بعد از جنگ جمل که در آن، آتشافروزان، علیرغم آنهمه خط و نشان کشیدنها و رجزخوانیها به سختی شکست خورده و به ذلت افتاده بودند، مولای بزرگوار ما حضرت امیر علیهالسلام در وصف دو سپاهی که در دو سوی آن آوردگاه مقابل هم ایستاده بودند فرمودند: «و قد ارعدوا و ابرقوا، و مع هذین الامرین الفشل، و لسنا نرعد حتی نوقع و لانسیل حتی نمطر. دشمنان، چون رعد غریدند و مثل برق جرقهزده و از جا درآمدند، اما، علیرغم (آنهمه لاف گزاف)، هنگام کارزار ناتوان و ترسان بودند، ولی ما خروش برنمیداریم، مگر آنکه دست به عمل میزنیم و نمیباریم، مگر آنکه سیل جاری میکنیم».
روز ۲۲ بهمن امسال، در حالی جمعیت دهها میلیونی مردم با حضور حماسی و به مراتب پرشورتر و پرشمارتر از سالهای قبل در پاسداشت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به خیابانها آمده و زیر بارش برف و باران از ژرفای دل شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل را فریاد میزدند، که دشمنان بیرونی و برخی از دنبالههای داخلی آنها طی چند ماه گذشته عملیات روانی پر حجم و کمسابقهای را با هدف ناامید کردن ملت از انقلاب و پیشگیری از حضور آنان در این روز تدارک دیده و به صحنه آورده بودند.
مشکلات اقتصادی ترجیعبند حریف بود! اما نه از سر دغدغه و برای چارهجویی، بلکه با انگیزه سیاهنمایی و انصراف ملت از حضور حماسی آنها در جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی! دشمن تا آنجا به پمپاژ گسترده ترفندهای روانی خود دل بسته بود که پیشاپیش به قضاوت درباره میزان حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال نشسته و آرزوهای خود را به پیشگویی! تبدیل کرده بود.
مردم اما، با هوشیاری و بصیرت مثالزدنی خود میدانستند که مشکلات اقتصادی پیشروی ربطی به انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن ندارد، بلکه حاصل مشترک دو عامل به هم پیوسته و درهم تنیده است.
اول؛ تحریمهای ظالمانه و باجخواهانهای که آمریکا و متحدانش به ملت و نظام تحمیل کردهاند و دوم؛ بیتوجهی برخی از مسئولان به نسخهای که انقلاب برای اقتصاد کشور پیچیده بود و رویکرد آنان به نسخههای غربی که متاسفانه با اعتماد بیجا به آمریکا و اروپا همراه بوده و هست.
ریشه هر دو عامل یادشده در نادیده گرفتن مبانی و اصول انقلاب بود، با این تفاوت که تحریمها از سوی دشمنان بیرونی با هدف تعریف شده مقابله با اساس انقلاب اسلامی به صحنه آمده بود ولی عملکرد غیرانقلابی برخی از مسئولان ناشی از سوءتدبیر آنان بود و البته نمیتوان و نباید حضور احتمالی شماری از نفوذیها و بداندیشان را در پستهای مشاورت و یا برخی از مدیریتها نادیده گرفت! هر دو عامل مورد اشاره که نقش اصلی را در تحمیل مشکلات اقتصادی داشته و دارند، صرفنظر از انگیزههای متفاوت آنها، در عدول و عبور از «نقشه راه» انقلاب اسلامی پدید آمده و مشکلساز شدهاند.
مردم با هوشیاری دریافته بودند که باطلالسحر مشکلات موجود در عرصه اقتصادی کشور، تاکید آنان بر اساس و مبانی انقلاب اسلامی است، چرا که هر دو عامل در تضاد با انقلاب و نتیجه دوری از مبانی اصیل آن بود، بنابراین طبیعی و بدیهی بود که تاکید بر مبانی و اصول انقلاب اسلامی و اعلام وفاداری به تمامیت تعریف شده انقلاب را موثرترین راه برای غلبه بر مشکلات بدانند و چنین بود که با حضور چند ده میلیونی و پرشمارتر از همیشه خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، بر اصول بنیادین انقلاب اسلامی تاکید ورزیدند.
