در پی شکایت ایران از ایالات متحده آمریکا در مورد خروج غیرقانونی از توافقنامه هستهای، دیوان بینالمللی دادگستری لاهه به این موضوع طی چهار روز رسیدگی و وعده داد ظرف دو تا سه هفته، رأی خود را اعلام دارد. نماینده حقوقی ایران و وکلای خارجی ایران از فرانسه و بریتانیا با قوت از حقوق کشورمان و ظلم وارده از سوی آمریکا جهت اعمال فشار بر مردم و تلاش برای فروپاشی سیستم اقتصادی و سیاسی ایران سخن راندند و با تحلیلی واقعگرایانه تبعات تحریمهای آمریکا بر مردم و دولت ایران را برشمردند و آن را ظالمانه دانستند. آنها با اشاره به شکایت مشابه ایران در زمان دکتر محمد مصدق از بریتانیا که دیوان بینالمللی دادگستری لاهه دستور داد تا صدور حکم نهایی هرگونه اعمال تحریمها متوقف شود، از این دیوان خواستند حکم مشابه داده و تا صدور رأی نهایی نسبت به تحریمهای غیرقانونی آمریکا، اعمال این تحریمها متوقف گردند. وکلای آمریکا اصولا صلاحیت دیوان را زیر سوال برده و گفتند موضوع خروج از برجام مستقیما با امنیت ملی آمریکا مربوط بوده و آمریکا نمیتواند به حکم مرجعی، این تحریمها را متوقف سازد. وکلای آمریکا سعی کردند نقش تحریمها را فرعی تلقی کرده و بیشترین تبعات را مربوط به سوءمدیریت و فساد اداری در ایران معرفی کنند. اما جهان و بلوکهایی نظیر اتحادیه اروپا، روسیه، چین، هند، ترکیه و بسیاری دیگر به خوبی میدانند نه تنها خروج آمریکا از توافق هستهای به طور غیرقانونی صورت گرفته بلکه اعمال تحریمها نیز نه به دلیل توافق هستهای که به امید فروپاشی حکومت ایران در حال انجام است و این روند خطرناکی در روابط بینالملل به شمار میرود که هیچ حمایتی در حقوق بینالملل و در منشور ملل متحد برای آن وجود ندارد. اگر چنین روندی معیار شود، جهان به دوران قدیم برمیگردد که هرکس زور بیشتر دارد فعلا میتواند نظر خود را در جهان پیاده کند تا زورگوی بعدی به ظهور برسد. در چنین جهانی، ناآرامی، بیثباتی و هرج و مرج جاری خواهد بود. در حالی که بعد از کنفرانس وستفالی در قرن هفدهم همه حکومتها متعهد شدند تمامیت ارضی و حاکمیت ملی دیگر کشورها را محترم شمرده و به رسمیت بشناسند تا صلح و ثبات در جهان برقرار شود. دونالد ترامپ این میراث چندصد ساله را به سخره گرفته و دیگر قدرتها را از تبعات چنین سیاستی که جهان را به سوی هرج و مرج میبرد، نگران میکند.
اسرائیل، عربستان و برخی دیگر در جرائم دونالد ترامپ شریک هستند و نام آنها در نقض صلح و ثبات در تاریخ ملل به ثبت خواهد رسید. استناد سیاسی حقوقی ایران در اعتراض به خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال تحریمهای مهلک، همان عهدنامه دوستی و مودت ایران و آمریکا منعقده در سال 1334 است که به هیچکدام از طرفین ایران و آمریکا اجازه نمیدهد اقدامات خلاف دوستی بین دو ملت علیه یکدیگر روا دارند که اعمال تحریمها نمونهای از آن است. اما باید توجه داشت که گرچه این عهدنامه تاکنون چندبار ایران را از گزند تصمیمات و اقدامات تندروها در آمریکا نجات داده، ولیکن تعهد صادقانه و حقوقی ایران به این عهدنامه نیز مورد استناد قرار میگیرد. به طور مثال پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان 1358، آمریکا به استناد همین عهدنامه دوستی از ایران به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کرد و گروگانگیری دیپلماتها را که نقض کنوانسیون دیپلماتیک و کنسولی وین است را مخالف عهدنامه دوستی بین دو ملت دانست و دیوان هم به نفع آمریکا رأی داد. پس استناد به عهدنامه دوستی بین ایران و آمریکا یک تیغ دولبه است که در مواردی ایران را نجات میدهد و در موارد دیگر ایران را محکوم میکند. به عبارت دیگر همواره نمیتوان استوار روی لبه تیغ حرکت کرد و باید به همه مختصات آن توجه کرد. چنانچه قضات دیوان بینالمللی دادگستری به این نتیجه برسند که خروج از برجام برای آمریکا جنبه امنیت ملی دارد و برای توقف آن آمریکا میتواند تحریمها را اعمال کند، این دیوان صلاحیت خود را غیر وارد خواهد دانست، ولی چنانچه این گونه ادعاهای آمریکا را ناوارد بداند، رأی بر صلاحیت خود داده و به طور محتوایی وارد شکایت ایران علیه آمریکا خواهد شد و در آن صورت به احتمال زیاد محکومیت آمریکا و توقف تحریمها را ملاک خود قرار خواهد داد. اینکه دونالد ترامپ اینبار چگونه با رأی لاهه کنار بیاید، محل سوال است. اما در چنین صورتی جهان نفس راحتی خواهد کشید و به ویژه اتحادیه اروپا با صدای رساتری علیه آمریکا در برجام موضعگیری کرده و تسهیلات بیشتری برای ایران در مقابل تحریمهای آمریکا فراهم خواهد کرد.