دولتیها اصرار زیادی دارند که حضور رئیس جمهور برای پاسخ به سئوالات نمایندگان قانونی و به مصلحت کشور نیست. از ابتدای مطرح شدن این طرح «حسینعلی امیری»، معاون پارلمانی رئیس جمهور آنرا غیرقانونی نامید، اما نمایندگانی، چون «بهروز نعمتی»، سخنگوی هئیت رئیسه مجلس در این باره گفتند: «حتماً رئیس محترم مجلس عدد حد نصاب را دیده، احراز کرده و سپس سؤال را اعلام وصول کرده است؛ بنابراین کار قانونی است و باید روالش را طی کند.»
حالا شاهد نامه قابل تامل رئیس جمهور به رئیس قوه مقننه هستیم. روحانی با حالتی تهدید گونه نامهای به لاریجانی نوشته و بیان داشت که در فرصت مقرر به مجلس میآید و برخی حقایق را برای مردم بازگو میکند.
اما چرا روسای جمهور از حضور در مجلس و پاسخگویی در پیشگاه نمایندگان ملت ابا دارند؟
در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد نیز همین روند ادامه یافت و رئیس جمهور وقت به مجلس آمد و به سئوالات نمایندگان پاسخ گفت. البته در آن زمان افرادی، چون علی مطهری که امروز با طرح سئوال از رئیس جمهور مخالف هستند عامل اصلی سئوال از احمدی نژاد بودند؛ سوالهایی که بیشتر سیاسی بود و احمدی نژاد از دخالت مجلس در کارهای اجرایی شکایت کرد و مانند روحانی این موضوع را باعث بهم خوردن روابط قوا دانست.
اینکه گفته میشود مجلس در راس امور است و همه باید در مقابل آن پاسخگو باشند در سوال از رئیس جمهور در بحبوحه مشکلات اقتصادی مردم معنا پیدا میکند، موضوعی که دولت به طور شعاری به آن تمکین میکند، اما وقتی پای سئوال از خود رئیس جمهور به میان کشیده میشود این موضوع را غیرقانونی مینامند.
هر چند نمایندگان ملت درخواست مردم خود برای پاسخگویی دولت و چالش در این خصوص را مبنا قرار داده اند. در این حوزه شاهد هستیم که هم سئوالات نمایندگان کاملا اقتصادی است و هم شرایط بحران اقتصادی نشان میدهد که باید دولت در مورد عملکرد خود که مورد انتقاد جدی مردم است پاسخگو باشد.
واقعیت این است که سکوت آزاردهنده دولتمردان بخصوص رئیس جمهور در خصوص مشکلات اقتصادی مردم داد رسانههای اصلاح طلب حامی دولت را در آورده است. این سکوت درحالی است که دیروز بیان شد که گفتگوی تلویزیونی رئیس کل جدید بانک مرکزی یکی از پربینندهترین برنامههای سیما در قد و قامت بازیهای داغ جام جهانی بوده است. مردم در این عرصه نشان دادهاند که سردرگم هستند و عطش این دارند که ببیند مسئولانشان چه برنامهای برای زندگی آینده و معیشت آنان دارند. در رسانه ملی نیز رئیس جمهور آنچنان رسمی و غیر شفاف با مردم سخن گفته است که حتی کسانی، چون «صادق زیباکلام» که از طرفداران روحانی هستند به وی خرده میگیرند که گویی رئیسجمهور در کشور دیگری زندگی میکند و مشکلات واقعی مردم را نمیبیند.
از این روست که اخیرا رسانههای اصلاح طلب در فرار به جلو از رئیس جمهور خواستهاند که در گفتگوی تلویزیونی با مردم به طور شفاف سخن بگوید تا موضوع سئوال از رئیس جمهور در مجلس را تحت شعاع خود قرار دهد و آنرا از اثر بیندازد. البته عدهای هم در این میان مطرح میکنند که رئیس جمهور بایستی یک نشست خبری با حضور رسانههای مختلف برگزار کند تا به دیدگاههای رسانههای موافق و منتقد پاسخ دهد.
در این رابطه روزنامههایی که پیشتر طرح سوال از رئیس جمهور را علیه او توصیف میکردند حالا به روحانی پیشنهاد میکنند که سکوت خود را بشکند و با مردم به طور شفاف سخن بگوید.
حالا روزنامههای حامی دولت تیر زده اند که «روحانی: حقایق را برای مردم خواهم گفت»، اما سوال اینجاست که چرا تا پیش از این و قبل از طرح مجلس برای سوال از رئیس جمهور حسن روحانی خود دواطلبانه به میان رسانهها نرفت و برای مردم حقایق را شفاف نگفت. طرح سئوال از رئیس جمهور هم به سبب مطالبه مردم در خصوص شفاف سازی و عدم سخن گفتن دولتمردان با مردم مطرح شد و رای آورد. طرحی که چند بار مطرح شد و اعلام وصول نشد وعاقبت با ۸۰ امضا هئیت رئیسه مجلس آنرا قبول کرد. دولتمردان با وجود اینکه این طرح در بحبوحه مشکلات اقتصادی مردم برای پاسخگویی به این موضوع تدارک دیده است، بیان میکنند که طرح سیاسی است، اما خود حالا برخوردی سیاسی با آن دارند. با این حال در این شرایط مردم به دنبال پاسخهای سیاسی نیستند و بیشتر به موضوعات اقتصادی که گریبانگیر آنان شده توجه دارند و امیدوارند در جلسه سئوال از رئیس جمهور نیز همین روند پیش رود.