به بهانه سالروز آزادسازی پاوه

دکتر چمران در روز 25 مرداد ماه سال 58 به دفتر نخست‌وزیری آمد و همراه دو نفر از بچه‌های نیروی ویژه نخست‌وزیری عازم کرمانشاه شد، شهید  فلاحی و آقای ابوشریف که آن‌ موقع فرمانده  سپاه بودند هم به کرمانشاه آمدند و بعد از توقفی کوتاه در استانداری و لشکر کرمانشاه با همراهی شهید فلاحی با هلی‌‌کوپتر عازم پاوه شد، چون راه‌های زمینی برای ورود به پاوه بسته بود و پاوه به محاصره ضد انقلاب در آمده بود. او با سختی پاسگاه ژاندارمری پاوه را پیدا کرد و در زمین مسطحی کنار پاسگاه زیر رگبار گلوله مهاجمین به شهر مقاوم پاوه از هلی‌کوپتر با دویدن و حرکت‌های زیگزاگ همراه شهید سرلشکر فلاحی و دو همراه رزمنده ، خود را به پاسگاه رسانید. چهره‌های تعجب زده سروان یوسفی فرمانده پاسگاه و سایر ژاندارم‌‌ها  حاکی از وخامت اوضاع داشت. بعد از شنیدن گزارش توجیهی فرمانده  پاسگاه عازم خانه پاسداران در مرکز شهر شد و در حین عبور از کنار جاده‌ها و درختان زیر رگبار مهاجمین بودند. به خانه پاسداران رسید که  غوغا و محشری بود، عده‌ای قلیل 

( 22 نفر پاسدار کرد محلی و حدود 20 نفر هم از پاسداران داوطلب سایر شهرها) با فرماندهی شهید اصغر وصالی و تعدادی مجروح از پاسداران و حتی مردم عادی بدون پزشک و دارو، رنج می‌کشیدند و دشمنان بر آنها گلوله  می‌باریدند. نمی‌خواهم داستان واقعی پاوه را بنگارم که به کتاب. «کردستان » خود دکتر چمران رجوع می‌دهم. خلاصه آن که هواپیما برای بمباران آمد با سلاح‌های ضدهوایی‌ای که در قله  کوه‌ها  مستقر کرده بودند سقوط کرد، هلی‌کوپتر آمد تعدادی فشنگ و مهمات آورده بوده و زخمی‌ها را فقط سوار کرد که به کرمانشاه ببرد سقوط کرد، بیمارستان پاوه در ورودی شهر مورد هجوم قرار گرفت و سقوط کرد و بیماران را با همان وضع در پشت بیمارستان به شهادت رساندند  و آنها را مثله نمودند و هم اکنون هم  همانجا مدفون هستند. و بالاخره شب هولناک 26 مرداد، شب خونین و فاجعه‌بار پاوه به صبح رسید و مقاومت همه پاسداران و ژاندارمری و مردم با راهبری دکتر چمران مانع سقوط شهر شد. دکتر چمران خود چنین می‌نویسد که: « صبح 27/5/58 بر بالای دیوارخانه پاسداران ایستاده بودم و به شهر می‌نگریستم و گلوله از هر دو طرف همچنان می‌بارید، یک‌باره  فریاد الله اکبر پاسداران به هوا بلند شد،‌ پرسیدم چه شده است؟ گفتند امام خمینی اعلامیه‌ای صادر کرده است .... اعلامیه‌ای تاریخی که اساس بزرگترین تحولات انقلابی کشور ما به شما می‌رود، اعلامیه‌ای که سرنوشت کردستان و ایران را دگرگون کرد، انقلابی‌ترین اعلامیه‌ای  که از پیر مردی 80 ساله  بدون آنکه دروس نظامی خوانده باشد  و استراتژی نبرد  را بداند یا در تاکتیک‌های نظامی تجربه داشته باشد ، صادر شده است. امام خمینی فرماندهی قوا را  بدست می‌گیرد و فرمان می‌دهد که  ارتش باید در عرض 24 ساعت خود را به پاوه برساند  و ضد انقلاب را قلع و قمع  کند. بعد از صدور این اعلامیه  دکتر چمران حالت  هجومی به  نیروهای خود داد و همان نیروهای زجرکشیده  و مجروح ، قبل از آنکه  حتی یک نفر نیروی کمکی برسد تا ساعت 10 صبح همه نیروهای مهاجم را  از شهر پاوه و بلندی‌های آن بیرون راندند در حالی‌که فقط دو نفر شهید دادند و حلقه محاصره دشمن را از درون  شکستند و افتخاری بزرگ را برای ایران ، پاوه و کردستان خلق کردند.

اهمیت شکست محاصره پاوه و حماسه  بلند پاوه در آن بود که پاوه آخرین شهری بود که  هنوز  بدست ضدانقلاب سقوط نکرده  بوده و با سقوط پاوه « تجزیه ایران » که هنوز هم آرزوی دشمنان ایران با تمدن چند هزار ساله است، عملی می‌شد و پاوه آزمایشگاهی بود که بعد از برنامه جداسازی، استان‌های دیگری از خاک وطن را دنبال می‌کردند و با حماسه پاوه این اولین حرکت جدی به شکست انجامید  و نشان داد که  همه اقوام ایرانی « ایرانی» هستند و حاضر نیستند خاک آنها تجزیه  گردد.  اهمیت دیگر موضوع  « فرماندهی قوا» بود که  برای اولین بار امام خمینی آن را بر عهده  گرفت و با فرمانی عجیب و کوبنده  که نهیب آن دشمن را فراری داد، حرکتی ماندگار و فراموش ناشدنی در تاریخ  به یادگار گذاشت.

مردم مسلمان و متدین و مبارز پاوه همه ساله  در 26 مرداد ماه سالگشت این حادثه  بزرگ را گرامی می‌دارند و این افتخار و سعادت را داشته‌ام که همه ساله  در این جشن پیروزی کنار آنان باشم و چه زیباست وقتی‌که  به رغم همه تبلیغات کثیف دشمن این عشق و شور و علاقه را به ایران و به مکتب و به رهبری که به زیباترین شکل و با ساده‌ترین زبان بیان می‌شود، شاهد باشیم.

بلی دشمنان ما هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند اگر همه با هم باشیم و به وظیفه  خود بخوبی عمل نمائیم. (1)

پی‌نوشت: 

1- بخشی از سخنان آقا در آخرین دیدار با مردم ایران اسلامی