1- INSTEX در حقیقت کانال غیرمالی است چراکه قرار نیست پولی به ایران برسد و از برداشتن تحریمهای مالی و بانکی و نفتی و بیمهای در برجام و تضمین فروش نفت و برگشت پول آن به کشور در SPV، به کانال غذا و دارو رسید! اینستکس ابزار مکمل برجام و همان سیاست چماق و هویج برای محدود کردن بیشتر ایران است.
آمریکا در تقابل با ایران در ماههای گذشته تمام کارتهای خود را استفاده کرده است و فریبکاریهای اتحادیه اروپا تحت عنوان تعامل و تجارت با ایران نقطه عطف و کانون جدیدِ در حال ظهور علیه ایران تلقی میشود. قطعا هدف اروپاییها از اینستکس و اسپیوی همچون برجام، همان سناریوی آمریکا برای تاثیرگذاری بر سیاستهای جمهوری اسلامی و دخالت و نفوذ در امور داخلی کشور و نهایتا نرمالیزاسیون و تغییر نظام جمهوری اسلامی است.
چراکه در قرن بیست و یکم و در عصر انقلاب صنعتی دیجیتال و جهانی شدن، محدود بودن این ابزار به مبادله تهاتری و پایاپای دارو و غذا فقط با سه کشور با عنوان فریبنده و دروغین «بازگشت به جامعه جهانی» به نوعی «برگشت به عصر انسان نخستین» است که زندگی خود را از طریق داد و ستد میگذراندند. لذا ساختار اینستکس نشاندهنده بیخاصیت بودن این ساز و کار و تحقیرآمیز بودن آن است.
2- پاسخ به این سؤال که چرا ساز و کار به اصطلاح مالی اروپاییها به سرانجام نمیرسد؟، خیلی ساده است: «به همان دلایلی که برجام به نتیجه نرسید و اروپاییها منافقانه به تعهدات خود عمل نکردند!» حال جبران نقضعهدها و خروج آمریکا از برجام پیشکش! اروپاییها علاوه بر همه بدعهدیها، در همین ساز و کار نیز نشان دادند که بسیار غیرقابل اعتماد و فریبکارند.
با خروج آمریکا از برجام اروپاییها در مهلت چند هفتهای قول داده بودند فروش نفت ایران و برگشت پول آن به کشور را تضمین کنند اما با وقاحت تمام ساز و کار غذا و دارو در برابر نفت را تحویل دادند؟! لذا اگر اروپاییها به دنبال بازی دادن تیم مذاکرهکننده و فریبکاری نبودند، همان تعهدات خود را انجام میدادند. هرچند آقای ظریف و دوستانش ادعا میکنند اروپاییها «نمیتوانند»، اما به هزار و یک دلیل واقعیت این است که«نمیخواهند!».
3- ادعای دروغین اروپاییها و رسانههای غربی درباره دور زدن تحریمهای آمریکا با این کانال، ناشی از همان وقاحت و فریبکاری آنها و یک جنگ زرگری است. چراکه اولا با گستاخی تمام و در هماهنگی کامل با آمریکا، با دخالت در امور داخلی و روند قانونگذاری و سیاست خارجه کشورمان، فرصتطلبانه زیادهخواهیهای فرابرجامی آمریکا را به عنوان تعهدات جدید ایران مطرح کردند. ثانیا با توجه به اینکه اروپاییها صریحا تاکید کردند این کانال فقط شامل کالاهای غیرتحریمی میشود، ادعای دور زدن تحریمهای آمریکا دیگر معنایی ندارد. ثالثا اینستکس فقط یک ابزار بین سه دولت برای «حمایت از تبادلات تجاری» و نه برای«برقراری تبادلات تجاری» است.
