قالیباف جزئیات نامه به سران قوا را تشریح کرد. وی در نامه خود به حل فوریترین مسائل اقتصاد کشور اشاره کرده است. وی درباره محتوای این نامه و آنچه در خبرها مبنی بر صرفا در حوزه نقدینگی و ارز بودن آن مطرح شده، گفت: بنده در این نامه تلاش کردم تا به فوریترین مسائل اقتصاد ایران بپردازم. ریشه بحران فعلی اقتصادی، عدم انضباط مالی بانک ها ناشی از اقتصاد دولتی، نفتی و رانتی است. حقیقت آن است که مدل فعلی بانکداری در کشور ما باعث شده که ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و فقرا هر روز فقیرتر شوند؛ بنابراین مقدمه لازم، تشخیص درست است چون خطای تشخیص، خطای تجویز را هم به دنبال دارد. همانطور که می دانید، بسیاری از کارشناسان اقتصادی افزایش افسارگسیخته نقدینگی را سم مهلک میدانند، چون بدون پشتوانه، با تعیین سودهای بیضابطه، پول خلق شده و این خلق اعتبار به بخش واقعی و پویای اقتصاد تزریق نشده است. مثالی برای تبیین این موضوع میزنم فرض کنید خونی که در بدن از قلب پمپاژ میشود ، اولا بیش از حد و ثانیا میزان قابل توجهی از آن صرفا به یک دست فرد هدایت شود و بقیه اعضاء از کمبود خون رنج ببرند. چه اتفاقی میافتد؟ نقدینگی بی حساب و کتاب کشور صرف سفته بازی شده و همانطور که عرض کردم به بخش واقعی اقتصاد مانند تولید و صنعت و کشاورزی تزریق نشده است.
طبیعی است این بیماری پمپاژ نقدینگی در یک عضو، به تدریج غیرقابل تحمل شده و همه اقتصاد کشور را دچار چالش کرده است.
وی ادامه داد: این سیاست اعطای سودهای موهوم در یک دهه اخیر آغاز و از سال 92 صرفا برای کاهش تورم شدت گرفت، اما به دلیل رکود بخش اقتصاد نتیجه عکس داد و اکنون با تعمیق رکود، تورم را نیز افزایش داده است. اکنون سالانه حدود بیش از 270 هزار میلیارد تومان سود پرداخت می شود. دقت کنید این رقم بیش از دوبرابر درآمد فروش سالانه نفت و هفت برابر رقم یارانه نقدی است. بنابراین نسخه اول برای درمان این بیماری، تلاش برای بازگشت فوری انضباط مالی بانک هاست. بنده در این نامه راهکارهای عملیاتی برای اعمال این سیاست پیشنهاد دادم. از جمله آن ها جلوگیری از اتکای دولت به منابع بانکی برای جبران کسری بودجه، جلوگیری از رشد موهومی ترازنامه بانک ها، وضع محدودیت در اعطاء تسهیلات بانکی کلان به اشخاص و موسسات تابعه و وابسته به سهامداران بانک ها، محاسبه سود علی الحساب سپرده های
بانکی به صورت واقعی و سه ماه یک بار و موارد جزیی تر که از بانکداری مخرب جلوگیری می کند و نتیجه این تصمیمات اصلاح نظام بانکی و انضباط مالی دولت است.
تفکیک سپرده گذاران خرد و کلان
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اینکه این سیاست انضباط مالی چه تغییری در تعیین نرخ سود بانکی و چه آوردهای برای عموم مردم دارد، نیز اظهار کرد: سیاست پیشنهادی ما تفکیک
سپرده گذاران خرد و کلان است. ما در کشور 80 میلیون نفری، بیش از 400 میلیون حساب سپرده داریم. 99/9 درصد سپرده ها زیر یک میلیارد تومان است. ارزش کل سپرده های موجود در بانک ها را درنظر بگیرید. هفتاد درصد این رقم ، صرفا در مالکیت کمتر از یک درصد سپرده گذاران است. یعنی 99 درصد بقیه صاحبان سپرده ها، فقط 30 درصد ارزش سپرده ها
را در اختیار دارند. این معادله و مقیاس را هرچه
جزیی تر و دقیق تر کنید، نتایج حیرت آور و دردناکتری را بدست می آورید. همچنانکه در زمینه اعطای تسهیلات نیز به همین شکل شکاف فاحشی وجود دارد و عموم مردم از تسهیلات کلان بی بهره اند و این تسهیلات کلان به افراد معدودی اعطاء می شود که بخش اعظم حجم آن، صرف سفته بازی می شود. چنانکه یک مورد اخیر اعلام شد یکی از بالاترین افراد در فهرست خرید سکه، کسی بوده است که برای کار دیگری از بانک وام کلان گرفته بوده است. نکته جالب اینکه مطابق آمار رسمی، 60 درصد تسهیلات اعطاء شده، برای استمهال وام های قبلی بوده است.
