«یک فوریت طرح شفافیت آرای نمایندگان رای نیاورد»؛ این شاید بهتآورترین خبری بود که ظرف چند هفته گذشته از مجلس مخابره شد. با وجود اینکه «شفافیت» و ابعاد مختلف آن، طی سالهای گذشته یکی از اصلیترین محورهای مطالبات از سوی نخبگان سیاسی و اقتصادی و همچنین عموم جامعه برای از بین بردن فرآیندهای فسادزا بوده است. همین نمایندگانی که حاضر به شفافیت عملکرد خود نیستند و زمین و زمان را به هم میدوزند تا از زیر بار آن شانه خالی کنند، این روزها بابت شفافیت مالی و تصویب لوایح چهارگانه برنامه اقدام (Action Plan) ذیل FATF گریبان چاک میکنند. اگر واقعا دغدغه نمایندگان بحث مبارزه با پولشویی است، چرا به دنبال الزام اجرا یا در صورت لزوم، اصلاح قانون مبارزه با پولشویی مصوب سال 86 نیستند؟
همچنین اصرار برخی نمایندگان بر اجرای تصویب لوایح چهارگانه برای حل مشکلات اقتصادی کشور و کاهش نرخ دلار در حالی است که اولا بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند بخش اعظم مشکلات اقتصادی و مربوط به برنامهها و مدلهای اقتصادی دولت است نه صرفا مسائل مربوط به روابط خارجی و ثانیا در روند چندماهه افزایش نرخ دلار چندین بار مشاهده شده که با انتشار اخبار مثبت درباره FATF و ورود سیگنال مثبت به بازار، نه تنها صعود قیمت دلار متوقف نشده بلکه باز هم روند افزایشی خود را طی کرده است.
ایران از سال 2009 در لیست ریسک بالا و مشمول Countermeasure که به لیست سیاه معروف شده، قرار گرفت و از 3 سال پیش، پس از امضای آقای طیبنیا از این لیست «تعلیق» و نه «خارج» شد، و خروج کامل از لیست یاد شده نیازمند رای مثبت همه 35 کشور عضو FATF به اضافه رژیم صهیونیستی و عربستان که به زودی به آنها ملحق میشوند، است و لذا اصرار نمایندگان برای اجرای کامل برنامه اقدام برای خروج از لیست سیاه با هیچ تضمینی همراه نیست. ممکن است ایران به همه تعهدات خود عمل کند و در زمان تعیین وضعیت، با مخالفت کشورهای متخاصم باز هم در لیست سیاه بماند.
نمایندگانی که حاضر به شفافیت آرای خود نیستند، باید مشخص کنند کشور که تحت شرایط بسیار ویژه امنیتی است، چرا باید بستر تسلط اطلاعاتی را برای کشورهای متخاصم فراهم کند؟ و باید پاسخ دهند چرا شفافیت را به 2گونه خوب و بد تقسیم میکنند؟