بنابر خبری که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، صبح روز دو شنبه در نشست مطبوعاتی اعلام کرده، هیئتی از طالبان افغانستان روز قبل به تهران آمده بود تا مذاکرات مفصلی با عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه، داشته باشد. این خبر قاسمی تأیید اظهارات علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در هفته قبل بود که در جریان سفرش به کابل از تماس و مذاکره با طالبان گفت، هرچند که تأکید داشت که این جریان با اطلاع دولت افغانستان است.
همانگونه که شمخانی گفته بود، این جریان ادامه خواهد داشت و حالا آمدن هیئت طالبان تأیید این گفته او است و نشان میدهد که ورود ایران به ماجرای مذاکرات طالبان اتفاقی نیست و جریان دامنهداری با دیدارها و مذاکرات بعد از این خواهد بود. با نگاه کلی به تحولات منطقه و نگاه خاص به افغانستان، باید گفت که تماس با طالبان و حضور جدی ایران در مذاکرات با این گروه ضرورتی اجتنابناپذیر است چرا که دور ماندن ایران از این جریان به صلح و ثبات و منافع ملی نه تنها افغانستان بلکه حتی ایران هم لطمه میزند.
این طبیعی است که با سر و سامان گرفتن نسبی اوضاع در سوریه نگاهها معطوف به افغانستان و جنگ داخلی طولانی مدت در این کشور شود، به خصوص اینکه شکست داعش در سوریه باعث شده این گروه تروریستی سر از افغانستان در بیاورد. هرچند که دلایل روشن و مستندی در مورد انتقال اعضای داعش از سوریه به افغانستان رو نشده که البته در این موارد هم نمیتوان انتظار چنین چیزی را داشت، اما همزمانی شکست داعش در عراق و سوریه و تقویت این گروه در داعش دستکم این گمانهزنی را جدی کرده که عوامل خارج از افغانستان دست به کار انتقال برخی از عناصر داعش به افغانستان شده است.
اخبار و گزارشهای تأیید نشدهای منتشر شده که نقش امریکا را در این زمینه تأیید میکند تا از عناصر داعش برای تضعیف طالبان و ناامن کردن کل منطقه از پاکستان تا آسیای مرکزی و حتی روسیه و ایران استفاده کند. بنابراین، لازم است ایران نقش فعالی را برای پیشبرد مذاکرات صلح در افغانستان به عهده بگیرد تا اینکه از یک سو طالبان به عنوان رقیب جدی داعش در افغانستان متقاعد به گزینه مذاکره به جای جنگ شود و از سوی دیگر، مذاکرات صلح و پیشرفت در این زمینه مبدل به مانعی در برابر قدرت یافتن داعش در افغانستان شود.
وجه دیگر از ضرورت ورود ایران به مذاکرات با نگاهی به طرفها و کشورهای دخیل در جریان مذاکرات افغانستان قابل توجیه است. کسی شک ندارد که امریکا از زمان دولت اوباما سعی داشته یکطرفه و حتی بدون حضور نمایندهای از دولت افغانستان با گروه طالبان وارد مذاکره شود و با تمام مخالفتهای دولت ترامپ با دیگر سیاستهای آن دولت، این موضوع همچنان ادامه یافته و حتی جدیتر هم دنبال شده است.
نمایندگان دولت ترامپ در این مدت کوتاه دو سال چندین بار با نمایندگان طالبان در قطر و امارات دیدار داشتهاند و انتظار میرود که به زودی هم دیداری در عربستان داشته باشند. وجود مذاکراتی با طالبان از سوی ایران یا روسیه خود به خود باعث میشود امریکا تنها طرف مذاکره با این گروه نباشد و در نتیجه، میزان مانور امریکا در این مذاکرات محدود شود چرا که طالبان این امکان را خواهد داشت تا به جای امریکا با طرفهای دیگری وارد مذاکره بشود.
این قضیه از آنجایی اهمیت دارد که معلوم نیست امریکا در مذاکرات مستقیم خود با طالبان چه قصد و غرضی دارد و میخواهد چه شروطی را به طالبان تحمیل کند یا در مقابل، حاضر است برای امتیاز دادن به طالبان از چه حق و حقوق دولت و ملت افغانستان چشمپوشی کند.
بنابراین، برای حفظ توازن در ظرفیتهای مذاکره ضرورت دارد کشورهای دیگری به غیر از امریکا وارد مذاکره با طالبان شوند تا نه تنها منافع ملی و امنیت کشور افغانستان حفظ شود بلکه منافع ملی و امنیت کشورهای همسایه هم تضمین شود. از آنجایی منافع ملی و امنیت افغانستان و همسایههای آن در هم تنیده است، وجود چنین توازنی ضرورت دارد جدای از اینکه باید با این توازن از یکهتازی امریکا و برنامههای پیدا و پنهان این کشور برای تهدید منافع کشورهای منطقه جلوگیری کرد.
سید رحیم نعمتی