اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در گزارشی با اشاره به تلاشهای اروپا برای حفظ توافق هستهای با ایران، علیرغم خروج آمریکا از آن، نوشت: چند هفته بود که به نظر میرسید توافق هستهای ایران میتواند حفظ شود. اما هماکنون، به احتمال زیاد حتی اگر توافق به صورت رسمی لغو نشود، تنها به یک پوسته ظاهری بدون هیچ معنای واقعی تبدیل میشود.
تهدید اخیر ترامپ برای منع شرکتهای در حال تجارت با ایران از ادامه کسبوکار در ایالات متحده، عاملی صریح و جدی برای سوق یافتن شرکتهای خارجی به ترک هرچه سریعتر ایران است. علیرغم تلاشهای اتحادیه اروپا برای حفاظت از شرکتها و خنثیکردن تهدیدهای آمریکا، کسبوکارهای عمده اروپایی تاکنون از خروج خود [از ایران] خبر دادهاند.
نتیجهگیری ناراحتکننده این است که اتحادیه اروپا، علیرغم قولهایش، از خنثیکردن اقدامات تنبیهی آمریکا ناتوان است. بر این اساس، اتحادیه اروپا بار دیگر از دستیابی به هر چیز چشمگیری ناکام ماند، علیرغم اینکه برجام به عنوان دستاورد مهم سیاست خارجی مشترک اروپا و نماد قدرت فزاینده این نهاد اروپایی در نظر گرفته میشود. در واقع، تحولات اخیر به صراحت نشان داد که اروپا تنها یک ببر کاغذی است. در اینکه شرکتهای اروپایی از اقدامات موسوم به مسدودکننده اتحادیه اروپا تبعیت کنند یا اینکه اتحادیه اروپا شرکتهای تابع تحریمهای ثانویه آمریکا را مورد تنبیه قرار داد، شک و تردید وجود دارد.
به نوشته اندیشکده «شورای آتلانتیک»، بهرغم اقدامات مسدودکننده اتحادیه اروپا و حمایت سیاسی قوی آن از برجام، بسیاری از شرکتهای بزرگ تاکنون ایران را ترک کردهاند. توتال تاکنون اعلام کرده است که میدان گازی پارس جنوبی را توسعه نخواهد داد. شرکت کشتیرانی مائرسک و شرکت خودروسازی پژو ایران را ترک کردهاند. همچنین اخیرا بسیاری از شرکتهای آلمانی شامل شرکت خودروسازی دایملر علیرغم دریافت تضمین اعتبار صادراتی، یا بیمه موسوم به هرمس از سوی دولت آلمان، اعلام کردهاند که طرحهای اقتصادی خود را در ایران تعلیق میکنند.
در این شرایط که شرکتهای عظیم از داشتن پیوندهای اقتصادی با ایران هراس دارند، شاید شرکتهای کوچکتر بتوانند این شکاف را پر کنند؟ به نظر میرسد که این طرح جایگزین برای تصمیمگیران اروپایی است.
کشورهای اروپای مرکزی و شرقی شرکتهای محلی بسیاری دارند که در بازار ایالات متحده حضور ندارند، به این معنا که دلیلی ندارد از تحریمهای ثانویه آمریکا هراسی داشته باشند. اما حتی برای آنها هم، هر تجارتی با ایران میتواند یک چالش باشد. این شرکتها برای تراکنشهای مالی و بانکی با ایران دچار مشکل هستند. بانکها مایل نیستند در این معاملات درگیر شوند، زیرا سود بالقوه آنها نسبت به ریسک بالای بالقوه ناشی از آن بسیار پایین است.