«معجزه» دروغ نیست. منحصر به زمانی خاص و دوران دور گذشته هم نیست. معجزه میتواند هر روز و هر جایی رخ بدهد. اصلاً همین جمهوری اسلامی خودمان، به معجزه دیدن عادت دارد.
از نحوه وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام عزیز بگیر تا نتیجه جنگ تحمیلی و همین جنگ ناجوانمردانه اقتصادی و چگونگی مقاومت در برابر تحریمهایی که به قول رئیسجمهور آمریکا تاکنون علیه هیچ کشوری وضع نشده، کم از معجزه ندارند.
در جنگ ۸ ساله با بیش از ۴۰ کشور دنیا به طور مستقیم و غیرمستقیم درگیر بودیم آن هم با دستهای تقریباً خالی. امروز هم ترامپ میگوید، شدیدترین تحریمهای بشری را علیه ایران وضع کردهایم، تحریمهایی که به گفته کارشناسان خارجی، حتی بزرگتر از آمریکا هم توان تحملش را ندارد.
یک کشور، فقط یک کشور را نام ببرید که این گونه ناجوانمردانه و ظالمانه تحت فشار سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و رسانهای قرار گرفته باشد اما به قول رسانهها و اندیشکدههای ریز و درشت غربی، این طور قدرتمند شده و در منطقه نفوذ و محبوبیت بیسابقهای داشته باشد.
مگر حریفِ داعش شدن، کم چیزی است؟! فراری دادن آمریکا از منطقه و به استعفا واداشتن سه وزیر اسرائیلی، آمریکایی و سعودی در کمتر از یک ماه مگر، کار کوچکی است؟! اصلاً این همه دشمنی و قشونکشی آمریکا برای مهار ایران، معنایی جز این دارد که «حریفش قَدَر است؟!»
رسانههای نام آشنای وال استریت ژورنال، سیانان، نیویورک تایمز، تاکس اشپیگل، گاردین، رویترز و… از جمله رسانههای غربی هستند که طی هفتههای گذشته از زوایای مختلف به دشمنیها و ائتلافسازیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخته و هر یک با تحلیلی متفاوت به نتایجی مشترک رسیدهاند: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.» یا «ایران پس از ۴۰ سال به یک قدرت بزرگ منطقه تبدیل شده است».
اما چرا چنین است؟ چرا تابستان داغشان، نگرفت؟ چرا این همه تحریم ظالمانه، نمیتوانند به نتیجه مطلوب برسند؟ آیا دلیل شکست پیدرپی دشمن، فقط آگاهی و هوشیاری مردم، قدرت کشور و توانایی نظامی و موشکی ماست؟ آیا دولتی داریم که، توطئههای دشمن را به موقع شناسایی و خنثی میکند؟! این دولت که رئیسجمهور آمریکا را مودب میدانست. طی تقریباً ۶ سال گذشته هم، تا توانست تلاش کرد به همین کشورهای آمریکا، فرانسه و انگلیس نزدیک شود. اصلاً این دولت مگر با این چند کشور، دشمنی کرده است؟! پس موضوع چیست؟
به این سؤالها میتوان از زوایایی گوناگون پاسخ داد. مثلاً، دشمن هزینه و فایده کرده و دیده، در صورتی که دست از پا خطا کند، هزینه سنگین و جبرانناپذیری خواهد پرداخت. یا به قول نویسنده نیویورک تایمز، بسیاری از کشورهایی که در کنار آمریکا علیه ایران قرار گرفتهاند، ضعیف هستند و توان یک اخم ایران را هم ندارند. یا مثلاً، چون اسرائیل در تیررس موشکهای ایران و متحدانش است، ریسک نمیکنند. میتوان از داشتن رهبری بینظیر در ایران گفت و یکی از مهمترین دلیل ادامه این انقلاب اسلامی را، پرچمداری رهبر معظم انقلاب دانست.
