند یاد کنی و به کشور دیگری وفادار باشی. پس مشکل این بود. اشتباه ما نیز ندانستن این مسئله بود».
آخرین سفیر رژیم پهلوی در ایالات متحده، خروج «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای ایران را «بزرگترین اشتباه» این کشور توصیف کرده و توضیح داد: «امضای یک کشور را آنهم به دلیل اینکه رئیس جمهور قبلی سیاهپوست بود و من از او خوشم نمیآید، بیاعتبار کرد. اما این بهانه خوبی برای یک کشور نیست. پس امروز حتی اگر آنها (ایران) بخواهند مذاکره کنند، چگونه میتوانند خود را مجاب کنند که دفعه بعد نیز (آمریکا) زیر قول خود نمیزند؟ معتقدم که آنها (آمریکا) بیانصافی و اشتباه میکنند. و به نظرم راهی که میروند، آسیب زدن به خودشان است».
زاهدی با اشاره به آخرین تجمع تروریستهای منافقین و حامیان غربی آنها در پاریس، گفت: «امروزه، متاسفانه سیاستهایی که طی چند روز قبل در پاریس دیدهاید، افرادی که آنجا هستند، کسانیاند که رسما بدون هیچ دلیلی با ایران مخالف بودند. این ناعادلانه و نادرست است... چه کسی به آنها پول میدهد؟ چه کسی از آنها حمایت میکند؟ افراد زیادی آنجا بودند. چند هفته یا چند ماه پیش، چه کسی رفت تا برای مجاهدین (خلق) سخنرانی کند؟ چه کسانی با این گروه مذاکره کردند؟ یکی از آنها، آقایی است که فرماندار نیویورک بود. وکیل آقای رئیسجمهور (ترامپ). رودی جولیانی. شما تصاویر و ویدئوهای او را دارید که در حال صحبت کردن برای افرادی است که آنها را با پول جمع کرده و میگوید که ما به تهران میرویم و در نوامبر در ایران خواهید بود!»
زاهدی و محمدرضا پهلوی
وی سپس با تمسخر از «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید یاد میکند: «به سراغ دیگری میروم. آقای فولتون بولتن بولتون با یک سبیل! او از ایران و ایرانیها متنفر است، این بر کسی پوشیده نیست و این دو نفر، نزدیکترین افراد به رئیسجمهور آمریکا هستند. تجارت آنها چیست، از نظر من، هر کسی که برای خارجیها کار کند و خودش را به آنها بفروشد، آنها خائن هستند».
داماد محمدرضا پهلوی با «خوشخیالی» توصیف کردن برنامههای اعلامی اپوزیسیون ضد ایرانی ادامه داد: «آمریکا به دنبال تغییر رژیم است و او (رضا پهلوی) یکی از گزینههاست. این خوشخیالی است... من این را نمیخواهم زیرا او مانند پسر من یا عضوی از خانواده من است. اما بخواهم کلی در مورد اپوزیسیون بگویم، آنها پولشان را از چه کسی میگیرند؟ چه کسی قرار است از آنها پشتیبانی کند؟ چقدر نیروی نظامی با خود دارند؟ به همین راحتی که نمیشود به ایران رفت. ایران امروز ارتش دارد، پلیس دارد، تمام چیزهایی که ما هم داشتیم. چطور میخواهند بروند؟ قرار است جت ویژهای آنها را ببرد و ....اینها خوشخیالی است. من به آنها توجهی نمیکنم، چون میتوانم بگویم که متاسفانه خیلی از آنها فاسد هستند».
زاهدی با بیان اینکه اپوزیسیون و هر کسی که از خارجیها علیه مردم خود پول بگیرد، خائن است، تاکید کرد: «حالا هر که یا هرچه میخواهد باشد. این سیاست و اعتقاد من است. گمان نمیکنم هیچکدام از اینها را بتوان به عقب برگرداند، آنها اسیر و گروگان هستند، پس آنها خوبی مردم (ایران) را نمیخواهند، (میخواهند) که آنها برده کسانی باشند که آنها را بر تخت نشاندهاند. پس مسئله همین است و من هیچ اعتقادی به آنها ندارم چه خوششان بیاید چه نیاید. بسیاری از آنها از من متنفر هستند. اما برای من اهمیتی ندارد. آنها مطالبی مینویسند، اتهاماتی به من میزنند اما بعد از دو مسئلهای که گفتم، صادقانه چیزی را که معتقدم و در ذهنم هست به شما میگویم ولی واقعا فکر نمیکنم هیچکدام از آنها شانسی برای رفتن (به ایران) داشته باشند.
