1- این سخن رهبرمعظم انقلاب که فرمودند«یک دیپلمات ممکن است یک سخنی بگوید، اما اراده دیگری داشته باشد» در سخنان هفته گذشته آقایان روحانی در مجلس و ظریف در یک برنامه تلویزیونی بهخوبی آشکار بود. اما از آنجایی که به فرموده حضرت آقا «ما یک انقلابی هستیم و سخن خود را صریح و شفاف بیان میکنیم»، باید گفت سخنان رئیسجمهور و وزیر امورخارجه خالی از اشکال نبود. لذا بیان آن برای اصلاح نظرات، تعارضی با حفظ وحدت ندارد. چون در هفته دولت ضمن آنکه باید عملکردهای واقعی و مثبت برای امید به آینده بیان شود باید از ایجاد «امید کاذب» نیز خودداری گردد تا خدایی نکرده بدبینی مردم نسبت به دولت را در پی نداشته باشد.
2-آقای روحانی در مجلس پس از پنج سال دردست داشتن دولت همچنان مشکلات را به «دولت قبلی» نسبت میداد و با ارائه آمارهایی که با مراجع رسمی و واقعیتهای جامعه همخوانی نداشت، ادعا کرد مسئله اول مردم نه اقتصاد، بلکه مسائل سیاسی و اختلافات جناحی است که باید کنار گذاشته شود! رئیسجمهور با این پیشفرض خودساخته بدون پاسخگویی به سؤالات اقتصادی، به پاسخهای سیاسی روی آورد که قانع نشدن نمایندگان مؤید این سخن است. آقای روحانی بدون اینکه بپذیرد وضع موجود و تشدید تحریمها ناشی از برجام و نتیجه عملکرد «کاسبان برجام» است و بدون اینکه بگوید چه راهکارهای عملی برای مقابله با تحریمها دارد، با انکار مجدد وعدههای انتخاباتیاش به یک سخنرانی احساسی پرداخت، گویی که نه یک رئیسجمهور بلکه یک سخنرانی است که برای مخاطبانش توصیههای اخلاقی میگوید! وی تلاش داشت بار دیگر این مسئله را جا بیندازد که «لغو تحریمها هدف اصلی مذاکرات نبوده است بلکه برای این بوده که به دنیا بگوییم برنامه هستهای ما صلحآمیز است»!! این در حالی است که اولاً خود ایشان وعده داده بود «تحریمها بالمره لغو میشود» و خرداد 94 در مراسم اعطای جایزه ملی محیطزیست با همان زبانی که اکنون خواستار انسجام است! گفته بود «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمها باید از بین برود تا آب خوردن مردم حل شود. عدهای در داخل نمیدانند تحریم چیست»! ثانیاً صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را نه تنها دنیا میداند بلکه خود آمریکاییها هم بارها به آن اذعان کردند. در آخرین مورد پمپئو رئیس پیشین سازمان جاسوسی آمریکا هنگام انتصابش به وزارت خارجه در کنگره براساس گزارش نهادهای اطلاعاتی- امنیتی آمریکا اعتراف کرد 12 سال به جهان دروغ گفتهایم و«فعالیت هستهای ایران هیچگاه بهسمت نظامی نرفته است». ثالثاً در تناقضی دیگر اظهار میدارد «ما بهوسیله برجام با 287 بانک رابطه برقرار کردیم و هزاران حواله گشایش اعتباری انجام دادیم». در حالیکه حدود شش ماه قبل در بهمن 96 وزیر نفت اذعان کرد «شک نکنید و از قول من بنویسید که هنوز یک روابط ساده بانکی هم نمیشود برقرار کرد». معاون وزیر اقتصاد هم تاکید کرد«با تحریمهای آمریکا هیچ بانکی عملیات دلاری نمیتواند انجام دهد».
3-آقای ظریف نیز در یک فضای یکطرفه و مونولوگ تلویزیونی بهمدد سخاوتهای رسانه ملی برای شانه خالی کردن از مسئولیت خود و فرار از پاسخگویی در خصوص آنچه که با برجام بر سر ملت و اقتصاد کشور آمده است، و بدون هیچگونه ارائه راهحلی برای ایستادن در مقابل تحریمهایی که نتیجه برجام است، چنان عالم و آدم -از منتقدان دلسوز تا همکاران خود در هیئت دولت و رسانهها- را متهم به بالا بردن توقع مردم از برجام و مقصر وضع کنونی القا میکند، گویی که آقای ظریفی که وزیر خارجه، رئیستیم مذاکرهکننده هستهای و امضاءکننده برجام بود، شخص دیگری است و از کره ماه آمده بود! این درحالی است که اولاً خود آقایان روحانی و ظریف ادعای هزاران وعده محقق نشدنی بهمدد برجام داشتند. ثانیاً نظام و شخص رهبری بیشترین و بیسابقهترین حمایتها را از دولت و تیم مذاکرهکننده کردند تا شاید اگر در ادعاهای خود صادق هستند، محقق کنند، اما چه باید کرد که به تذکرات و هشدارها و نصایح ناصحانه رهبری و دلسوزان کشور گوش ندادند، از تمام خطوط قرمز عبور کردند، همچنان بر طبل انفعال میکوبند و حاضر نیستند از گذشته درس عبرت و در مسیر صحیح قرار بگیرند؟!