همه اینها قبول. همه اینها موثرند. اما گاهی تصور میکنم، پاسخهای دیگری هم وجود دارند که از محاسبات امثال من، به دور است. بخوانید:
درست در اوج دشمنیهای همین چند کشوری که بالا نام بردیم و رژیم صهیونیستی، در آستانه نشست پر سر و صدا و ضدایرانی لهستان، در اوج بدعهدیهای خارجی و بیتدبیریهای داخلی، فرانسه گرفتار جلیقه زردها میشود، دولت آمریکا تعطیل و طرح برگزیت در انگلیس زمین میخورد. شورشهای فرانسه را به لحاظ شکلی و ساختاری «بیسابقه» عنوان کردهاند؛ تعطیلی دولت آمریکا را هم که به بیکاری ۸۰۰ هزار کارمند و اعتصاب و اعتراضهای کارگری منجر شده، به لحاظ طول زمان، «بیسابقه» مینامند و بحران پیچیده برگزیت که به گفته «ترزا می» ظرفیت تجزیه بریتانیا و حتی فروپاشی اتحادیه اروپا را دارد را هم «بیسابقه» گفتهاند. اسرائیل هم یکی از رسواترین شکستهای تاریخ نحس ۷۰ ساله خود را ظرف تنها ۴۸ ساعت از حماس طی همین ایام است که میخورد. صهیونیستها میگویند، در یکی از بدترین و آسیبپذیرترین شرایط خود قرار دارند و آمادگی روبهرو شدن با جنگی دیگر را ندارند.
آلسعود هم، گرفتار پروندهای میشود که بنسلمان را، تا مرز «خداحافظی با پادشاهی» به پیش میبَرَد، آن هم با قتل یک خبرنگار! رژیمی را که، جنایتهای وحشیانه در یمن نتوانسته بود به این نقطه برساند، قتل یک خبرنگار به آن نقطه میرساند! بد نیست این را هم اضافه کنیم که یکی از قویترین احتمالات درباره چرایی تکهتکه کردن جمال خاشقجی به دستور بن سلمان، این است که، او به خبرنگار گاردین گفته بود، شبکه تلویزیونی ضدایرانی «ایران اینترنشنال» را آلسعود به راه انداخته است! رسوایی بن سلمان، اینجا به شکلی به ایران مرتبط میشود! گفتنی است مدیر شبکه ضد ایرانی ایران اینترنشنال، آقای رمضانپور، معاون فرهنگی و فراری وزیر ارشاد دولت اصلاحات است!
قتل خاشقجی فقط بن سلمان و طرحهای نمایشی اصلاحاتش را «رسوا» نکرد، جریانهای سیاسی داخلی ایران را هم که، تلاش میکنند با الگو قرار دادن «بن سلمان» و «کیم جونگ اون» فشارهای آمریکا علیه ایران موثر واقع شود را هم رسوای خاص و عام کرد. نکرد؟ سری به گزارشهای آن روزنامه زردی بزنید که تیتر زد «امضای کری تضمین است» (!)
در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی هستیم. تمام توانایی خود را به میدان آوردهاند تا جمهوری اسلامی ایران ۴۰ سالگیاش را جشن نگیرد. از داخل به یک شکل و از خارج هم به شکلی دیگر. در شبکههای اجتماعی هم به یک شکل.
در داخل دستاوردها را زیر سؤال میبرند و میگویند، «در این ۴۰ سال که کاری نکردهایم» تا نتیجه بگیرند «نباید جشن بگیریم» و از خارج هم همین مفهوم را با ادبیاتی «رو» تر میگویند. غافل از اینکه، خداوند متعال، تنها حکومت شیعه جهان را که چشم امید مظلومان جهان به آن دوخته شده، با وجود تمام کاستیها! خیانتها و مشکلات تنها نگذاشته و نمیگذارد تا اینکه انشاءالله، «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون».
جعفر بلوری