1-رهبر معظم انقلاب در دیدار هفته گذشته ولادیمیر پوتین«تحریمهای آمریکا را یک نقطه اشتراک بسیار قوی برای انجام مبادلات و معاملات اقتصادی خارج از چارچوب دلار» دانستند. ایشان همکاری ایران و روسیه در سوریه را یک نمونه از«مهار آمریکا» برشمردند و تاکید کردند «همین ایستادگی و موفقیتهای جمهوری اسلامی یک نمونه موفق دیگر مهار آمریکاست و همکاریهای ایران و روسیه در مسائل جهانی میتواند آمریکا را مهار کند». با تبیین و تحلیل این سخنان رهبری در مییابیم که مواضع ایشان ناظر بر واقعیتهای منطقه و صحنه بینالمللی و بیانگر «عمق نگاه راهبردی» ایشان به مسائل آینده جهان و منطقه است.
2-آمریکاییها در موقعیت دشواری قرار گرفتهاند و مجبورند علیرغم هزینههای دیپلماتیک زیاد، از اجرای «سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران» عقب نشینی کنند چرا که میدانند زمانی در اجرای این سیاست موفق خواهند شد که بتوانند خبر بستن شدن تنگه هرمز را در روزنامه های صبح بخوانند، بدون آنکه نگران افزایش بهای سوخت خودروهای خود در بعدازظهر باشند!، تا جاییکه باب وودوارد نویسنده آمریکایی کتابِ «ترس» اذعان میکند «شکست و عصبانیت ویژگی این روزهای کاخ سفید است». به دلیل همین آمریکا اعلام کرد راهکارهای لازم برای معافیت کشورها از مجازاتها را در پیش میگیرد!.
3- تجربه موفق ایران در مقاومت و دور زدن تحریم های قبلی، مخالفت کشورهای مختلف با تحریمهای جدید، تحریم دیگر کشورها از سوی آمریکا... و نهایتا به وجود آمدن«عزم لازم برای ایستادگی در برابر سیاستهای تحریمی آمریکا در جهان»، موجب شده تا تیغ «سلاح تحریم آمریکا» کندتر از هر زمان دیگری شود. اندیشکدههای آمریکایی شورای آتلانتیک، هریتیج و مرکز مطالعات راهبردی و بین الملل در گزارشهای جداگانهای اعلام کردهاند «ملاحظات پیچیده اقتصادی و ژئوپلیتیکی پیش بینی درباره اثر بخش بودن تحریمها را به شدت دشوار کرده و توئیتهای ترامپ درباره شدیدترین تحریمهای تاریخ علیه ایران فقط یک جنگ روانی است». دیوید فریدمن سفیر آمریکا در تلآویو هم در پاسخ به سؤال خبرگزاری اسرائیل هیوم میگوید «من پیغمبر نیستم که آینده تحریمها را پیشبینی کنم»! لذا استفاده بیش از حد امریکا از تحریمها علیه بیش از بیست کشور جهان سبب شده تا این کشورها به فکر تشکیل«بلوک اقتصادی–سیاسی» جدیدی بیفتند که میتواند در روابط بینالملل سرآغازی بر سقوط نظام سلطه باشد.کما اینکه شواهد حرکت به این سمت آشکار شده است.کارشناسان بینالمللی هشدار دادهاند«تحریمهای آمریکا سبب ایجاد «اکوسیستمی از بازیگران تحت تحریم» شده که میتوانند براساس«سیاستهای مستقل» و«منافع مشترک» تحریمها را ناکارآمد کنند».روسیه الیوم هم مینویسد «در آینده نزدیک کشورهای تحریم شده در نخستین و سریعترین اقدام با جایگزین کردن پول ملی در تعاملات تجاری خود، دلار را کنار خواهند گذاشت».
