فاصلهگذاری میان ترامپ و اوبامان بلافاصله پس از شکست انتخابات هیلاری کلینتون، توسط یک جریان سیاسی در داخل کشور آغاز شد و به کمک انبوهی از رسانههای مکتوب و اقدامات و رفتارهای ضد ایرانی تنها اختصاص به دونالد ترامپ پیدا کرد و از اوباما به عنوان فردی که به حقوق ایرانیها احترام گذاشت، یاد میشد. این پروژه که از آن باید تحت عنوان قدیمی «دیو و دلبرسازی» یاد کرد به قدری با واقعیتهای موجود صحنه بینالملل و روابط دوجانبه آمریکا با ایران تناقض دارد که برخی از تحلیلگران و مؤسسات آیندهپژوهی غربی را نیز به واکنش واداشته است. شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون با تأکید بر اینکه آمریکای جمهوریخواه یا دموکرات در روابط با ایران تأثیری ندارد، در لوبلاگ، اظهارات جانکری مبنی بر منتظر بودن ایران تا برگزاری انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا را ناخوشایند دانسته و تأکید میکند: اگر ایران بخواهد تا آمدن دولت بعد صبر کند، وضعیت اقتصادی و سیاسیاش وخیمتر میشود و واشنگتن را به این سمت سوق میدهد که محدودیتهای بیشتری علیه ایران اعمال کند.
هانتر همچنین یادآور میشود: «دولت جورج بوش ایران را محور شرارت خواند و این سیاست حتی با آمدن «باراک اوباما» و وزیر خارجه او «هیلاری کلینتون» تغییری نکرد.»
هانتر بیان میکند: «کلینتون اولین کسی بود که موضوع تحریمهای فلج کننده علیه ایران را مطرح کرد و بدترین تحریمها در زمان ریاست جمهوری اوباما وضع شد و (کلینتون) علت این تحریمهای سنگین را آوردن ایران به پای میز مذاکره بیان کرد. دولت اوباما نیز اقدام نظامی علیه ایران را همواره در نظر داشت و به احتمال زیاد اگر کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 پیروز میشد، به دنبال سیاستی سختگیرانه علیه تهران بود.»
استفن والت استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد نیز با تأکید بر اینکه «ترامپ سیاستهای اوباما در عرصه خارجی را ادامه میدهد»، در فارین پالیسی اظهار میکند: «در کارزار انتخاباتی، ترامپ وعده داد در عرصه سیاست خارجی «خانهتکانی» کند. با این حال امور مربوط به سیاست ایالات متحده با همان ترتیب همیشگی پیش رفته است.