رژیم اسرائیل به «سریعترین آتشبس تاریخ» تن داد. عملیات روز دوشنبه نظامیان این رژیم نه تنها ناتوانی اسرائیل از «به نتیجه رساندن» عملیاتهای نظامی علیه مقاومت را ثابت نمود بلکه نشان داد هم اینک سیستم سیاسی و نظامی اسرائیل از درون نیز دچار اختلالات جدی است چرا که «اوگدور لیبرمن» در مقام وزیر جنگ بدترین زمان را برای اقدام نظامی ضد فلسطینی انتخاب کرد؛ زمانی که نخستوزیر در سفر خارجی بود و ناگزیر شد سراسیمه به تلآویو بازگردد و نیز زمانی که او در تلاش بود تا نشان دهد قطار «عادیسازی روابط اسرائیل با حوزه عربی» در چند قدمی مقصد قرار دارد. نتانیاهو میدانست پذیرش آتشبس سبب کنارهگیری حزب «اسرائیل بیتنا» و شخص وزیر جنگ از کابینه او میشود و متوجه هزینههای آن هم بود و از قضا این هزینهها به سرعت هم با استعفای لیبرمن و تظاهرات گسترده اعتراضی در تلآویو روی داد؛ اما مشکل «مقاومت فلسطین» برای او اولویت بیشتری داشت چرا که مقاومت فلسطین با واکنش شدید و کم سابقه و فوری، نشان داد کاملاً آماده است و زمان را نیز به نفع خود ارزیابی مینماید. کما اینکه وقتی جنگ پس از یک روز و نصف متوقف گردید، مردم در غزه در پیروزی خود تردید نداشتند همان گونه که مردم در تلآویو تردیدی نداشتند که شکست خوردهاند. طعم و مزه تظاهرات شادمانانه غزه و تظاهرات اعتراضی تلآویو کاملاً متفاوت بود. اجازه بدهید ابعاد این رویداد، پیامها و پیامدهای آن را تا حدی تشریح کنیم:
1- دوشنبه گذشته یک ماشین حامل کماندوهای اسرائیلی به فرماندهی سرتیپ «غسان علیان» تلاش کرد تا از طریق نوار مرزی جنوب شرق غزه، خود را به «خان یونس» واقع در سه کیلومتری مرز جنوب شرقی برساند و یک تن از فرماندهان گردانهای عزالدین قسام را برباید و از این طریق، حماس و جهاد اسلامی را برای همراه شدن با حوزه عربی سازش تحت فشار قرار دهد و در عین حال برتری اطلاعاتی و عملیاتی خود را به رخ حریف خود بکشد اما این جوخه ربایش کمی پس از ورود، در منطقه «التفاح» واقع در شرق غزه با عملیات کمین مقاومت مواجه گردید و «علیان» که حدود یک ماه پیش به فرماندهی تیپ ویژه اسرائیل- گولانی- منصوب شده بود به همراه یکی دیگر از اعضای این جوخه کشته شدند. پس از شکست عملیات، نیروی هوایی اسرائیل برای نجات جان بقیه افراد گروه و از بین بردن اسناد نظامی وارد عمل شده و منطقه درگیری و اطراف آن را بمباران نمود که در نتیجه آن هفت نفر از نیروهای مقاومت به شهادت رسیدند. جنبش مقاومت بلافاصله پس از آن وارد عمل شد و تا عمق 50 کیلومتری اطراف منطقه غزه - موسوم به غلاف غزه- را زیر آتش گرفت که در نتیجه این حملات چند صد هزار نفر از ساکنان این مناطق به پناهگاهها هجوم آوردند و در این میان دستکم 60 نفر از آنان مجروح شدند که لااقل -به اعتراف رژیم صهیونیستی-
ده نفر از آنان تاکنون به هلاکت رسیدهاند و جدای از آن 6 نفر از نظامیان اسرائیلی نیز در جریان حمله و پس از آن به هلاکت رسیدهاند. در طول عملیات 14 نفر از فلسطینیها نیز به شهادت رسیدند. اما بلافاصله پس از آنکه نتانیاهو متوجه شد فلسطینیها بنا برگسترش دامنه حملات خود دارند، سفر خارجی خود را رها کرد و دست به دامان مصریها شد تا آتشبس برقرار گردد. کما اینکه با موافقت طرف فلسطینی عملیات نظامی متوقف گردید. این در حالی بود که اسرائیل برای اولین بار رسماً اعلام کرد که - تنها - 80 موشک و راکت از 300 موشک و راکت شلیک شده مقاومت فلسطینی را توسط سامانه دفاعی «گنبد آهنین» رهگیری کرده است که خود رهگیری هم به معنای متوقف و منهدم کردن نیست. این درگیری در حالی به سرعت به پایان رسید که به یک زلزله در درون سیستم اسرائیل منجر شد. در این میان «تزیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی، آتشبس در غزه را یک «شکست بزرگ امنیتی» که به توانمندی بازدارندگی اسرائیل آسیب زده خواند؛ لیبرمن در توضیح استعفایش از وزارت جنگ گفت آتشبس غزه، تسلیم اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین بود؛ «رام بن باراک» معاون سابق موساد نتیجه گرفت که هم اینک اسرائیل پس از درخواست فوری آتشبس در غزه واقعاً در نقطه بدی است. روزنامههای رژیم صهیونیستی هم تردید نداشتند که اسرائیل یک شکست سنگینی متحمل شده است. «اسرائیل الیوم» نوشت شهروندان معتقدند نتانیاهو قادر به تأمین امنیت آنان نیست و یدیعوت احارنوت گفت شهروندان از دولت در مهار مقاومت فلسطینیها مأیوس شدهاند. اگرچه رژیم اسرائیل در واکنش به حملات موشکی و راکتی مقاومت به حدود 100 نقطه از منطقه بسته غزه حمله کرد و در این میان به ترور «نورالبرکه» یک فرمانده میدانی گردانهای عزالدین قسام که سالها در لیست ترور ارتش اسرائیل قرار داشت، نایل آمد، اما این حجم از موشکها و راکتهای شلیک شده و شادمانی گسترده ساکنان در محاصره غزه از واکنش فوری و قاطع مقاومت، نشان داد وضع امنیتی اسرائیل در فاصله جنگ قبلی غزه تاکنون ضعف بیشتری پیدا کرده است.
