فراز و نشیب از مقابله با مرحوم هاشمی تا حمایت سفت و سخت از آن؛ از رقابت با ناطق نوری تا رفاقت نزدیک با وی و این روزها ماجرای منتقد شدن نسبت به روحانی که خودشان بر سر کار آوردند.
تغییر رویکردی که خودشان آن را انتقاد بحق میدانند و اما کارشناسان هدفی پس پرده این تغییر رویکرد میبینند، با مرور تاریخ می شود مقداری از هدف ها و راههای آن ها را متوجه شد.
تا نیمه های دهه 70 اصطلاح چپ و راست به جناحهای سیاسی کشور اطلاق می شد، ریشه اصطلاحات راست و چپ به انقلاب فرانسه برمیگردد و به محل نشستن اعضای پارلمان اشاره دارد؛ اما پس از پیروزی رئیس دوره اصلاحات در انتخابات سال ۷۶، اصطلاح جدید اصلاحطلبان (چپ گرایان) پدید آمد، در مقابل کسانی که طرفدار این حزب نبودند اصطلاح اصولگرایان را برای توصیف خود و خط و مشی فکری شان برگزیدند.
اما سیاست اصلاح طلبی چگونه پدید آمد و در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد 1376 این جریان به چه نحو توانست کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند؟
سید محمد خاتمی درحالی در این انتخابات کاندیدا شد که میر حسین موسوی گزینه قطعی چپگراها با انتشار اعلامیه ای گفت در این انتخابات کاندیدا نخواهد شد، سپس در 23 دی ماه 1375 مجمع روحانیون مبارز نام سید محمد خاتمی، وزیر ارشاد سابق دولت اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان کاندیدای خود اعلام کرد، بعد از آن خاتمی با حمایت کامل چپ گراها درحالی در انتخابات شرکت کرد که کسی فکرش را نمی کرد او رای آورد و صرفا معتقد بودند حضور خاتمی باعث پر شورتر شدن انتخابات خواهد شد، علی اکبر ناطق نوری، دیگر کاندیدای ریاست جمهوری، عضو جامعه روحانیت مبارز با حمایت راست گرایان بود.
می توان خاتمی را از اولین بنیانگذاران دولت اصلاح طلبی بعد از انقلاب اسلامی ایران دانست، بعد از آن حامیان اصلاح طلبی و افراد اصلاح طلب به طور واضح از دولت و منتخبانشان حمایت می کردند و اهدافشان را با سر دادن شعارهایی مانند آزادی فردی و فرهنگی و دینی و از این دست شعارها در کشور به جریان می انداختند.
اما حمایت های اخیر اصلاحطلبان از افراد منتخبشان رنگ و بویی دیگر گرفته است، به گونهای که با توجه به مشکلات به وجود آمده بعد از منتخب شدن روحانی برای دوره دوم ریاست جمهوری تغییر رویکرد دادند، طوری که از دولتی که با حمایت آنها سرکار آمد انتقاد میکنند، این تغییر رویکرد به این دلیل عجیب است که پیش از این، چنین رویکرد مخالفی با شخص یا دولتی که مورد حمایتشان بوده نداشته اند و رفتارشان بسیار توجیهکننده و برهان آور برای تمام کارهای این دولت بوده است، به همین منظور با عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و حسن هانیزاده کارشناس مسائل سیاسی گفتوگو کردیم.
حمیدرضا ترقی در گفتوگو با رسالت در مورد تغییر رویکرد اصلاحطلبان در دولت دوم حسن روحانی میگوید.