پلاکاردها و دستنوشتههایی که مردم با خود حمل میکردند نیز به وضوح نشانه آگاهی آنان از ریشهها و آبشخور برخی ناهنجاریها و نارساییهای پیشروی بود. ملت در این دستنوشتهها و شعارها، بر بازگشت مسئولان و مخصوصاً دولتمردان به مبانی اصیل انقلاب اسلامی تاکید میورزیدند؛
«حقوقهای نجومی در نظام اسلامی قابل قبول نیست»، «صف گوشت حاصل انتخاب است، نه انقلاب. بهت آدرس غلط ندهند»، «برای دفاع از انقلاب آمدهایم ولی از دولت، مجلس و قوه قضائیه گلهمندیم»، «من انقلابیام و انقلابی خواهم ماند، نه زیر بار ذلت دشمن خواهم رفت و نه در برابر کمکاری و فساد برخی مسئولان داخلی سکوت خواهم کرد»، «FATF و اینستکس تحقیر ملت سرافراز و انقلابی ایران است»، «امام خمینی: تا وقتی دولت و مجلس از قشر مرفه سرمایهدار نیست کشور محفوظ است»، «به عشق رهبر آمدهایم»، «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» و...
و اما در این میان، مواضع و اظهارنظرهای مقامات رسمی و رسانههای آمریکایی و اروپایی خندهدار بود. آنها در حالی برای مردم ایران اشک تمساح میریختند و در پوشش دلسوزی، از همراهی خود با ملت سخن میگفتند که انگار مردم از کینهتوزیهای آشکار و بیپرده آنان علیه تمامیت ایران اسلامی، چه نظام و انقلاب و اسلام و چه مردم این مرز و بوم بیخبرند. ترامپ، رئیسجمهور و پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به زبان فارسی توئیت میکردند که خواستار سعادت مردم ایران هستند! و تاکید آنها بر عدم حضور ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن از سر خیرخواهی برای خود مردم است! و… انگار نه انگار که طی چهل سال گذشته هیچ فرصتی را برای توطئه و دشمنی با همین ملت از دست ندادهاند! به چند نمونه زیر که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛
بعد از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران که در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۹ (۲۱ ژوئن ۲۰۱۰) یعنی دقیقاً در سالروز فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ صادر شده بود، خبرنگار واشنگتن پست از خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا پرسید؛ مگر شما اعلام نمیکردید که با حاکمیت در ایران مخالف هستید و یک سوی این مخالفت در حمایت از مردم این کشور است؟ ولی قطعنامه اخیر -۱۹۲۹- حاوی تحریمهایی است که مردم ایران را نشانه رفته است، هیلاری کلینتون در حالی که -به نوشته خبرنگار واشنگتنپست- نمیتوانست خشم خود را زیر لبخندی که بر لب داشت پنهان کند! در پاسخ گفت؛ ولی همین مردم ایران هستند که از حاکمیت دینی در این کشور حمایت میکنند. تحریمهای این قطعنامه باید مردم را علیه نظام حاکم بر ایران بشوراند. این فشار ضروری است!
خانم کاندالیزا رایس، وزیر خارجه دولت بوش نیز در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا برای مقابله با ایران به مردم منطقه فشار میآورد و باعث جنگ و خونریزی در این منطقه شده است؟ گفته بود؛ این فشارها از نوع درد زایمان است و قرار است خاورمیانه جدید با هژمونی آمریکا و متحدانش متولد شود!
وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکا -بخوانید هند جگرخوار- که در لباس «مادر ترزا» ظاهر شده و «لبخند ژکوند» بر لب دارد، با وقاحت گفته بود؛ دی. ان. ای (DNA ) ایرانیها حاوی ژن «فریبکاری» است! و ترامپ مدعی شده بود که مردم ایران تروریست هستند! پیش از این نیز در گرماگرم جنگ تحمیلی، «واینبرگر» وزیر جنگ آمریکا با بیشرمی که ویژگی جداییناپذیر مقامات آمریکایی است گفته بود؛ نه فقط حاکمیت، بلکه مردم ایران به عنوان یک ملت باید نابود شوند! و...
مردم اما، بار دیگر بصیرت علوی را به خاطر آورده بودند، آنجا که امیرالمومنینعلیهالسلام در جریان جنگ جمل، درباره طلحه و زبیر (دو تن از عوامل اصلی فتنه جمل) فرموده بودند؛ «إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ. وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ… آنها حقی را مطالبه میکنند که خود ضایع کردند و خونی را میطلبند که خود ریختند».
و چنین بود که ملت با حضور دهها میلیونی خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن سیلی آبداری بیخ گوش ترامپ و نتانیاهو و ترزا می و مرکل و ماکرون و سایر اراذل و اوباش غربی و عبری زدند و آرزوهای آنان را زیر گامهای خود لگدمال کردند.
به قول محمدمهدی سیار، شاعر متعهد و عزیز کشورمان؛
گرچه نمرود هیزم آوردهست
باز دست خداست بالا دست
حسین شریعتمداری