لذا وقتی شرکتها و بانکهای اروپایی به دلیل ترس از تحریمهای آمریکا، حاضر به برقراری تبادلات تجاری و مالی با ایران نیستند و اصل موضوع منتفی است، دیگر زمینهای برای استفاده از این ابزار وجود ندارد. رابعا با ادعای برقراری این کانال برای تامین غذا و دارو، در حقیقت از یکسو تلاشی فریبکارانه برای جلوگیری از متهم شدن آمریکا به نقض حقوق بشر به دلیل اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ملت ایران است و از سوی دیگر فضاسازی برای القای وخامت و بحرانی بودن اوضاع ایران و القای ناامیدی و تاثیرگذاری بر فضای سیاسی داخلی در جهت ایجاد فتنه در سال 98 از طریق تحریک مردم به شورش است که البته به قول رهبر معظم انقلاب نقشه آنها لو رفته است و مردم فهیم ایران سالهاست که دست آنها را خواندهاند و در 22 بهمن با شگفتیسازی تمام پاسخ قاطعی به اروپا و آمریکا دادند.
خامسا وقاحت و گستاخی و فریبکاری اروپاییها آنقدر بی حد و مرز است که با ادعای بهرهمند کردن ایران از منافع اقتصادی برجام، در تناقضی آشکار اولین کشورهایی بودند که در همراهی با سیاستهای آمریکا خرید نفت از ایران را متوقف کردند.درحالی که وزیر نفت ادعا میکرد قرارداد با توتال امنیتزا و موجب لغو تحریمها میشود، حال اروپاییها با وجودی که عملا مجوز خرید نفت از ایران را دارند و از تحریمهای آمریکا معافاند، با قطع خرید نفت حتی جواب تلفنهای مکرر بیژن زنگنه را هم نمیدهند! اروپاییها اگر صداقت داشتند، به خرید نفت از ایران ادامه میدادند نه اینکه پول فروش نفت ایران به دیگر کشورها را به دستور آمریکا در حسابی مسدود کنند و بعد به عنوان صدقه، دارو و غذا به ما بدهند؟!
حال آقایان روحانی و ظریف چگونه ادعا دارند با این کانال زندگی مردم 20 درصد ارزانتر میشود!؟ سادسا اروپاییها در حالی ادعا دارند میخواهند ساز و کار مالی برای تجارت با ایران برقرار کنند، که در تناقضی روشن ایران را تحریم و اذعان میکنند آمادهایم تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کنیم! این همان قاعده ریاضی جمع مثبت و منفی یک عدد مساوی با صفر است! چگونه هم میخواهند روابط بانکی و مالی با ایران برقرار کنند و هم این روابط بانکی و مالی را تحریم کنند؟ سابعا اتحادیه اروپا با این سازوکار به آمریکا اطمینان میدهد که با نگه داشتن ایران در برجام، با خیال راحت فشارهای خود علیه ایران را تشدید کند.
ثامنا آنچه فریبکاری و گستاخی اروپاییها را بیشتر آشکار و هضم ادعای برخی داخلیها برای بهبود وضعیت اقتصادی را غامض میکند، این است که اروپاییها قرار بود قبل از اعلام تحریمهای آمریکا در فوریه سال گذشته ساز و کار مالی را اعلام کنند، اما بعداز اعمال تحریمهای آمریکا و خود علیه ایران سازوکاری غیرمالی را اعلام کردند تا پیام و تاثیر تحریمها هم به خوبی از سوی شرکتها و بانکهای خارجی درک شود. لذا این ساز و کار با ایجاد محدودیت بیشتر در حقیقت تایید تحریمهای آمریکا و تاکیدی بر مجازاتهای نقض این تحریمهاست و این پیام را میدهد که هیچگونه روابط تجاری خارج از این سازوکار با ایران قابل قبول و انجام نیست.
4-البته«تهدیدنمایی دستاوردهای دفاعی» در مقابل «کارآمدنمایی اینستکس» در برخی رسانهها و محافل سیاسی داخلی از سوی جریان نفوذی همزمان با رسانههای غربی نیز بسیار تعجببرانگیز است و در حقیقت تلاشی برای فرار به جلو است تا در آینده شکست اینستکس را هم همچون شکست برجام به گردن نظام بیندازند! نکته تاسفبار اینکه دولت و رسانههای حامی دولت مثل برجام وSPV، اکنون نیز تلاش دارند با کارآمدنمایی دروغین اینستکس همچنان امید کاذب ایجاد کنند اقدامی که در حقیقت منجر به فرصتسوزی و تهدیدسازی بیشتر خواهد شد و به جای تبدیل تهدیدات به فرصت، فرصتها را به تهدید تبدیل میکند.
