مسیحیان با طیفهای مختلف خود اعم از آشوری، ارمنی، سریانی، کلدانی و غیره سالهای مدیدی است که در شهرهای مختلف مسلمانان در کنار آنها زندگی کردهاند. ایران، عراق، سوریه، لبنان و مصر کشورهای مسلمانی در خاورمیانه هستند که در مقایسه با دیگر کشورهای این منطقه شمار بیشتری از مسیحیان را در خود جای دادهاند. در این کشورها مسیحیان بدون هیچ مشکلی در کنار مسلمانان در طول سالیان متمادی و طولانی زندگی کردهاند و هیچ مشکلی هم برایشان به وجود نیامده است.
یکی از کارکنان سفارت امریکا در ایران در سالهای دهه چهل میلادی گزارش میدهد که کشیکهای آمریکایی آزادانه به ایران میآمدند و در شهرهای مختلف این کشور به تبلیغات دینی میپرداختند و یک بار گزارش نشد که مورد آزار و اذیت قرار گرفتند یا تعرضی به آنها شده باشد.
مسیحیان در این کشورها اقلیتی هستند که به رسمیت شناخته شدهاند و در قانون اساسی آن کشورها تاکید شده است که باید حقوق آنها حفظ شود و آزادانه مختارند که مناسبتهای دینی خود را دنبال کنند.
با این وجود حضور روحانیون دینی از هر دو طیف در مراسم مختلف یکدیگر تابویی بوده که تا چند دهه پیش شکستن آن غیرقابل تصور بود.
جوامع دینی هر دو طیف این گونه برداشت میکردند که حضور یک فرد مسلمان یا مسیحی در مراسم طیف مقابل به مثابه پذیرفتن اعتقادات دینی آن طیف محسوب میشود و گناهی نابخشودنی است چرا که در حقیقت تلاشی برای تبلیغ دین طرف مقابل به حساب میآید.
شاید نخستین بار امام موسی صدر، روحانی برجسته شیعی بود که در لبنان این تابو را شکست و با هدف تبلیغ صلح و آرامش و زندگی مسالمتآمیز میان مسلمانان و مسیحیان به کلیسای مسیحیان قدم گذاشت.
این اقدام امام موسی صدر در بحبوحه تنش میان مسلمانان و مسیحیان لبنانی در دهه پنجاه شمسی که در آخر به جنگ داخلی نیز کشیده شد، بازتاب گستردهای در جامعه لبنانی داشت تا آن جا که او را منجی محبوب لبنانیها لقب دادند و جایگاه ویژهای نزد مردم لبنان از جمله مسیحیان این کشور پیدا کرد.
امام موسی صدر را میتوان پیشتاز شکست دیوار جدایی میان مسلمانان و مسیحیان دانست. این اقدام او اگر چه نقش به سزایی در نزدیکی ادیان آسمانی به یکدیگر و تاکید بر زندگی مسالمتآمیز آنها گذاشت اما از سوی روحانیون بعد از او چندان تکرار نشد.
با آغاز فعالیتهای تروریستی در عراق بعد از سقوط رژیم بعثی در سال 2003، مسیحیان عراقی که تا این تاریخ در حدود 1.3 میلیون نفر از جمعیت عراق را تشکیل میدادند مورد هدف کور گروههای تکفیری قرار گرفتند. هدف از این کار تنگکردن فضای زندگی برای مسیحیان بود تا احساس کنند در فضای ناامنی که گروههای تروریستی در ایجاد آن سعی داشتند جایی برای زندگی ندارند.
با حمله داعش به موصل و نابودی نمادهای دینی تمامی مذاهب از جمله مسیحیان و کشتن مردان و بردهکشی جنسی از زنان در دوران تسلط این گروه تروریستی بر موصل و دیگر استانهای مجاور آن، فضا برای مسیحیان بیش از هر زمانی تنگ شد.
داعشیها تلاش میکردند این گونه وانمود کنند که در جامعه اکثریت مسلمان جایی برای دیگر اقلیتها وجود ندارد مگر آن که مجبور به تغییر مذهب شوند یا مطابق با دستورات آنها جزیه دهند.
انفجارهای مکرر کلیساها در بغداد در آستانه سال نوی مسیحی تلاشی بود که از سوی جریانهای تکفیری صورت می گرفت تا وانمود شود عراق دیگر جای زندگی برای مسیحیان نیست.
بزرگترین انفجار در کلیسای «ماریو حنا» در محله «الدوره» بغداد در روز کریسمس سال 2013 روی داد که باعث کشته شدن دست کم 35 نفر و زخمی شدن 55 نفر دیگر شد. این حادثه جامعه مسلمان عراق را بر آن داشت تا به جامعه مسیحی بفهماند که فعالیتهای تروریستی را به شدت محکوم میکند و خود ارتباطی با آن ندارد. به ویژه گروههای شیعی که بزرگترین قربانیان فعالیتهای تروریستی عراق در طول دوران بعد از سرنگونی رژیم بعث بودند.
پیامهای همدردی گروههای شیعی با گروههای مسیحی در حقیقت تلاشی بود برای این که جامعه مسیحیت عراق را مجاب کند که مسلمانان مشکلی با اقلیتهای دینی ندارند و همانطور که سالها زندگی مسالمتآمیز در کنار آنها داشتند اکنون نیز بر این اصل تاکید دارند.
عراقی ها برای این که بگویند هیچ گاه یکدیگر را فراموش نکرده اند و دین و مذهب تفاوتی در پیوستگیشان ایجاد نمی کند هر ساله ضمن گرامیداشت میلاد حضرت مسیح (ع) در مراسم مذهبی مسیحیان شرکت می کنند. امسال هم مقامات و شخصیتهای برجسته سیاسی عراق همچون برهم صالح، رئیس جمهوری عراق، عادل عبدالمهدی، نخست وزیر و سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی در مراسم سال نوی مسیحیان عراق شرکت کردند. این اقدام میتواند التیامی بر زخمهایی باشد که در این سالها وحدت عراقیها را مخدوش کرده است.
علی موسوی خلخالی