4-نکته مهم این است که در بلوک اقتصادی جدید از کشوری شیعه مثل ایران تا کشورهای سنی مثل ترکیه و تا دیگر کشورهای غیرمسلمان مثل چین و روسیه حضور دارند و دیگر فضاسازیهای رسانهای به آمریکا این اجازه را نمیدهد تا جمهوری اسلامی را به تشکیل هلال شیعه متهم کند و ناتو عربی تشکیل دهد!. موضوعی که موجب ناخرسندی آمریکا شده این است که پاکستان در دوره نخستوزیری عمران خان به مخالف آمریکا تبدیل و به همراه مالزی و اندونزی از اردوگاه عربستان خارج و در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
5-هرچند امریکاییها با اشاره به قدمت صدساله دلار درصدد القاء خطرناک بودن کنار گذاشتن دلار هستند اما اولا ارزش فعلی دلار، خود مبالغهآمیز است و از پشتوانه مالی شناخته شدهای مثل طلا یا دیگر فلزات گرانبها برخوردار نیست. ثانیا باتوجه به باز بودن درهای تجارت جهانی، با گسترده شدن دایره جبهه«جنگ علیه دلار»، قربانی اصلی خود دلار است. ثالثا مخالفت با سیاست تحریمی در داخل خود امریکا نیز به چالشی اساسی برای دلار تبدیل شده است. از یکسو فدرال رزور امریکا در گزارش خود هشدار داده «شرکتهای جهان به خاطر پیشبینی تنشهای تجاری بینالمللی ناشی از تحریمهای امریکا، سرمایهگذاری در این کشور را کاهش دادهاند» و ازسوی دیگر بیش از شصت اتحادیه صنعتی–تجاری امریکا از تشکیل ائتلافی برای مقابله با سیاست تحریمی امریکا خبر دادند». قبلا نیز یکی از دستیاران ارشد ترامپ از تشکیل هسته مقاومت در مقابل سیاستهای رئیسجمهور امریکا خبر داده بود. لذا زمان تغییر نظامهای دیگر بوسیله تحریم و دلار سپری شده، به طوری که آمریکا پس از هفت سال مداخله نظامی خونین در سوریه و هزینه میلیاردها دلار نتوانست در سیاست براندازی نظام سوریه موفق شود و اکنون دست از پا درازتر در حال ترک نه تنها سوریه بلکه منطقه است.
6- بلوک اقتصادی–سیاسی جدید میتواند اولا روابط تجاری کشورهای عضو را با حذف کامل دلار تسریع و نقش دلار را در اقتصاد جهانی به چالش بکشاند. ثانیا کشورهای عضو میتوانند در اقدامی هماهنگ تمام داراییهای خود را از بانکهای آمریکا و غرب خارج و در کشورهای خود و یکدیگر سرمایهگذاری کنند که در اولین اقدام روسیه در حال خارج کردن ذخایر طلای خود از آمریکاست.این اقدام علاوه بر تاثیرات شگفتی که بر اقتصاد کشورهای عضو میگذارد، میتواند با ایجاد چالش در اقتصاد آمریکا و کشورهای غربی مانع از آن شود تا این کشورها با بلوکه کردن اموال دیگر کشورها، اعمال تحریم و فشار کنند. ثالثا در چنین وضعیتی میتوان اروپاییها را نیز مجبور به معاملات تجاری با خود حداقل با یورو کرد که به سقوط تسلط دلار نیز کمک فراوانی خواهد کرد. رابعا این بلوک جدید میتواند با پیمانهای دوجانبه و چندجانبه پولی به حذف کامل دلار از تجارت بین کشورهای عضو کمک کند. خامسا بلوک اقتصادی–سیاسی جدید میتواند با گسترش سازمانهایی مثل همکاریهای شانگهای تشکیل شود و یا میتواند به کمک آنها مقابل دلار بایستد.