با توجه به مشکلاتی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با آن مواجه بودیم، اصلاحطلبان به گونهای تغییر روبکرد دادهاند و از دولت مورد حمایتشان انتقاد می کنند؛ آیا این رفتار می تواند نشان از آماده شدن برای انتخابات بعدی و همراه کردن مجدد مردم با خودشان باشد؟
_قطعا همینطور است، با این وجود اصلاحطلبان بر این باور هستند که دولت نتوانسته است مطالبات مردم را محقق و وعده هایش را عملی کند، به خصوص مشکلات مردم در عرصه اقتصادی و معیشتی و حتی سیاسی؛ بنابراین علی رغم این که امروز بیش از 95 درصد مسئولیتهای سراسر کشور در دست اصلاحطلبان است و بدنه دولت به طور کامل در اختیار آن هاست و اکثریت وزرا هم از جناح آن ها هستند، سعیشان بر این است که بگویند ما از عملکرد دولت و وضعیت فعلی راضی نیستیم و اینگونه خودشان را نسبت به پاسخگویی برابر مردم تبرئه کنند، درحالی که آقای عارف و دیگر سران اصلاح طلب معتقدند این برخورد قابل قبولی نیست و همان طور که اصلاحطلبان پای معرفی و حمایت از آقای روحانی ایستادند باید تا پایان هم باشند و مسئولیتش را هم بپذیرند.
اما اکنون جناح اصلاح طلب به دو جریان تبدیل شدند؛ یک جریان که طرفدار اعتدال است و از وضعیت کنونی دولت حمایت می کند و پاسخگو است و دیگری هم جریان تندرو که در کل مخالف با دولت است و سعی میکند راه خودش را از دولت جدا کند و مسئولیت عملکردهای دولت را نپذیرد، به همین دلیل در این مورد بین اصلاحطلبان اختلاف به وجود آمده، همچنین نشان میدهد سعی اصلاحطلبان در پشت پرده این است که با این مکانیزم و برخورد دوگانه با دولت، نخست سعی کنند مردم را از دور شدن از اصلاحطلبان باز دارند و مشکلات کشور را متوجه جناح دیگری غیر از اصلاحطلبان کنند؛ و دومین نکته این که تلاش می کنند با این روش زمینه را برای ورود در انتخابات دوره آینده مجلس برای قشرهای سفید خودشان فراهم کنند تا دوباره بتوانند در قدرت بمانند و مردم آنها را از قدرت کنار نزنند.
بنابراین با توجه به رفتار اصلاحطلبان و با گذشت زمان، یکی از کلید واژه هایی که در رفتار اصلاحطلبان بیشتر به چشم می خورد محافظه کاری است، به نظر شما این محافظه کاری، به دلیل خلأ تئوریک است یا اشتباهی استراتژیک در مسیرشان؟
_این مسئله نشان دهنده این است که اصلاحطلبان دچار خلأ تئوریک در مسیرشان شدهاند، چراکه تئوری اصلاحطلبان تاکنون جواب مثبتی برای عملکرد آن ها نداده و موجب شکست شعارهایشان و در عین حال باعث از بین رفتن سرمایه اجتماعیشان شده است، آنها به دنبال گفتمانهای جدید و تازه ای هستند تا بتوانند مجدد مردم را به سمت خودشان جلب کنند.
به نظر شما عملکرد دولت روحانی می تواند به پای اصلاحطلبان، که در انتخابات ریاست جمهوری از ایشان حمایت کردند نوشته شود؟
_واضح است که عملکرد دولت روحانی به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد، همان طور که که اصلاحطلبان تجربه ای در رقابت با اصولگرایان، در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد داشتند و علی رغم نقدهایی که اصولگرایان بر دولت احمدی نژاد داشتند دیدیم که عملکرد دولت دهم به حساب اصولگرایان نوشته شد.
درست است که دولت حامی جریان اعتدال است، اما با این حال قریب به اتفاق نیروهایش را از اصلاحطلبان انتخاب کرده است و بستر کارشان هم بر پایه همین جریان هست؛ بنابراین اگر بخواهیم حساب اصلاحطلبان را از دولت آقای روحانی جدا کنیم غیر معقول است.
در پایان شما به عملکرد دولت در بخش اقتصادی، از 20 چه نمره ای می دهید؟
_اگر این سوال را از مردم کنید 80 درصد عملکرد دولت در حوزه اقتصاد را موفق نمی دانند، بر همین اساس می توان گفت که اقدامات دولت به تنهایی نمره ای زیر 10 می گیرد؛ این درحالی است که اگر قوای دیگر به کمکش نیامده بودند به طور حتم همین مقدار ثباتی که در اقتصاد دیده می شود هم مشاهده نمی شد.
