باند حاکم بر کاخ سفید، با توهم ائتلافسازی و فشار علیه جمهوری اسلامی ایران، به دنبال آن است که در روزهای ۲۴ و ۲۵ بهمن ماه، به میزبانی کشور لهستان یک نشست با عنوان «ثبات، صلح، آزادی و امنیت در خاورمیانه» برپا نماید که گرچه از ایران به صورت مستقیم نامی به میان نیامده، اما پیگیری وزیر امور خارجه امریکا و همچنین اشاره به رفع خطرات موشکی از این منطقه گویای اهداف ضدایرانی نشست است.
گفته شده این نشست با حضور وزرای خارجه ۷۰ کشور برگزار خواهد شد و محور گفتوگوها، مسائل مربوط به غرب آسیا خواهد بود که البته نحوه اعلام و تبلیغ آن توسط امپراتوری رسانهای وابسته به کاخ سفید، این نشست را در ردیف یک شوی سیاسی ضدایرانی قرار داده و موارد زیر نشانگان نمایشی بودن آن به حساب میآید:
۱- میزبان این نشست یعنی لهستان که تجربه چندبار تجزیه و نابودی در جنگهای کوچک و بزرگ را داشته و با جدایی از بلوک شرق، در سایه کشورهای پیشرفته اروپایی، به دنبال نام و حتی نان است، نتوانسته توجه برادران اروپاییاش را برای شرکت در این نشست جلب کند و لذا کشور هایی، چون آلمان، فرانسه و حتی انگلیس تاکنون هیچ تصمیمی برای اجابت به دعوت ورشو اعلام نکردهاند.
۲- موگرینی، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا به این دلیل که زمان برگزاری این نشست با برنامه کاری او مداخله دارد، اعلام کرده به این نشست نخواهد رفت.
۳- کشور هایی، چون روسیه و چین که دعوتنامه این نشست را دریافت کردهاند، با تردید نسبت به اهداف آن، نگریسته و درباره ضرورت رفتن به ورشو ابهام دارند.
۴- برگزاری این نشست به بهانه بررسی مسائل امنیتی و سیاسی غرب آسیا، در شرایطی که شکست داعش در سوریه و عراق محرز شده و پرونده یمن با مذاکرات سیاسی در حال بسته شدن است، ابزاری برای اهداف تیم افراطی حاکم بر کاخ سفید و متحدان عبری و عربی آنها به حساب میآید که در پیوند با تروریسم تکفیری داعش - و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی - خود مولد ناامنی و بیثباتی به حساب میآیند.
از این رو این نشست را باید در ادامه ائتلافسازی امریکا در منطقه غرب آسیا به حساب آورد که پیش از این در قالب ناتوی عربی رخ نمایان کرده بود و این بار سعی دارد ورشو را عقبه سیاستهای ضدایرانی ترامپ و تیم افراطیاش قرار دهد.
بیاعتنایی برخی کشورهای اروپایی به این نشست هم نوعی اعتراض به امریکاییها است که با کنار گذاشتن قدرتهای اروپایی به سراغ لهستان آمده و همزمان با فضاسازی علیه جمهوری اسلامی و شکاف و انشقاق در اروپا را نیز به دنبال آورده و آنچه را که پیش از این با سیاست جدایی بین اروپای پیر و جوان دنبال میکردند، در قالب نوینی شکل دادهاند.
سران کاخ سفید با نادیده گرفتن نقش شرکای اروپایی عضو ناتو، سعی دارند عقبه ناتوی عربی را تا شرق اروپا گسترش دهند و دم گاو شیری خود را به این منطقه پیوند بزنند؛ اقدامی که برای سران کشورهای واجد فهم و دغدغه اعتبار اروپا بهقدری سنگین است که در اعتراض به آن، سیاست ابهام در شرکت یا عدم شرکت در این نشست را اتخاذ کردهاند و بسیاری از کشورهای مستقل نیز فقط با ملاحظات دیپلماتیک با آن مواجه میشوند.
رسول سنایی راد