مخصوصا با این رفتاری که دارند، اگر میتوانستند برخی از اپوزیسیونهای داخل ایران را با خود همراه کنند، شاید؛ اما امروز علیه آنها عمل میکنند. هرکسی پدر، مادر یا فرزندی دارد و اگر ببیند در حال مردن از گرسنگی هستند. شما دستان خود را دور گردن ایرانیها حلقه کردهاید بعد از آنها میخواهید که شما را بپذیرند! دشوار است. بهشدت دشوار است. و اینجا مینشینند و میگویند بله ما فلان کار را انجام میدهیم و ...».
وی سپس با انتقاد شدید از حمایتهای تسلیحاتی ایالات متحده از رژیم سعودی در جنگ تحمیلی علیه یمن گفت: «شما به عربستان سعودی میروید و تسلیحات پیشرفته و رادار به آنها میفروشید. شما به آنها کمک میکنید و آنها مردم بیگناه را میکشند. این یک نسلکشی است. این میتواند برای آمریکاییها هم مشکلساز شود. زیرا آن کودکان برای چه کشته میشوند؟ همسایه تاریخی آنها، یمن، را هر ساعت بمباران میکنند... این جنایات را مشاهده کردم. یک مراسم عروسی بود و بمبی به آن برخورد کرد. عروسی، به عزا تبدیل شد. به این چه میتوان گفت؟ آیا این زندگی در قرن بیستویکم است؟ آیا میخواهیم مردم بیگناه کشته شوند؟ آیا این درست است؟»
آخرین سفیر رژیم پهلوی در آمریکا با اشاره به قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد ریاض در کنسولگری سعودی در استانبول نیز افزود: «من خانواده خاشقچی را میشناسم. بسیاری از آنها به اینجا آمدند.... (قتل او) چقدر ظالمانه و سیاهرویانه است. درست است که من علیه شما حرف میزنم، اما اگر شما حقوق بشر و آزادی رسانهها را پذیرفته باشید، پس چرا باید یک نفر را کشت و تکه تکه کرد؟ چون فقط علیه من حرف میزد؟! امروز هرکسی میتواند در مقابل یا پشت سر کسی انتقاد کند و ما باید به آن احترام بگذاریم... هرکسی حق دارد بنویسد و بگوید و اگر در این قرن بیستویکم کسی این مسئله را تحمل نکند، به نظرم دیوانه است».
زاهدی همچنین اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها را تقبیح کرده و تصریح کرد: «این درست نبود، این عدالت نبود. قویا معتقد بوده و هستم که عدالت (در فلسطین اشغالی) رعایت نمیشود، هیچ افتخاری ندارد که کسی را از حقوقش محروم کنید. فلسطینیها حق دارند که کشور خودشان را داشته باشند. فلسطینیها، بعد از سقوط امپراطوری عثمانی، (کشور) را در دست خودشان داشتند و بریتانیا نیز قیمومیت را برعهده داشت... اسرائیل، متجاوز است. نه تنها (فلسطین) بلکه بخشی از لبنان و بخشی از سوریه، بلندیهای جولان را نیز اشغال کرده است. این مشکلات هیچوقت حل نشد».
وی با رد کردن ادعاهای مطرح شده درباره تروریستی بودن جنبش مقاومت حزبالله توسط غرب اظهار داشت: «حزبالله امروز چه کسی است؟ آنها بخشی از دولت لبنان هستند، درست میگویم یا نه؟ حزبالله، گروهی بود که برای استقلال لبنان در زمان حمله اسرائیلیها جنگید. پس آنها تروریست نیستند، اما به آنها تروریست میگویند. در همان زمان، عربستان سعودی مشغول کشتار در کشور خود بوده و ویرانی به بار میآورد، و البته فقط امروز شاهد آن نیستیم، هر روز هر شب... چقدر بمب بر سر خانهها ریخته شد و جانهای بیگناهان را گرفت...آنها نمیتوانند دوست باشند و زیاد هم دوام نمیآورند».
