دلایل زیادی در مؤلفههای ملی امریکا و متغیرهای مرتبط با غرب آسیا موجب شد ترامپ عزم خود را برای خروج از سوریه اعلام کند. این مسئله فقط به سوریه محدود نمیشود و براساس اعلام معاون رئیسجمهور امریکا، ادامه حضور امریکا در افغانستان هم از سوی ترامپ در حال بررسی است.
ترامپ نیز تأکید کرده که افغانستان موجب شد اتحاد شوروی تبدیل به روسیه شود و این موضع معانی روشنی در بر دارد. با اینکه صهیونیستها به شدت از این رویکرد ترامپ ناراضی هستند و از طریق بولتون و پمپئو برای منصرف کردن ترامپ تلاش کردهاند، ولی فشار لابیهای صهیونیستی فقط این اقدام را با کمی تأخیر روبهرو کرده است و رصد تحرکات امریکا در سوریه و عراق نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی امنیتی و سیاسی امریکا با عجله دنبال برخی ساماندهیهای اضطراری با ترکیه و فرانسه است تا از میزان پیامدهای قطعی خروج امریکا بکاهند.
ترامپ نمیتواند روی عربستان، امارات و مصر، بیش از پرداختهای مالی برخی هزینهها حساب باز کند و اسرائیل هم حتی با نمایش عملیاتی در فرودگاه دمشق به منظور نگه داشتن امریکا در سوریه و منطقه، دستاوردی نداشت. ترامپ که سال جدید را با تعطیلی دولت فدرال آغاز کرده، مشکلات زیادی دارد و نمیداند به کابوس سبقت اقتصاد چین نسبت به امریکا در سال ۲۰۲۰ فکر کند یا به پروندههای گوناگون قضایی و امنیتی که توسط FBI به شکل جدی در حال پیگیری است بپردازد. البته کنگره هم بیکار نیست و در مورد مناسبات مالی – تجاری شخصی ترامپ با محمدبن سلمان، در کنار سیاست خارجی بحرانساز ترامپ با تمامی جهان مشغول بررسیهای خود است.
ارتباط ویژه ترامپ با روسها و کتمان برخی از گزارشها از دیدار با مقامات روس، تا رویکرد وزارت خزانهداری برای خارج کردن شرکتهای نزدیک به پوتین از لیست تحریم و موضوعات متنوع دیگر، ترامپ را در دستگاههای قضایی، امنیتی و قانونگذاری با مرحله آماده شدن برای استیضاح در کنگره و حتی گمانهزنی برای کنارهگیری از قدرت در سال ۲۰۱۹ از سوی سناتورها و مقامات سابق امریکا به پیش برده است.
سفر دستپاچه پمپئو و بولتون به منطقه، بهجز موضعگیریهای تبلیغاتی، فقط برای برطرف کردن نگرانی شرکای امریکاست که نتیجهای نیز در بر نداشته است، چراکه امریکا نهتنها باید در یک زمانبندی سریع از برخی مناطق غرب آسیا خارج و تعداد نیروهایش را در دهها پایگاه نظامی کاهش دهد، بلکه در ساختار رسمی دولت امریکا نیز، نوبت به رفتن ترامپ رسیده و این کابوس برای شرکای امریکا در غرب آسیا هولناک است و یک فروپاشی همهجانبه را در افق نزدیک نشان میدهد.
عجله کشورهای عربی برای بازگشت به دمشق حتی پمپئو را نگران کرد که شاید این کشورها برای کاستن از خسارتهای بیشتر، حرکت به سمت تهران را نیز برنامهریزی کنند و امریکا را مقصر همه سیاستهایشان معرفی نمایند. حتی اگر ترامپ با کمک رشوههای مالی گسترده کشورهای عربی یا لابیهای صهیونیستی در مقابل استیضاح دوام بیاورد، دیگر نمیتوان در نیمه دوم دوره ریاستیاش انتظار داشت، همان ترامپ دو سال گذشته در کاخ سفید باشد.
مسئله تأملبرانگیز و مشکوک این است که عدهای که در داخل کشور بلای برجام را بر کشورمان تحمیل کرده و منتظر دموکراتها بودند، در این شرایطی که ترامپ به سر میبرد، دست به کار شده و تحلیل میکنند که ترامپ برای دوره دوم ریاست هم باقی است و باید با او هرچه زودتر وارد مذاکره شویم! به راستی این کار برای منافع ملی است یا نجات ترامپ؟!
هادی محمدی