مدیریت هوشمندانه جریان نقدینگی
وی افزود: خب از برآیند همه این اعداد و ارقام، یک گزاره روشن بدست می آید و آن هم اینکه تکلیف اورژانسی مسئولان در حوزه اقتصاد در وضعیت فعلی ، مدیریت هوشمندانه جریان نقدینگی است. یعنی کافی است فقط برای آن یک درصد صاحبان سپرده های کلان، که حدود هزار هزار میلیارد تومان از نقدینگی را در اختیار دارند، مسیرهایی تعیین شود که مشوق انتقال نقدینگی از بخش غیرمولد به سمت بخش مولد و واقعی اقتصاد ایران باشد. یک برنامهریزی هماهنگ، هوشمندانه و متمرکز که تا آخرین گام آن در اجرا به دقت رهگیری شود. این یعنی توزیع متوازن خون در رگهای اقتصاد ایران. این اتفاق به صرف دستور و بخشنامه و تمهیدات بازدارنده محقق نمی شود باید برای سپرده گذاران کلان انگیزه ایجاد کرد. تعریف بسته مالیاتی مقابله با سفته بازی و معافیت ها در حوزه های تولید و طرح های
نیمه تمام دولت بخشی از این برنامه هاست. البته لازمه اعمال سیاست هدایت جریان نقدینگی، اجرای دقیق قواعد و مقررات پولشویی است. مبدا و مقصد تراکنش های مالی و موضوع انتقال بویژه درخصوص سپرده های کلان باید شفاف شود. این رصد و کنترل نقل و انتقالات سپرده های کلان بانکی لازمه مدیریت هوشمندانه جریان نقدینگی در کشور است.
نقدی که به سامانه نیما وارد است
وی درباره پیشنهادی که در موضوع ارز و سامان دادن به وضعیت آن در این نامه ارائه داده است، نیز گفت: محور دوم نامه بنده به موضوع مدیریت تخصیص، کشف نرخ و تأمین ارز و امکان پوشش ریسک نرخ ارز و سرمایه گذاری ارز-پایه اختصاص یافته است. ارز حاصل از فروش نفت باید با نظارت دقیق به کالاهای اساسی اختصاص یابد و به اشتباه اسم این بخش را بازار نامیدند، در حالی که اقتضای بازار کشف قیمت است و اینجا فقط تخصیص است در واقع بازاری که تحت عنوان بازار ثانویه نامیده شده و اخیرا در سامانه نیما قیمت توافقی خریدار و فروشنده ملاک عمل قرار گرفته، بازار اصلی است ! هرچند نسبت به وضعیت ناهنجار سه ماه گذشته در سوء استفاده از رانت ایجاد شده حاصل از نرخ ارز دستوری، این بازار به قاعده کشف قیمت نزدیک شده است، اما هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله دارد که بخش عمده ای از آن به ساختار سامانه نیما باز می گردد. بنده در نامه ایرادات این سامانه را مانند عدم تضمین ایفای تعهدات طرفین معاملات، امکان تعیین طرف معامله توسط صادرکننده و در نتیجه امکان تبانی قبلی برای تخصیص ارز، فهرست کردم و مدل پیشنهادی جایگزین آن را در قالب بازار سرمایه به تفصیل مطرح کردم. همچنین در جهت حفظ ارزش پول و استفاده از ارزهای در اختیار مردم راهکار استفاده از گواهی سپرده ارزی، صندوق ارزی و استفاده از ابزارهای پوشش ریسک نرخ ارز برای فعالان اقتصادی را پیشنهاد دادم. همچنین در زمینه تامین ارز در شرایط تحریم نیز موارد متعددی را ارائه کردم که یک نمونه آن صندوق تضمین برجام میان ایران و کشورهای اروپایی عضو برجام است که جزییات مفصل و مشروحی دارد.
پیشنهاد سبدکالایی بر مبنای محور جهیزیه
قالیباف درباره نتیجه این سیاستها در حوزه نقدینگی و ارز و آوردهای که می تواند برای اقشار ضعیف و
کم درآمد داشته باشد نیز خاطرنشان کرد: ببینید، مدیریت هوشمندانه جریان نقدینگی و رونق بخشیدن به بخش واقعی اقتصاد، یعنی تحول در اشتغال و به حرکت درآمدن چرخه تولید ثروت در جامعه که بصورت عادلانه همه مردم جامعه از آن منتفع می شوند. متاسفانه در حال حاضر به بهانه کمک به مردم رانت های بزرگی در اقتصاد توزیع می شود، نظیر آنچه در این روزها در بورس کالا شاهد هستیم که منتفع اصلی آن، بخش کوچکی از اقتصاد است. این رانت ها باید بطور کامل حذف و در قالب سیاستهای جبرانی در اختیار مردم و نیازمندان واقعی قرار بگیرد. یک پیشنهاد سبدکالایی بر مبنای محور جهیزیه برای حدود 6 میلیون خانوار است که خود این سبد کالایی به رشد تولید داخل هم کمک می کند. البته ما در مراحل بعدی ، بستههای افزایش قدرت اقتصادی مردم و برنامه اجرایی برای حوزه واردات و صادرات، مبارزه با قاچاق، ساماندهی نظام مالیاتی و اشتغال مبتنی بر نیروی انسانی ماهر را بصورت مدون ارائه میکنیم. امیدوارم این نامه و بسته های آتی که ارائه می شود، مورد استفاده دولت قرار گیرد.