بنیامین نتانیاهو در جلسه اخیر کابینه اسرائیل – که یکشنبه هر هفته برگزار می شود – اعلام کرد اسرائیل صدها بار به مواضع و پایگاههای نیروهای ایرانی حاضر در سوریه حمله کرده است. این اولین بار است که اسرائیل در سطح نخست وزیر مسئولیت انجام این حملات علیه نیروهای ایرانی را بعهده می گیرد. در گذشته گزارشهایی از حملات به نیروهای ایرانی در سوریه منتشر می شد که منابع غیررسمی آنرا به اسرائیل نسبت می دادند اما هیچگاه اسرائیل مسئولیت آنها را به عهده نمی گرفت. موضع اسرائیل عمدتا سکوت و حفظ ابهام در مورد منبع این حملات بود.
شواهد موجود نشان می دهد این حملات بیش از آنکه ابعاد نظامی و عملیاتی داشته باشد واجد ابعاد تبلیغاتی و روانی بوده است. البته در مواردی این حملات عملا صورت گرفت که در جریان یک مورد – حمله به پایگاه تی فور – چند نفر از افسران و نیروهای ایرانی به شهادت رسیدند.
حضور نیروهای ایرانی در سوریه – که بنا به دعوت دولت رسمی این کشور انجام شده است – کاملا قانونی و منطبق با موازین بین المللی است. هرگونه اقدامی علیه این نیروها از سوی قدرتهای خارجی – از جمله اسرائیل – در درجه اول نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی سوریه و در درجه بعداقدامی خصمانه علیه منافع ایران، ضربه ای مستقیم به امنیت ملی آن و همچنین نقض قوانین بین المللی مربوطه بشمار می آید. در مقابل ایران هیچگاه مدعی انجام حملات مشابهی علیه اسرائیل نشده است.
ادعای اسرائیل و اعلام رسمی انجام حمله به نیروهای ایرانی – صرفنظر از صحت و سقم ادعای نتانیاهو در خصوص حملات انجام شده و تعداد آن – از نظر حقوقی تحولی خطیر و مهم است که واجد ابعاد مهم سیاسی، امنیتی و بین المللی نیز می باشد. در سایه این موضع اینک اسرائیل تنها کشوری است که رسما در صحنه بین المللی مدعی حق تهاجم نظامی علیه نیروهای ایرانی و همچنین انجام چندین باره این حملات است. این موضع اگر اعلام جنگ به ایران بشمار نیاید حتما عبور از خط قرمز منافع ملی و امنیت هر کشوری، از جمله ایران، می باشد.
کشورها به دلایل مشخص و متعددی نسبت به منافع ملی و امنیت خود حساس می باشند. انجام حملات نظامی علیه نیروهای یک کشور میتواند یکی از حساس ترین و خطرناکترین اقدامات علیه منافع ملی و امنیت ملی هر کشوری تلقی شود. هر کشوری وظیفه خود می داند با چنین تهدیدهایی با جدیت و قاطعیت کامل برخورد نماید. بدیهی است شکستن امنیت ملی و اعتبار بین المللی یک کشور از سوی هیچ دولتی قابل پذیرش نیست. بر همین اساس از دولت جمهوری اسلامی ایران انتظار می رود این موضوع خطیر را با دقت و حساسیت لازم مورد بررسی قرار داده و اقدامات مشخص و قاطعی برای برخورد با این اقدام تجاوزکارانه اتخاذ نمایند.
در این زمینه استفاده از همه ظرفیتهای سیاسی، نظامی، امنیتی و بین المللی کشور اهمیت دارد. شاید گام اول در این زمینه اقدامات بین المللی است. موضع جدید اسرائیل ناقض قوانین بین المللی بویژه اصول منشور سازمان ملل متحد می باشد. لازم است ایران از تمامی مراکز وسازمانهای بین المللی مسئول در این زمینه دعوت نماید موضوع را بررسی نموده و به تعهدات خود در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی عمل نمایند. در کنار اتمام حجت به سازمانهای بین المللی لازم است پیام مشخص و واضحی به اسرائیل مبنی بر عدم تحمل نقض امنیت ملی کشور ارسال گردد. در این زمینه لازم است ابعاد سیاسی، نظامی، بین المللی و تبلیغاتی این پیام مورد مطالعه کافی قرار گیرد.
اسرائیل به رغم برخورداری از سلاحهای پیشرفته و حمایت آمریکا رژیمی بسیار شکننده و آسیب پذیر است. ارسال پیامی قوی، مشخص، باورپذیر و تاثیرگذار از سوی تهران، تل آویو را وادار خواهد کرد از موضع خود عقب نشینی نماید. در صورت فقدان ارسال چنین پیامی اسرائیل – همچنانکه در ماهها و شاید سالهای اخیر دیده ایم – قدم به قدم جری تر شده و به قدرتی پررو و جسور در هتک و نقض امنیت ملی کشور بدل خواهد شد.