پس از اعلام خروج امریکا از توافق بینالمللی برجام، روند بازگشت تحریمهای یکجانبه ایالات متحده علیه ایران شروع شد که سرآغازی برای تحول در نظام جهانی به شمار میرود. تلاش امریکا برای استفاده از ابزارهای اقتصادی خود برای تحمیل فشار در حوزه سیاسی علاوه بر آنکه چین و روسیه را برانگیخته، اروپا را به عنوان اصلیترین متحد این کشور نیز وادار به واکنشی کرده که در صورت اجرایی شدن آن، احتمال کاهش ارزش دلار در سطح جهان پیشبینی میشود.
این روند با تهدیدات دونالد ترامپ علیه شرکتها و بانکهای جهانی شکل گرفت که طبق هشدار رئیسجمهور امریکا، شرکتهای بینالمللی در صورت ادامه همکاری با ایران طبق مفاد تحریمهای ثانویه این کشور، مشمول جریمه میشوند. در ادامه همین روند در ابتدای شهریور گروهی از سناتورهای جمهوریخواه با ارسال نامهای به وزیر خزانهداری خواستار قطع دسترسی ایران به سیستم سوئیفت شدند. این درخواست باعث شد چندی بعد کشورهای اروپایی که به دنبال حفظ برجام هستند، از تشکیل خطوط مالی جدید برای تبادل با ایران خبر بدهند که طبق اظهاراتشان یک کانال مالی مستقل از امریکا و با هویتی کاملاً اروپایی خواهد بود.
سوئیفت یک سیستم پیامرسان پولی بینالمللی است که تراکنشهای مالی فرامرزی از طریق آن انجام میشود و امروزه بیشترین حجم فعالیتهای پولی جهان درون این پیام رسان مالی انجام میشود، اما در سالهای اخیر و به ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ، به دلیل سیاستهای یکجانبهگرایانه امریکا نگرانیهایی در جریان مبادلات تجاری جهان بابت امنیت و تداوم استفاده از این سیستم پولی به وجود آمده است.
در شرایطی که ایالات متحده یک بار دیگر تلاش میکند از قدرت دلار و همچنین نهادهای مالی تحت کنترل خود برای پیشبرد سیاستهای امریکا در محیط بینالمللی استفاده کند و این موضع تنشهای تجاری را با اروپا تشدید کرده، اتحادیه اروپا درصدد است با راهاندازی یک کانال مالی جدید، گامی جدید در مسیر خودمختاری مالی از امریکا بردارد. در این میان ایران گزینه در دسترسی برای پایلوت این حرکت خواهد بود.
با توجه به محدودیت شرکتهای اروپایی در زمینه دسترسی به بازار ایران و عدم انتفاع از مبادله تجاری با کشورمان، این مسئله از اهمیت خاصی برای رهبران اروپایی برخوردار است. اروپاییها شاهد بودند که در دوران تحریمهای قبلی و خروج شرکتهای غربی از ایران، چینیها و روسها جایگزین شدند. از این رو ایجاد یک مسیر جدید علاوه بر امکان حضور اروپا در ایران، برخورداری از منافع این بازار و کاستن از بحرانهای اقتصادی برخی از کشورهای اتحادیه اروپا آنها را از نوسانات سیاسی در واشنگتن نیز دور خواهد کرد.
مجموع این تحولات باعث بروز نگرانیهایی در میان مقامات مالی امریکا درباره ظهور یک نظام مالی مستقل از نظام مالی مورد نظر امریکا شده است. تارنمای واشنگتنفریبیکن روز سه شنبه همین هفته نوشت که مقامهای ارشد وزارت خزانهداری دولت امریکا از جمله مقامهایی که امیدوار به حفظ توافق هستهای هستند، در تلاشند ترامپ را مجاب کنند که دسترسی ایران به سیستم بانکی سوئیفت برقرار بماند، اما ترامپ و مقامات ارشد امنیت ملی کاخ سفید مانند جان بولتون مخالف این موضوع هستند. ظاهراً ماحصل این وضعیت، بروز اختلافنظر میان سیاستمداران و مسئولان حوزه مالی امریکا بر سر شدت تحریم ایران شده است.
مقامات خزانهداری و همچنین رؤسای بانکهای بزرگ ایالات متحده میدانند در صورتی که اروپا موفق شود یک کانال مالی جدید طراحی کند و مبادلات خود را با ایران در این کانال ادامه دهد، چین، روسیه و دیگر کشورهایی که بعضاً تحت فشار یا تحریم امریکا قرار میگیرند از پتانسیل لازم برای حرکت در این مسیر برخوردارند، سناریویی که تحقق آن به معنای سرآغاز افول قدرت دلار در معاملات جهانی و همچنین ضررهای مالی برای بانکهای امریکا خواهد بود. با انتقال تراکنشها و تعاملات مالی به کانالهای مالی جدید، نه تنها دیگر هزینهای بابت فعالیت در سوئیفت به بانکهای ایالات متحده پرداخت نخواهد شد بلکه کنترل امریکا بر نظامهای مالی متزلزل میشود.
سناریوی فوق در شرایطی مطرح است که آمار نشان میدهد امریکا با چالش جدی پیشی گرفتن چین در اقتصاد جهانی مواجه است. در واقع اگر زمانی سیاستمداران امریکایی با اتخاذ رویکردهای بینالمللی زمینهساز توسعه و پیشرفت مالی و پولی کشورشان میشدند، امروز سیاستهای آنها قدرت اقتصادی کشورشان را خدشهدار کرده است.
در این راستا، مقامات خزانهداری امریکا برای جلوگیری از دو زیان عمدهای که میتواند به طور کلی اقتصاد امریکا را در آینده نزدیک متزلزل سازد، این درخواست را مطرح کردند. به بیان دیگر، به نظر میرسد درخواست برای حفظ دسترسی ایران به سوئیفت برای این است که از انگیزههای اروپا برای طراحی این کانال مالی جدید، که ایران میتواند پایلوتی برای معماری آن باشد، کاسته شود. البته اوضاع سیاسی در کاخ سفید به گونهای است که احتمال پذیرش این درخواست از سوی ترامپ بعید خواهد بود.
به نظر میرسد اختلاف بر سر برجام، صرفاً مستمسکی برای فشار بر ایران نیست بلکه محکی برای شکل دادن به نظم مالی جهانی محسوب میشود. در این شرایط جامعه جهانی باید میان تبعیت از تصمیمات ایالات متحده و قرار داشتن زیر سلطه دلار با ایجاد مفری برای ادامه حیات در ورای سیستم موجود دست به انتخاب بزند. اگر کشورهای اروپایی و ایران بتوانند مکانیسمی را بدون آسیب دیدن از تحریمهای ثانویه یا قوانین فرامرزی ایالات متحده طراحی کنند، باید منتظر تغییری بنیادین در نظم مالی جهانی و چینش قدرتها باشیم.