همچنین حسن هانیزاده، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با رسالت ضمن تاکید بر این که اصلاحطلبان در تلاشند یک چهره معارض و مخالف دولت از درون دولت بیرون بیاورند تا بتوانند او را در انتخابات آینده به عنوان کاندیدا معرفی کنند، می گوید: آنها اکنون درحال رایزنی پشت پرده، پیرامون ایجاد یک جلوه جدید و چهرهسازی در حوزه اصلاحطلبان هستند، به همین دلیل برخی از وزرایی که اخیرا استعفا دادند مورد توجه اصلاحطلبان قرار گرفتند تا به عنوان یک چهره مردمی که با سیاستهای دولت فعلی مخالف هستند، آنها
را به یک چهره در آینده برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح کنند، به نظر می رسد که ملت ایران با توجه به عملکرد دولت در طول 6 سال گذشته، به خوبی متوجه شده اند که اصلاحطلبان در مدیریت کلان و استراتژیک دولت سازی و خروج از بحران ضعیف عمل میکنند، به همین دلیل مردم نسبت به سیاستهای اصلاحطلبان بسیار بدبین شده اند و در آینده این جریان سیاسی مهم در کشور، جایی در انتخابات نخواهد داشت.
دلیلش هم شکست سیاستها در تعامل با غرب و امتیازاتی که به آمریکا و غرب دادند و هیچ گونه دستاوردی هم نداشته است، ضمن این که وضعیت اقتصادی و سقوط ارزش ریال در برابر دلار همگی جزئی از شکستهای اصلاحطلبان است.اگر اصلاحطلبان در 2 سال آینده برنامه ریزی دقیقی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم نکنند، قطعا در انتخابات آینده برگ برنده ای نخواهند داشت و با شکست مواجه می شوند و رویکرد مردم به سمت اصولگرایی و سیاست مدیریت جهادی خواهد بود، به همین دلیل به نظر می رسد که شرایط به گونه ای است که اصلاحطلبان در تلاشند چهره ای مخالف دولت از درون دولت بیرون بیاورند تا بتوانند در انتخابات آینده مطرحش کنند.
همچنین وی در پاسخ به این که بنابراین عملکرد دولت پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد، ضمن تاکید بر این که شکست دولت به معنی شکست اصلاحطلبان خواهد بود، بیان می کند: طبیعی است که عملکرد دولت آقای روحانی به حساب اصلاحطلبان گذاشته
می شود و طبیعتا هم اصلاحطلبان در کنار دولت هستند و خط و ربط دولت را تعیین می کنند؛ به همین دلیل این جریان مسئولیت کامل سیاستهای دولت کنونی را در حوزه های اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی به عهده دارد، به همین دلیل شکست دولت به معنی شکست اصلاحطلبان خواهد بود.
این کارشناس رفتار محافظه کارانه اصلاحطلبان را به دلیل نداشتن استراتژی می داند و می گوید: با این که اصلاحطلبان بسیار زیرکانه عمل می کنند و از رسانه برای جریان سازی به خوبی استفاده میکنند اما به علت نداشتن یک استراتژی مشخص برای مدیریت بحران، همواره با شکست مواجه شدند، به خصوص در دو دهه گذشته اصلاحطلبان از رسانه و جریان سازی به خوبی استفاده کردند اما نتوانستند مردم را با خودشان همراه کنند زیرا آنها در مقاطع طولانی در مدیریت اجرایی همواره با شکست مواجه شده اند، بدون مدیریت جهادی قطعا کشور با مشکلات عدیده ای در حوزه های مختلف مواجه می شود.
حسن هانی زاده در پایان گفتوگو در پاسخ به این که شما به عملکرد دولت از 20 چه نمره ای می دهید، گفت: دولت تلاش خودش را کرده، اما با توجه به این که اقتصاد ایران به نوعی در تعامل با غرب بسته شده و همچنین برجام را بسیار بزرگنمایی کردند و سطح توقعات مردم را نسبت به آن بالا بردند به نظر میرسد که در حوزه اقتصادی دولت عملکرد مناسبی نداشته، مردم به شدت از وضعیت اقتصادی ، افزایش قیمتها و پایین آمدن ارزش ریال بسیار ناراضی هستند، من به سیاست دولت در اقتصاد از 20 نمره، 10 میدهم.