ماجرای انتخاب محل اقامت برای امام خمینی (ره)

امام پیش از بازگشت به ایران فرموده بودند که جایی در محله‌های جنوبی تهران برای من فراهم بکنید اما ایشان پس از مدتی اقامت در مدارس رفاه و علوی، به قم رفتند.

با فراهم شدن بازگشت امام خمینی (ره) به ایران و پایان 14 سال دوری ایشان از کشور، باید محل سکونتی برای بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی انتخاب می‌شد.

 

محسن رفیق‌دوست می‌گوید: موضوع آمدن امام و تشکیل کمیته استقبال، قبل از رفتن شاه مطرح بود. از 26 دی و فرار شاه، دیگر مسلم شد که امام حتماً می‌آیند؛ پیغام دادند که جایی را در محله‌های جنوبی تهران (که متعلق به شخص خاصی نباشد) برای من فراهم بکنید. ما خیلی جاها را بررسی کردیم و به مدرسه رفاه رسیدیم. ویژگی مدرسه رفاه این بود که اکثر آن با وجوهات شرعیه از سهم امام ساخته شده بود؛ مدرسه‌ای بود که کاملاً در جهت افکار امام، دانش آموز تربیت می‌کرد و به کمک عده‌ای از یاران حضرت امام و افرادی از هیئت‌های موتلفه اداره می‌شد. شهید بهشتی، شهید رجایی و شهید باهنر اداره امور فرهنگی مدرسه را بر عهده داشتند. ما هم هیئت امنا و مسئولان مدرسه بودیم. هنوز هم عضو هیات امنای آنجا هستیم و مشغولیم. آقای هاشمی رفسنجانی هم جزو هیئت امنا بود... بعد از شهادت مرحوم باهنر، پسرش جزو هیئت امنا شد؛ همین چند نفر بودیم. بالاخره مدرسه رفاه را انتخاب کردیم و امام پذیرفتند.

 

امام خمینی (ره) در روز 12 بهمن سال 57 به ایران بازگشتند و مورد استقبال پرشور و تاریخی مردم ایران قرار گرفت. ایشان پس از زیارت قبور شهدا و سخنرانی در بهشت زهرا (س) به مدرسه رفاه رفت. مدرسه رفاه، مدرسه کوچکی بود که درب آن به کوچه‌ای باز می‌شد که گنجایش جمعیت دیدارکننده را نداشت؛ از این رو ستاد استقبال از امام خمینی (ره) که به تشکیلات اداره انقلاب تبدیل شده بود، به مدرسه رفاه منتقل شد و مقر امام خمینی (ره) به مدرسه علوی که در نزدیکی مدرسه رفاه و در نزدیکی میدان بهارستان یعنی شرق آن قرار داشت، منتقل شد.

از روز 13 بهمن 57، دیدارکنندگان با امام خمینی (ره) به مدرسه علوی مراجعه می‌کردند و بیعت همافران نیز در مدرسه علوی انجام گرفت. مراجعان از درب شرقی مدرسه که به کوچه بن‌بستی در خیابان ایران باز می‌شد، وارد حیاط می‌شدند و با حضرت امام خمینی (ره) که در کنار پنجره ساختمان مدرسه می‌ایستاد، دیدار می‌کردند. اتاق زندگی و محل ملاقات‌های رهبر انقلاب نیز در همان مدرسه بود.

حدود 20 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در روز 10 اسفند 57 امام خمینی (ره) مدرسه علوی را ترک کرد و عازم قم شد و به اقامت در منزلی که در سال 42 کانون مبارزه با رژیم شاه بود، پرداخت. این منزل در محله یخچال قاضی قم قرار داشت که کوچه‌های باریکی داشت و مردم از طریق آن کوچه با امام خمینی (ره) دیدار می‌کردند.

