جان کلام و نکته قابل تأمل مباحث رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و مسئولین محترم دولت در جریان در تصویب معاهده « اف ای تی اف»، گرفتن بهانه از دشمن با هدف جلوگیری از تشدید تحریمهای ظالمانه اعلام شد.
یعنی مسئولین بزرگوار؛ رسماً اعلام کردند، پیوستن به این معاهده که جنبه بینالمللی هم ندارد و مصوب کشورهایی است، که خود متهم ردیف اول مواد مندرج در آن هستند، نه تنها منجر به حذف تحریمها نخواهد شد، بلکه حتی در کاهش آن هم تأثیرگذار نخواهد بود.
نکته قابل تأمل دیگر این است که؛ اگرچه تحریمهای نظام سلطه علیه ایران به آخرین حد ممکن رسیده است، اما جالب است که آقایان اینبار با عنایت به تجربه قبلی در برجام، حتی حاضر نشدند تضمین بدهند که با این مصوبه، تحریمها دیگر تشدید نخواهد شد.
در هر حال این معاهده از تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی گذشت باید فرآیند رسیدگی قانونی خود را در شورای نگهبان و نیز احتمالاً در مجمع تشخیص مصلحت طی کند.
حال این سوال مطرح است که آیا به راستی تنها راه گرفتن بهانه از دشمنان نظام اسلامی، تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای آنهاست؟
چرا مسئولین ما در قوای سهگانه، قبل از اینکه چنین بهانهای برای دشمن ایجاد شود، با قانونگذاری مناسب و اجرای دقیق و کامل قوانین موجود، زمینه طرح چنین بهانههایی را از دشمن سلب نکردهاند؟
چرا موضوع شفافسازی تبادلات مالی دستگاههای دولتی، بانکها و سایر موسسات مالی و بهخصوص شفاف سازی دارایی و حقوق مسئولین محترم، از گذشته تا کنون مورد بیتوجهی قرار گرفته و همچنان مسکوت باقی مانده است؟
به عبارت دیگر چرا مردم باید تاوان کار مسئولینی را پرداخت کنند که با کمتوجهی خود، زمینه طرح چنین بهانههایی را فراهم ساختهاند؟
اصولاً چرا در اینگونه موارد، همواره سایر کشورها، مرجع و مبنای تصمیمگیریها بینالمللی قرار میگیرند؟ چه زمانی قرار است این مرجعیت با اقدامات دوراندیشانه مسئولین محترم، از آن نظام جمهوری اسلامی ایران شود؟
سوال آخر این است که؛ آیا طرفهای مقابل حاضرند تضمین بدهند که پس از پیوستن ایران به این معاهده، مبادله اطلاعات دو طرفه باشد و در صورت درخواست ایران، متقابلاً اطلاعات مورد نیاز ایران از جمله؛ اطلاعات مربوط به چگونگی حمایتهای مالی آمریکا و عربستان از تروریستهای داعشی اهواز و مجلس را در اختیار ما بگذارند؟
یادمان باشد؛ کشورهای مذکور علیرغم تمام فشارهای سنگینی که تا بهحال در زمینه مسائلی مانند؛ بازدید از مراکز هستهای، به ایران وارد کردهاند، در مورد سایر کشورها از جمله؛ رژیم اشغالگر قدس نهتنها تاکنون چنین برخوردی صورت نگرفته و اجازه بازدید از مراکز آنها صادر نشده است، بلکه حتی از طرح موضوع در مورد این کشورها نیز اجتناب کردهاند.
با این توصیفات، مسئولین محترم ما باید بپذیرند که راهکار گرفتن بهانه از دشمن، هرگز به زانو زدن در مقابل بهانه های او ختم نمیشود، بلکه نیازمند آن است که عملاً وارد میدان شده و با کار جهادی و روحیه انقلابی مشکلات را برطرف و با افزایش قدرت ملی در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی، راه را بر بهانهجوییهای بیگانه سد نماییم.
یعنی مسئولین بزرگوار؛ رسماً اعلام کردند، پیوستن به این معاهده که جنبه بینالمللی هم ندارد و مصوب کشورهایی است، که خود متهم ردیف اول مواد مندرج در آن هستند، نه تنها منجر به حذف تحریمها نخواهد شد، بلکه حتی در کاهش آن هم تأثیرگذار نخواهد بود.
نکته قابل تأمل دیگر این است که؛ اگرچه تحریمهای نظام سلطه علیه ایران به آخرین حد ممکن رسیده است، اما جالب است که آقایان اینبار با عنایت به تجربه قبلی در برجام، حتی حاضر نشدند تضمین بدهند که با این مصوبه، تحریمها دیگر تشدید نخواهد شد.
در هر حال این معاهده از تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی گذشت باید فرآیند رسیدگی قانونی خود را در شورای نگهبان و نیز احتمالاً در مجمع تشخیص مصلحت طی کند.
حال این سوال مطرح است که آیا به راستی تنها راه گرفتن بهانه از دشمنان نظام اسلامی، تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای آنهاست؟
چرا مسئولین ما در قوای سهگانه، قبل از اینکه چنین بهانهای برای دشمن ایجاد شود، با قانونگذاری مناسب و اجرای دقیق و کامل قوانین موجود، زمینه طرح چنین بهانههایی را از دشمن سلب نکردهاند؟
چرا موضوع شفافسازی تبادلات مالی دستگاههای دولتی، بانکها و سایر موسسات مالی و بهخصوص شفاف سازی دارایی و حقوق مسئولین محترم، از گذشته تا کنون مورد بیتوجهی قرار گرفته و همچنان مسکوت باقی مانده است؟
به عبارت دیگر چرا مردم باید تاوان کار مسئولینی را پرداخت کنند که با کمتوجهی خود، زمینه طرح چنین بهانههایی را فراهم ساختهاند؟
اصولاً چرا در اینگونه موارد، همواره سایر کشورها، مرجع و مبنای تصمیمگیریها بینالمللی قرار میگیرند؟ چه زمانی قرار است این مرجعیت با اقدامات دوراندیشانه مسئولین محترم، از آن نظام جمهوری اسلامی ایران شود؟
سوال آخر این است که؛ آیا طرفهای مقابل حاضرند تضمین بدهند که پس از پیوستن ایران به این معاهده، مبادله اطلاعات دو طرفه باشد و در صورت درخواست ایران، متقابلاً اطلاعات مورد نیاز ایران از جمله؛ اطلاعات مربوط به چگونگی حمایتهای مالی آمریکا و عربستان از تروریستهای داعشی اهواز و مجلس را در اختیار ما بگذارند؟
یادمان باشد؛ کشورهای مذکور علیرغم تمام فشارهای سنگینی که تا بهحال در زمینه مسائلی مانند؛ بازدید از مراکز هستهای، به ایران وارد کردهاند، در مورد سایر کشورها از جمله؛ رژیم اشغالگر قدس نهتنها تاکنون چنین برخوردی صورت نگرفته و اجازه بازدید از مراکز آنها صادر نشده است، بلکه حتی از طرح موضوع در مورد این کشورها نیز اجتناب کردهاند.
با این توصیفات، مسئولین محترم ما باید بپذیرند که راهکار گرفتن بهانه از دشمن، هرگز به زانو زدن در مقابل بهانه های او ختم نمیشود، بلکه نیازمند آن است که عملاً وارد میدان شده و با کار جهادی و روحیه انقلابی مشکلات را برطرف و با افزایش قدرت ملی در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی، راه را بر بهانهجوییهای بیگانه سد نماییم.