این مقام پیشین رژیم پهلوی با انتقاد شدید از تصمیم ترامپ برای اعلام قدس اشغالی به پایتختی رژیم صهیونیستی نیز اضافه کرد: «چطور کسی میتواند بگوید که به دلیل اینکه من رئیس جمهور هستم پس اورشلیم (قدس شریف) بخشی از اسرائیل است؟ تو چه کسی هستی که این را بگویی؟ البته ببخشید که اینطور میگویم چون شما خواستی که من رکوراست باشم. این صحیح نیست و نمیتواند باشد».
زاهدی با بیان اینکه ایرانیها و اعراب برادر هم بوده و دیر یا زود باید روابط عادیسازی شود، درباره حمایتهای ایران از سوریه و عراق اذعان کرد: «ما برادر هستیم... ما به هم نیاز داریم، ما همسایه هستیم. پس نمیتوانید بگویید که ایران حق (کمک به سوریه) ندارد. اگر شما برادر و دوست من هستی... و درک میکنیم که همسایهایم، پس من حق دارم که به کمک شما بیایم، همانطور که شما حق داری به من کمک کنی.
در مورد سوریه، این یک راه دو طرفه است، دوستی یک مسیر دو طرفه است و باید اینگونه باشد. پس نمیتوانید بگویید که بهخاطر اسرائیل حق ندارید. اسرائیل بمب دارد، اسرائیل (به سوریه حمله) میکند، هیچکسی درباره آن حرف نمیزند، حتی در یمن، که جنگی وحشتناک در جریان است. اگر اینطور باشد که سنگ روی سنگ بند نمیشود».
وی با محق دانستن ایران در دفاع از خود و مبارزه با تروریستها در سوریه و عراق، توضیح داد: «چه کسی با داعش در عراق و سوریه جنگید؟ آمریکاییها بودند یا ایرانیها؟ آمریکا با سعودی متحد بود و آنها بودند که (به تروریستها) سلاح دادند و سه کشتی بزرگ در کشور شما پهلو گرفت تا بهترین تسلیحات را به شورشیان بدهد که یکی از آنها داعش بود. پس ایران بود که با آنها جنگید، به افغانستان در مقابل طالبان کمک کرد... آن زمان آمریکاییها نیازمند آن بودند ولی بعد از آن، هیچوقت نپذیرفتند. این روش درست و صادقانه نیست و نباید ادامه پیدا کند. ایران، امروز باید از خودش دفاع کند».
داماد محمدرضا پهلوی در مورد وضعیت کنونی ایران و پیشرفتهای به دستآمده در چهار دهه گذشته، گفت: «ایران امروز با آنچه ۴۰ سال پیش بود، متفاوت است. ایران امروز حدود ۸۳ میلیون نفر جمعیت دارد. امروز ۶۰% مردم ایران تحصیلکرده هستند و میتوانند بخوانند و بنویسند و دوره نخست یا دوم مدرسه را گذراندهاند. ۴۰ میلیون نفر از جمعیت، در داخل ایران و دانشگاههای خودمان در موضوعات مختلف تحصیل کردهاند و رهبران آینده هستند.
۳۰ میلیون نفر از این ۸۳ میلیون نفری که دارم در موردشان با شما صحبت میکنم، کسانیاند که دارند کار میکنند، دکتر هستند، فارغالتحصیل هستند، رئیس بیمارستان، وزیر، رئیس دانشگاه یا هر چیز دیگری هستند. دو سوم از این ۳۰ میلیون نفر، زن هستند، زنان تحصیلکرده هستند. من به این مسئله افتخار میکنم، چون این کشور من است و این چیزی است که در این ۴۰ سال گذشته رخ داده است».
زاهدی در پاسخ به سوالی در مورد دشواریهای اقتصادی پیش روی ایران، با حمایت از جمهوری اسلامی بیان کرد: «آنها در اداره چنین کشور بزرگی با دشواریهایی در زمینه اقتصادی و موارد دیگر مواجه هستند. بله من برای آنها مبارزه میکنم و برایم مهم نیست که چه کسی حکومت میکند... بله، من به آنها احترام میگذارم... چراکه آنها طبق یک منطق عمل میکنند. و خوب، وقتی این را میشنوم آنها را تمجید میکنم».
آنطور که در پایان فیلم این مصاحبه آمده، صحبتهای زاهدی هنوز ادامه دارد و باید منتظر قسمت بعدی این مصاحبه بود.