علی صوفی وزیر دولت اصلاحات، اظهار داشت: کسانی که مخالف الحاق به FATF هستند، حتی شاید ندانند با چه مخالفت میکنند. یک هراسی در آنها از جهانی شدن، توسعه ارتباط بینالمللی و عادی شدن روابط ایران با سایر کشورها وجود دارد. به عبارت دیگر مخالفان، الحاق به FATF را نوعی غربپرستی میدانند و به همین خاطر با لوایح چهارگانه مخالفت میکنند. در بین مخالفان کم هستند کسانی که دیدگاه کارشناسی دارند و گاهی به صدا و سیما میآیند و جزئیات دلایل مخالفت خود را بازگو میکنند اما در رسانهها و فضای مجازی این طور نیست. البته در گذشتهها نیز افرادی بودند که با هر تکنولوژی جدید و پدیده نویی ابتدا مخالفت میکردند اما بعد آن را میپذیرفتند. امروز هم درباره الحاق به FATF چنین وضعیتی وجود دارد.
وی مدعی شد؛ پرداخت هزینه تبعات نپیوستن به FATF بر دوش مردم است. وقتی ما نتوانیم خود را با روابط تجاری جهانی هماهنگ کنیم، طبعاً هزینهاش را باید مردم روی افزایش قیمت کالاها بپردازند.
مسئولیت مستقیم تصویب لوایح چهارگانه برعهده مجلس است اما به هر حال اگر این لوایح تصویب نشود قطعاً دولت نمیتواند برنامههای مصوب توسعهای را پیش ببرد و پاسخگوی مسئولیتهای خود در قبال عملیاتی کردن سند چشمانداز 20 ساله باشد. در واقع الحاق به FATF و برقراری مراودات مالی با سایر کشورهای دنیا لازمه اجرای برنامههای توسعهای، سرمایهگذاری در کشور، اشتغالزایی و خروج از رکود است بنابراین وقتی لازمه کار فراهم نباشد، سلسلهوار بقیه مسائل نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
وی در پاسخ این سؤال که آیا شجاعت مسئولیتپذیری را در مخالفان الحاق به FATF میبینید؟ میگوید: خیر، آنها مسئولانه اظهارنظر نمیکنند اگر مسئولیتپذیر باشند به همین راحتی در مقابل موضوع جبههگیری نمیکنند. مواضع آنها را زمان اجرای برجام فراموش نکردیم. چقدر با برجام مخالفت کردند؟ اما بعداً وقتی آمریکا از برجام خارج شد چقدر از خروج آمریکا از برجام اظهار نگرانی کردند و به دولت کنایه زدند و گفتند «بیخود به آمریکا اعتماد کردید». اگر برجام از نظر مخالفان بد بود خروج آمریکا از آن تحصیل حاصل بر آنها محسوب میشود چون برنامه اقدام جامع مشترک را در معرض برباد رفتن قرار میدهد.
اظهارات این عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در حالی است که اولاً طیف متبوع وی، در قبال دروغ و برعکس درآمدن وعدههای پرطمطراق قبلی سر خود را زیر لاک بردهاند یا حداکثر با فرافکنی و تخطئه دولت، از مسئولیت خود شانه خالی میکنند. این طیف باید توضیح دهند در حالی که میگفتند به واسطه تعامل با غرب، به اقتصاد رونق میبخشیم، چرا با وجود واگذاری امتیازهای بزرگ، اقتصاد را دچار رکود و تورم بیسابقه کردند؟! اولین گام صداقت و شجاعت مدعایی، عذرخواهی از ملت بزرگ ایران در این باره و دادن این تضمین است که دیگر مدعی پیشگامی و راهنمایی ملت ایران نباشند.
ثانیاً الفبای بیسوادی مخالفان FATF در حالی است که اغلب حامیان آن از بیسوادی رنج میبرند، مگر اینکه بگوییم با علم، این کارگروه مافیایی را بزک میکنند که در آن صورت مرتکب خیانت میشوند.
اگر ادعای مؤسسات اروپایی و آمریکایی FATF مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و جرایم سازمان یافتهای است، چگونه سراغ کازینوداری (قمارخانهدار) مانند ترامپ که هم درآمد نامشروع و هم فرارهای مالیاتی بزرگ دارد، یا برخی سران مافیایی دولت ایتالیا و (از مؤسسان FATF) نمیروند؟ اگر در ادعای مبارزه با تروریسم و پولشویی صادقند چگونه از تروریستهایی نظیر منافقین و داعش و پولشوییها و فعالیتهای علنی منافقین در آمریکا و اروپا ممانعت نمیکنند؟
در عین حال باید توجه داد که برخی ابعاد همکاری با FATF نظیر دادن آمار صرافیها، نوعی خودزنی و خودتحریمی است و هیچ کشوری وسط یک جنگ بزرگ، آمار مربوط به جبهه خود در آن جنگ را به دشمن نمیدهد. با این وصف چرا مدعیان اصلاحطلبی بر این کار اصرار دارند اما درباره خروج آمریکا از برجام منتقدان معتقد بودند و اکنون هم بر این اعتقادند که برجام در خدمت اهداف و منافع آمریکاست و خسارتهای آن متوجه طرف ایرانی است وقتی دولت ترامپ مطمئن شد دولت و وزارت خارجه ایران میگویند حتی با وجود خروج آمریکا از برجام در برجام میمانیم، از برجام خارج شد تا همان تعهدات حداقلی را که بر عهده داشت، انجام ندهد. در واقع مطمئن شد که ما تعهدات خود را یکطرفه انجام میدهیم. اگر قرار بود برجام بدون آمریکا و لغو تحریمها پیش برود، چرا سراغ بستن با کدخدا رفته و اشتیاق زایدالوصف مذاکره با دولتمردان آمریکایی را داشتند؟