در جنوب شرقی پل حجتیه قم کوچه‌ای 6 متری قرار داشت که فاصله آن با مسیر رودخانه فصلی، زمینی خالی بود. آیت‌الله اشراقی داماد امام خمینی (ره) در این کوچه زندگی می‌کرد. وی به امام پیشنهاد داد تا این محل را برای اقامت انتخاب کند؛ زیرا با وجود محوطه‌ای وسیع، ازدحام مردم برای مجاورین زحمتی فراهم نمیکرد. منزل آیت الله یزدی که در مجاورت آن قرار داشت به عنوان محل سکونت امام در اختیار ایشان قرار گرفت و منزل آیت‌الله اشراقی، محل استقرار دفتر امام شد. امام خمینی (ره) برای دیدار با مردم روی بام می‌رفتند؛ به نحوی که برای همه مردم قابل رؤیت بود و ایشان هم می‌توانستند همه مردم را مشاهده کرده و به ابراز احساسات آنان پاسخ گویند. در این خانه بعضی روزها امام بیش از شش ساعت با مردم دیدار می‌کردند. برخی شب‌ها هم تا ساعت 10 مردم خانه امام را ترک نمی‌کردند.

سرانجام در روز سوم بهمن ماه سال 1358 امام خمینی (ره) به دلیل کسالت قلبی و به دلیل آنکه امکانات کافی برای معالجه امام در قم نبود و ایشان به مراقبت بیشتری نیاز داشت، بنا به دستور پزشکان به بیمارستان قلب تهران انتقال یافت. پس از حصول بهبودی نسبی، پزشکان توصیه کردند محل مناسبی برای اقامت امام در تهران انتخاب شود که آلودگی هوایی کمتری داشته باشد و در دسترس پزشکان و تجهیزات بیمارستانی باشد و صلاح ندیدند دوباره امام به قم برگردد.

در کتاب پا به پای آفتاب آمده است که یک روز خود امام در بیمارستان قلب فرمود که باید از این محیط بیرون بروم، اینجا بیشتر مرا بیمار می‌کند و من باکی ندارم و اگر وسایل را فراهم نکنید، خودم می‌روم. شورای پزشکی با بیرون رفتن امام در صورتی موافق بودند که فاصله بین محل سکونت ایشان و بیمارستان قلب زیاد نباشد. جنوب تهران مشکل آلودگی هوا و بعد مسافت داشت و در اطراف بیمارستان تفحص شد؛ اما خانه مناسبی پیدا نشد.

شرایط قلب امام به گونه‌ای بود که باید حتماً در مکانی که هوای مناسب دارد ساکن شود؛ در نتیجه در خیابان دربند برای امام جایی را در نظر گرفتند که چون با بیمارستان فاصله داشت، تجهیزات مراقبت‌های پزشکی را در همان منزل مستقر کردند. ساختمان مزبور سه طبقه داشت. روزهای نخست در طبقه همکف پاسداران می‌نشستند. طبقه دوم برای خانواده و سومین طبقه به دیدارها و ملاقات‌ها اختصاص یافت. امام از ابتدا که به اینجا آمد ناراحت بود، زیرا ساختمان بلند به نظر می‌رسید و نمای بیرونی آن سنگ بود. البته از نظر فضای درونی این منزل به درد یک فرد متوسط تهرانی می‌خورد و تجملات و تشریفاتی نداشت. با این وجود امام تأکید داشت که حتما منزل مناسب با وضع خودشان پیدا شود که یافتن چنین خانه‌ای مقدور نبود. بعد از چهار ماه امام تأکید فرمود که اگر برایم منزل مناسبی نیابید به قم می‌روم. 

حجت الاسلام و المسلمین امام جمارانی می‌گوید: یک روز حاج احمد آقا آمدند منزل ما که برویم جای مناسبی برای سکونت امام بیابیم ولی گویا موفق نشدیم. ظهر در منزل ناهار می‌خوردیم که خطاب به مرحوم احمد آقا گفتم: اگر منزل ما به دردتان بخورد، خانه کوچک اخوی و خواهرم را با حسینیه یکی کرده تا بتواند خواسته‌های ایشان را برآورده سازد. احمد آقا برآوردی نمود و گفت مناسب است ولی باید مادرم آن را بپسندد. خانم همان روز تشریف آوردند و آنجا را دیدند و با اینکه مطلوبشان نبود، ولی به خاطر امام پذیرفتند. حسینیه درِ جداگانه‌ای داشت که آن را تنها به خاطر رهبر کبیر انقلاب گشودند. سه چهار روز بنّایی صورت گرفت زیرا ساختمان تکمیل نبود. قرار شد کارها زودتر پیش برود ولی این تعمیرات جزئی چهار روز طول کشید و امام چون متوجه شدند اصلاحات مزبور لازم است راضی شده و چهار روز مهلت دادند. پس از آن به مکان مزبور انتقال یافته و فرمودند: منزل مناسب ما اینجاست.