برجام هدف نیست

از هیجدهم اردیبهشت ماه 97 هم‌زمان با خروج امریکا از برجام، مقامات اروپایی خواستار حفظ برجام شده و با رندی و پیش‌دستی، همراهی اروپا با ایران برای حفظ برجام را به مذاکره جهت رفع نگرانی‌های اروپا درباره توانمندی موشکی، عمق راهبردی، حمایت از محور مقاومت، حقوق بشر و... مشروط کردند.

بازخوانی موضع اروپایی‌ها و امریکایی‌ها در شش ماه اخیر نشان می‌دهد که هر دو طرف در مواجهه با برجام مانند دو لبه یک قیچی دارای یک راهبرد ثابت و کاملاً همسان و هم‌سو بوده و هر دو متفقاً بر ترمیم برجام، تشدید فشار و استمرار مذاکرات درباره سایر موضوعات موردعلاقه غرب اتفاق‌نظر و اصرار دارند و بر اساس تقسیم کار نانوشته، امریکایی‌ها با خروج از برجام و غبارآلود کردن فضای روانی کشور با انتخاب و اجرای سناریوی بازگشت و تشدید تحریم‌ها، از طریق جنگ روانی به التهاب افزایی و لجام گسیختگی اقتصادی و ناراضی سازی مردم ایران پرداخته و زمینه را برای دوقطبی سازی «ملت/نظام» و واگرایی مردم از نظام و فروپاشی ادراکی آماده ساخته و هم‌زمان، اروپایی‌ها با ژست همراهی با ایران و تلاش برای حفظ برجام در مسیر تشدید فشار بر ایران و تعقیب استراتژی تسلیم سازی قدم برداشته و ایران را وادار به بازگشت پای میز مذاکره و دادن امتیازات بیشتر کنند.

نظام سلطه غرب، قویاً بر این باور است که جنگ مالی و اقتصادی و فشار‌های مضاعف و هماهنگ اروپا و امریکا سبب بی‌ثباتی اقتصادی شده و هرج و مرج اجتماعی و عصبانی شدن مردم و در نهایت واگرایی و رودررویی مردم با نظام را در پی خواهد داشت. اگرچه نظام سلطه تجربه‌ای بس تلخ و گزنده از بصیرت مردم ایران و عدم همراهی با نسخه‌های استعماری غرب در دی‌ماه 96 و تیرماه 97 را فراروی خود دارد، اما هرگز ناامید نشده و کماکان با جدیت تمام و با کمک بی دریغ شبکه همکار داخلی خود بر سندان استراتژی مذکور و مرعوب‌سازی مردم و نظام ایران می‌کوبد.

در حالی که اروپایی‌ها طی ماه‌های گذشته در جهت مشغول سازی دستگاه دیپلماسی کشورمان از یک‌سو و بسترسازی برای بی‌ثبات‌سازی و هرج و مرج اقتصادی و ترساندن مردم و مسئولان کشور تمام عِدّه و عُدّه خود را به صورت آشکار و پنهان به میدان آورده و سست‌کمربند‌ها و دلدادگان و دلبستگان غرب، به‌عنوان پیاده‌نظام اروپا، مدام در شیپور برجام اروپایی دمیده و در این میان برخی از افراطیون اردوگاه اصلاحات از سر بی‌بصیرتی و ذلت‌پذیری ناشی از ترس و یا مأموریت دریافتی از طرف سرویس‌های جاسوسی غرب، نسخه نوشیدن جام زهر و قبول برجام اروپایی و خواسته‌های تحمیلی غرب را تجویز می‌کنند، حضرت امام خامنه‌ای در جمع هیئت دولت در پاسخ به ابهام کسانی که می‌گویند حالا که امریکا با خروج از برجام عملاً آن‌را پاره کرده چرا برجام را آتش نمی‌زنید فرمودند: «از من می‌پرسند که شما گفتید برجام را آتش می‌زنیم. چرا نزدید؟! گفتم شاید بشود منافع ملی را با آن تأمین کرد، وگرنه اگر بدانیم که منافع ملی تأمین نمی‌شود، آتش زدن آن را بلد هستیم. آن‌ها نباید با ما بازی کنند... در قضیه برجام، اروپا دارد بازی در می‌آورد و رفتار مناسبی ندارد. برجام هدف نیست، وسیله است. برجام چیزی نیست که لازم باشد حتماً آن را حفظ کنیم.... برجام برای حفظ منافع ملی ماست. اگر روزی به این نتیجه رسیدیم که برجام نمی‌تواند منافع ملی ما را تضمین کند، باید آن را کنار بگذاریم. منافع ملی مهم است».

از نگاه و منظر سست‌کمربند‌ها برجام به مثابه هدفی است که باید به هر قیمتی حفظ شود و در این راستا چوب حراج زدن به منافع ملی و به خطر انداختن امنیت ملی را جایز و بلکه واجب می‌دانند و برای حفظ لاشه بی‌خاصیت برجام به آب و آتش زده و تمام حیثیت نداشته خود را خرج می‌کنند. نگاه سست‌کمربند‌ها به برجام مانند نگاه سه احمقی است که وقتی یکی از آنان در چاله‌ای افتاده و آسیب می‌بیند برای رفع مشکل چاله، اولی نسخه خرید و وقف یک آمبولانس، دومی خرید زمین‌های اطراف چاله و ساخت یک درمانگاه را تجویز کرده و سومی به‌عنوان عقل کل، نسخه کم‌خرجی را پیشنهاد داده و می‌گوید چاله را اینجا پر می‌کنیم و به جای آن نزدیک فلان بیمارستان یک چاله حفر می‌کنیم تا افرادی که در چاله می‌افتند بلافاصله و بدون فوت وقت به بیمارستان منتقل شوند! در نگاه علیل سست‌کمربند‌ها حفظ چاله برجام بر حفظ منافع و امنیت ملی ارجح است و باید به هر قیمت آن را حفظ کرد.

دولتمردان و به‌ویژه دستگاه دیپلماسی کشور طی ماه‌های اخیر نشان داده که نگاه حفظ برجامی سست‌کمربند‌ها را برنمی‌تابد و در راستای حفاظت از منافع نظام و امنیت ملی کشور حاضر به معامله با شیاطین غربی نیست. رفتار دستگاه دیپلماسی اگرچه کافی نیست، اما بارقه‌ای از امید را در ملت روشن کرده که تقویت این دیدگاه و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی غرب، منجر به حفظ استحکام درونی کشور و خنثی شدن توطئه‌های دشمن خواهد شد.

سید عبدالله متولیان