بعد از نه ماه سرگرم کردن مردم با «SPV»، قصد دارند حداقل تا نه ماه دیگر مردم را با «اینستکس» فریب دهند، یعنی روز از نو، روزی از نو! با توجه به شباهتهای برجام امروز با توافقات سعدآباد در دهه80، روزنامه اقتصادی «لزاکو» چاپ پاریس در گزارشی نوشت«اروپاییها در حال نمایش بازی کردن هستند». هم در برجام و هم در توافقات سعدآباد قولهایی داده شد و آقای روحانی به طرفهای اروپایی اعتماد کرد اما آنها با بیاعتمادی کامل زیر تعهدات خود زدند.
5-آنچه که موجب شده تا اروپاییها اینقدر گستاخ و وقیح شوند قطعا و یقینا مواضع انفعالی دولت و به ویژه وزارت امورخارجه از ابتدای برجام تاکنون است. متاسفانه دولت نه تنها نتوانست پرونده PMD و برنامه هستهای را ببندد، بلکه با برجام و مواضع انفعالیاش، پروندههای جدیدی در زمینه قدرت دفاع موشکی و حضور مقتدرانه در منطقه و همچنین حقوق بشری علیه ایران گشوده شده است.
آنگونه که تحلیلگر فرانسوی عقیده دارد «اشتباهات دولت ایران در پنج سال اخیر در سیاست خارجی به آمریکا فرصت داده است تا فشارها علیه ایران را تشدید کند». تیری میسان17 بهمن در پایگاه خبری ولترنت با اشاره به امید آمریکا به اشتباهات دولت روحانی میگوید «نشست ورشو نتیجه این اشتباهات دولت ایران است».
وی با بیان اینکه «روحانی با امضای برجام و با شعار پایان تحریمها به دموکراتها دل بست و سیستم دور زدن تحریمهای ایران را از بین برد»، تاکید میکند «اما در این سناریو آمریکا با اطمینان از عدم دور زدن تحریمها و بدون لغو تحریمها، برجام را پاره کرد و اقتصاد ایران را هدف قرار داد».
لذا اینستکس نتیجه اطمینانی بود که دولت به آمریکا و اروپاییها داد که اگر شما هم از برجام خارج شوید، ایران در برجام میماند! استقبال وزارت خارجه از اینستکس نیز به این معناست که آمریکا و اروپا دیگر هیچ بدهی و تعهدی به ایران ندارند و این ایران است که بدون هیچ مطالبهای باید تعهدات بیشتری را بپذیرد! بازی برجام و SPV و اینستکس در حقیقت بازی مار و پله غرب بود که دولت ایران بعد از دادن امتیازات فراوان اکنون به نقطه صفر رسیده و پس از شش سال تبدیل فرصتها به تهدید، دوباره باید این مسیر سراسر خسارتبار را آغاز کند.
بر این اساس پیشبینی میشود اروپاییها و آمریکاییها با دستی بازتر فشارها بر ملت ایران را افزایش دهند. ملت ایران در رفراندوم بزرگ 22 بهمن و نیروهای مسلح با شلیک موشک هویزه پاسخ زیادهخواهیهای دشمنان را با قاطعیت تمام دادند و حالا نوبت دولت است که به پشتوانه قدرت ملت و اقتدار نیروهای مسلح به جای انفعال، تصمیمات نظام را در مقابل توهمات آمریکاییها و گستاخی اروپاییها به اجرا بگذارد و تا دیر نشده با صراحت پایان برجام را اعلام کند و اقتصاد مقاومتی را به اجرا بگذارد.
امید متوهمانه به ساز و کار سه کشور اروپایی برای جبران خسارتهای برجام و تحریمهای آمریکا همچون تضمین امضای جان کری سرابی بیش نیست. چرا که انفعال یک طرف که از حد بگذرد، توهمات و گستاخی و وقاحت طرف مقابل هم از حد میگذرد!
محمدحسین محترم