7-جمهوری اسلامی با تجربه ایجاد بلوک دفاعی-نظامی در منطقه با محوریت جریان مقاومت و شکست تروریستهای آمریکایی، میتواند در تشکیل بلوک اقتصادی–سیاسی جدید نقش محوری و اساسی ایفا کند، به شرط اینکه دولت با کنار گذاشتن سیاست انفعال، سیاست مقاومت را در مقابل آمریکا در پیش گیرد و با ناامیدی از اروپاییها و فعال کردن تمام ظرفیتهای دیپلماتیک خود، درک کند «تعامل با جهان» فقط به معنی رابطه با آمریکا و چند کشور اروپایی نیست!. متاسفانه باتوجه به اینکه حذف دلار به عنوان ارز واسط، تکلیف برنامه ششم بوده است و60 درصد تجارت ما با کشورهای دیگر میتواند با پیمان دوجانبه پولی شکل بگیرد، ایران هنوز بطور عملی با هیچ کشوری پیمان دوجانبه پولی ندارد!؟ درحالی که چین و روسیه اکنون با حدود35 کشور جهان موافقتنامه پولی دوجانبه دارند و در دیدار چندروز قبل شیجین پینگ با پوتین در مسکو دو طرف اعلام کردند در معاملات با همه کشورهای خاورمیانه، آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین از پول ملی استفاده خواهند کرد. برخلاف ادعای آقای ظریف که معتقد است «دنیا آمادگی ندارد مقابل سیاستهای آمریکا بایستد» باید گفت این واقعیت صحنه بینالمللی است که «آمریکا علیه جهان و جهان علیه دلار» قیام کرده است و «اجماعسازی علیه آمریکا و دلار» میتواند مانع مهم و پایداری در مسیر «اجماعسازی علیه جمهوری اسلامی» باشد. متاسفانه دولت و وزارت خارجه به جای پیگیری این موضوع مهم، به دنبال تصویب FATF هستند که بر خلاف فضاسازیها، موجب خواهد شد علاوهبر اروپا، دیگر کشورها هم نتوانند با ایران داد و ستد کنند!. آنگونه که رهبرمعظم انقلاب هشدار دادند«پیوستن به کنوانسیونهایی که ما از عمق آنها بی اطلاع هستیم ضرورت ندارد».
8-همانگونه که با پیروزی انقلاب اسلامی هیبت ابرقدرتی آمریکا در جهان فرو ریخت، اکنون میتوانیم شاهد فرو ریختن«سلطه دلار» باشیم.این یک ادعای خوشبینانه نیست بلکه یک واقعیت است زیرا تنفر از سیاستهای آمریکا به شدت نه تنها در منطقه غرب آسیا و کشورهای اسلامی بلکه در سراسر جهان در حال تشدید شدن است و قبل از بروز هرگونه تغییری در کشور دیگری، طوفان خشم جهانی علیه دلار شاید منجر به تغییر در نظام خود آمریکا شود. حتی بسیاری از سیاستمداران اروپایی هم علیرغم مقاومت سرانشان در مقابل ائتلافهای ضدآمریکایی، به این نتیجه رسیدند که منافع کشورهایشان مقاومت در برابر تحریمهای آمریکاست. ولفگانگ ایشینگر دیپلمات کهنهکار آلمانی و سفیرسابق این کشور در آمریکا که ریاست کنفرانس امنیتی مونیخ را برعهده دارد در آستانه انتشار کتابش باعنوان‹‹جهان در خطر» در مصاحبه با رویترز تاکید کرد«با سیاستهای آمریکا، ضرورت فاصله گرفتن از آمریکا بیشتر احساس میشود و قدرت گرفتن هرچه بیشتر ائتلافهای ضدآمریکایی و سوق یافتن کشورها به سوی ائتلاف ایران، روسیه و چین بیشتر شده است». وزیر کشور و معاون نخستوزیر ایتالیا هم با هشدار درباره زیانهای تحریمها، در شبکه آرتی اعلام کرد «تحریمها فاقد منطق است و برای تغییر این سیاست به تلاشهای خود ادامه میدهم». این همان سخن رهبری در نوشهر است که فرمودند «تحلیلگران سیاسی و هوشمندان عالم از اینکه ایران قدرتهای جهانی را ناکام گذاشته، شگفت زدهاند و به این واقعیت اذعان میکنند» لذا باید«سیاست نخست آمریکا» را شکست خورده تلقی کرد و باور داشت نه تنها جهان بلکه خود آمریکا هم ناخواسته علیه دلار قیام کرده و زمان «مهار آمریکا» با «سقوط دلار» فرا رسیده است!
دکتر محمدحسین محترم