2- پیام موشکها کاملا روشن بود. در بعد امنیت داخلی موشکهای مقاومت موازنه امنیتی با رژیم غاصب اسرائیل را به اثبات رساندند. پیش از این اسرائیلیها گمان میکردند، دست برتر در نیروی هوایی تسلط امنیتی را برقرار میکند اما موشکهای بالنسبه کمهزینه و موثرتر مقاومت نشان داد، نیروی هوایی اسرائیل موازنهسازی و معادله امنیتی را به مقاومت فلسطینی باخته است. همین دو هفته پیش بود که نخستوزیر اسرائیل با هدف تحریک اروپا به همراهی با اسرائیل علیه حزبالله گفت تعداد موشکهای حزبالله حتی از موشکهای کل اروپا هم بیشتر است. بنابراین میتوان گفت اسرائیل اعتراف کرد که موشکهای شمال و جنوب، موازنه امنیتی را به ضرر رژیم اسرائیل تغییر داده است.
اما این موشکها یک پیام منطقهای هم فرستادند. گستاخی اسرائیلیها در نفوذ به منطقه خانیونس در جنوب غزه و تلاش برای ربایش یک فرمانده فلسطینی اولین ضربه را به عادیسازی روابط سران بعضی از دولتهای عربی با اسرائیل غاصب زد چراکه این عملیات و جنگی که به طور طبیعی پس از آن روی میداد با ادبیات عادیسازی و علنیسازی روابط عربی - اسرائیلی همخوان نبود. از آن طرف پاسخ گسترده و تقریبا بیسابقه مقاومت فلسطینی به عملیات محدود نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در منطقه «التفاح» غزه ثابت کرد، آشکارسازی روابط تلآویو با بعضی شیوخ عرب کمکی به حل مشکل امنیتی اسرائیل در مرزهای شمالی و جنوبی که در تسخیر جبهه مقاومت است نمیکند. درواقع واکنش موشکی مقاومت بسیار بیش از اقدامات دیپلماتیک و آشکار و سری چند ماه اخیر نتانیاهو، در زمینه سیاست خارجی و جمعبندی کشورهای منطقه اثر گذاشت بهگونهای که بلافاصله پس از آتشبس در درون جامعه غاصب اسرائیل از پایان دوره نتانیاهو و حزب او سخن به میان آمد و خود بنیامین نتانیاهو یک روز پس از برقراری آتشبسی که خود او درخواست نموده بود، اعلام کرد تمایلی به ادامه حضور در عرصه سیاسی ندارد. از این موضوع یک نتیجه کلیتر هم بهدست میآید و آن اینکه؛ «آنچه سرنوشت منطقه و ازجمله پرونده فلسطین را رقم میزند دستور کارهای آمریکایی، تحرکات اسرائیلی و تمایلات شیوخ عرب نیست بلکه این اراده و عمل جبهه مقاومت است که آمریکا، اسرائیل و شیوخ عرب را نیز وادار به پذیرش چیزهایی میکند که به تعبیر لیونی «شکست امنیتی بزرگ» بهحساب میآید. حالا میتوانیم بگوییم واکنش پرحجم و بانشاط مقاومت غزه و یکپارچگی مردم در حمایت از عملیات ضربتی مقاومت و از آن طرف درخواست «آتشبس سریع» و استعفاها و اعتراضات خیابانی در مناطق تحت سیطره اشغالگران، وضع آینده و «دست برتر مقاومت» را اثبات کرد.
3- بر اثر شلیک دستکم 400 موشک و راکت که ارتش اسرائیل رقم آن را 300 خوانده است، حداقل 60 نفر از صهیونیستها زخمی شده و 14 نفر از آنان به هلاکت رسیدهاند و در این بین اسرائیل یک فرمانده صاحبنام ارتش خود را هم از دست داده است. این درحالی است که سابقه نداشت اسرائیل برای ربایش یک نفر، فرمانده تیپ ویژه خود را مامور کرده و جان آن را به خطر بیندازد. در این ماجرا فلسطینیها هم بیش از 14 شهید ندادند و حال آنکه در عملیاتها و اقدامات پیشین معادله کشتهها و زخمیها بین دو طرف لااقل یک به شش بود و فقط در جنگ 33 روزه به یک به سه رسیده بود. الان اسرائیل میداند که از این پس هر اقدام او با واکنش قاطع مواجه میگردد و لذا باید در اقدام نظامی علیه غزه تأمل زیادی داشته باشد همانگونه که 12 سال تأمل بسیار درباره قدرت حزبالله مانع دست زدن او به جنگ جدیدی علیه لبنان شده و به گمان ما تا دهها سال دیگر هم اسرائیل فکر حمله نظامی اشغالگرانه به لبنان را نخواهد داشت.
سعداله زارعی