4-آقایان در یک پارادوکس عجیبی گیر کردهاند. اولین سخنی که آقایان بر زبان آوردند این بود که «بی اعتمادی ما و آمریکاییها بالاست و قبل و بعد از برجام تفاوتی نکرده است»! اگر بیاعتمادی شما به آمریکاییها بالاست، چرا علیرغم زیر میز مذاکره زدن از سوی رئیسجمهور آمریکا، چراغ سبز شما همچنان برای مذاکره با آمریکا روشن است و مذاکرات پشتپرده با آمریکاییها را «بهخوبی پیش میبرید»! و خواستار ترمیم پل تخریب شده این مذاکرات از سوی ترامپ هستید!؟ این سخن را باور کنیم یا ادعای تضمین بودن امضای وزیرخارجه آمریکا را؟! نه تنها هیچ کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی منطقِ شما را نمیپذیرد، بلکه هر یک از عوامالناس هم میداند «جمع نقیضین محال است». وقتی شما اطلاع داشتید «آمریکا معتاد تحریمهاست»، و آقای روحانی ادعا میکرد تیم مذاکرهکننده هستهای بهترین دیپلماتهای دنیا هستند که میتوانند یک تنه در مقابل شش کشور بزرگ دنیا بنشینند و مذاکره کنند، باید پاسخ دهید چرا اشتباه کردید که اکنون به آن اذعان میکنید؟! در این مغلطه سیاسی در حالیکه با برجام بیشترین و بیسابقهترین هزینههای سیاسی- اقتصادی را بر کشور تحمیل کردند و با وجودی که رهبری تاکید دارند«هزینه مقاومت به مراتب کمتر از هزینههای انفعال و تسلیم است» و تجربه آن را نشان داده است، طلبکارانه ادعا میکنند «انتخابهای دیگر نظام میتوانست هزینههای بیشتری برای مردم داشته باشد اما ما گزینه (برجام)کم هزینهای را در سیاست خارجی انتخاب کردیم»!؟ دوم-اذعان میکنند «اروپا متحد قدیمی آمریکاست و همچنان متحد باقی خواهد بود»، اما در تناقضی همزمان ادعا میکنند «موفق شدیم میان آمریکا و اروپا شکاف ایجاد کنیم و اروپاییها میخواهند تضمین کنند ایران نفتش را بفروشد»! هرچند در صحت این ادعاها سخن بسیار است و نادرست بودنشان از بدیهیات است اما اولاً آخرین سخن این است دیدید که چگونه اروپاییها با بسته 18 میلیون یورویی شما را در شکاف خود با آمریکاییها تحقیر کردند. ثانیاً به فرموده رهبری، برجام را امضاء کردید که میان آمریکا و اروپا شکاف ایجاد کنید یا تحریمها را بردارید و مشکلات اقتصادی مردم را حل کنید؟! ثالثاً چرا با وجود گذشت دو سال از اجرای برجام و گذشت چندین ماه از خروج آمریکا از برجام، چنین تضمینی ندادهاند و شما را سرکار گذاشتهاند و بازی میدهند و تاکید میکنند«نمیتوانیم تضمین بدهیم»؟! مگر غیر از این است که تضمین اروپاییها مثل قول و تضمین امضاء جان کری جز بدعهدی و دروغ و فریب چیزی دیگری نیست؟رابعاً در شرایط کنونی نیازی به تضمین اروپاییها نیست چراکه اکثر کشورهای خریدار نفت ایران خود با چالشها و تحریمهای متعدد آمریکا دست و پنجه نرم میکنند و برای اینکه یک جبهه متحد علیه تحریمها ایجاد کنند، منافعشان اجازه نمیدهد با تحریمهای آمریکا علیه ایران همراهی کنند!!! سوم- بهجای اینکه پاسخ دهند با برجام چه شده است، ادعا میکنند «اگر برجام نبود چه میشد؟» اگر برجام نبود قطعا تحریمها به اذعان خود رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا در وضعیت فرسایشی قرار داشت و اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی در حال فروپاشی بود و در نتیجه امروز شاهد دلار 12 هزار تومانی و سکه چهار میلیون تومانی و کاهش ارزش ریال نبودیم! چهارم- در پاسخ به این مغلطه سیاسی که «کسانیکه میخواهند امید به آینده را از بین ببرند، آمریکا و اسرائیل هستند»! باید گفت اولاً چه کسانی با ایجاد «امید کاذب»،«امید به آینده» را از بین میبرند؟ و ثانیاً آیا کسانی که در برجام با وعدههای محقق نشدنی امید امروز مردم را که امید آینده دیروزشان بود، از بین بردند و مسکن مهرشان را مزخرف نامیدند و با پرداخت یارانهها عزا میگیرند، آیا آمریکا و اسرائیل نیستند!؟ این سخن که «برخی در داخل تلاش کردند تحریمهای آمریکا را بزرگ جلوه دهند»! هم از آن سخنان خندهدار است! اگر بعضیها به آلزایمر سیاسی مبتلا شدهاند، مردم که نشدهاند و بهخوبی شاهدند که حتی اکنون نیز برای کتمان ناتوانی خود، ادعا دارید عامل مشکلات اقتصادی تحریمهاست!؟ پنجم-هرچند تناقضات زیادی برای انحراف افکار عمومی در سخنان آقایان موج میزند اما از حوصله این مطلب خارج است و در پاسخ به این تناقضات و فرافکنیها باید آقایان را به فرمایش رهبرمعظم انقلاب ارجاع داد که «اگر واقعاً تحریم تأثیر دارد، شماها که میدانستید، باید خودتان را آماده میکردید، الان هم دیر نشده، میتوانند تصمیمگیری کنند در مقابل اقدام خصمانه و خبیثانه دشمن اقدامات لازم را انجام بدهند و اگر کسی بگوید دیر شده و اعلام بنبست کند، یا جاهل است یا حرف خائنانه است. اگر به توان و تولید داخلی اتکا کنید میتوان به راحتی در مقابل تحریمها ایستاد و آمریکا را شکست داد» و البته باید «از کشورهای اروپایی قطع امید کنید»!
دکتر محمدحسین محترم