معمولا دولتها پس از اینکه دوره یکسالهشان تمام می شود برای وحدت طرفداران و یادآوری پیروزی شان جشن می گیرند. خصوصا دولت هایی که بسیار بر روی تبلیغات سیاسی اهتمام دارند سعی می کنند با گرفتن جشن تولد یکسالگی میان طرفدارانشان انسجام سیاسی جناحی ایجاد کنند. اما چه شد که دولت دوازدهم جشن یکسالگی خود را فراموش کرد و اصلا کسی به فکر طرح این موضوع نیفتاد و روزنامههای طرفدار این جریان نیز اقدامی حتی تبلیغاتی در این خصوص نکردند. روزنامه هایی که دستکم پروپاگاندای سیاسی را خوب بلدند.
واقع مطلب این است که اصلا به یکسالگی نرسیده انتقادات به روند و عملکرد دولت دوازدهم آنهم میان طرفداران دولت آنقدر زیاد شد که مجال پرداختن به این نوع تبلیغات سیاسی را به پاستورنشینان نداد. تا به اینجا چند موج پشیمانیم آنهم از سوی سلبریتیهای طرفدار دولت را شاهد بودیم. تشدید افزایش سرسام آور قیمت دلار که در تاریخ کشور نادر بود و به راحتی رکورد پنج رقمی 10 هزار تومان را شکست آنقدر برای مردم سنگین بود که دولتمردان دیگر به فکر چنین تبلیغات هایی نمی افتند و در این شرایط مطرح کردن این موارد بیشتر باعث انتقاد و انزجار بیشتر می شود. درواقع اوضاع حتی برعکس هم شد و در اولین ضیافت رئیس جمهور در ماه مبارک رمضان شاهد تحریم آن از سوی سلبریتیها بودیم و حتی این مسئله به مواجهه طرفداران دولت و دولتمردان نیز کشید.
درواقع دولت دوازدهم دولت رکوردهای تاریخی جالبی است اما یکی از رکوردهای این دولت را می توان رکورد پشیمانی طرفداران دولت آنهم چندماه از عمر آن نگذشته به حساب آورد. البته برخورد دولتمردان با سلبریتیها و طرفدارانش نیز اصلا خوب نبوده است. «محمدباقر نوبخت» سخنگویی که بیشترین انتقادات به حضور او در دولت وجود دارد، در همان زمان در پاسخ به انتقادات بیان کرد که « اصلا کی شما رای داده اید؟» با این وجود دولت نه تنها در مقابل منتقدان نشان داد که انتقادپذیر نیست بلکه با توهین و برخورد سخت با طرفداران خود نیز نشان داد که هیچ گونه انتقادی را از هیچ پایگاهی برنمی تابد.
از سوی دیگر بسیاری بیان می کنند که در دولت دوم روحانی دولتمردان کمتر توجهی به افکارعمومی می کنند، چراکه دیگر انتخاباتی برای حضور روحانی در راس مدیریت اجرایی کشور وجود نخواهد داشت که مردم در آن اهمیت داشته باشند.
امروزه روز با توجه به بحران اقتصادی که کشور را فرا گرفته است هنوز هیچ دولتمردی به طور جدی و مستقیم با مردم در این باره سخن نگفته است. حالا تاکید بسیاری از طرفداران دولت این است که دولتمردان باید با مردم سخن بگویند!
علی مطهری، از جمله نمایندگان حامی دولت اخیرا در این باره بیان کرده است: «اگر مسؤلان درباره همه مسائل بیشتر با مردم صحبت کنند و پاسخ سؤالات آنها را بدهند و موانع را معرفی کنند مردم با آنها همراهی میکنند و مردم کمتر نیاز به تجمع و اعتراض پیدا میکنند.»
اما در مشکلات اقتصادی که به مردم فشار زیادی وارد کرده است، می بینم که افکارعمومی به حال خود گذاشته شده است و این درحالی است که در این مواقع بایستی دولتمردان از ظرفیت مردم برای کاهش تنش ها و التهابات باید استفاده و آنها را در سرنوشت اقتصادی خودشان دخیل کند. نمونه این التهابات را امروز در کشور همسایه یعنی ترکیه می بینم که چطور «رجب طیب اردوغان» با تحریم آمریکاییها با مردم صحبت و از آنها درخواست کمک برای برون رفت از مشکلات کرده است.
درواقع جشن یکسالگی برای دولت بیشتر به آوار شدن مشکلات تبدیل میشد. نه برجام به سرانجام رسید، نه تحریم ها رفتند، گشایش اقتصادی ایجاد نشد، محیط زیست کشور بیشتر با مخاطره روبرو شد، وضعیت زندگی مردم با افزایش قیمت دلار و طلا بدتر شد و موضوع اشغالی که رئیس جمهور وعده آن را برای جوانان داده بودند، نه تنها عملی نشد بلکه شاهد بی کاری بیشتر و همچنین تعطیل شدن بسیاری از کارگاه های صنعتی و کارخانه ها بودهایم، عزت به پاسپورت ایرانی بازنگشت و ... .
همه اینها در کنار زیست اشرافی برخی از مدیران دولتی و بی اعتنایی به افکارعمومی تبدیل به انتقاد مردم به دولت شده است. جالب اینجاست که از سوی طرفداران اصلاح طلب دولت موضوع طرح عدم کفایت روحانی مطرح می شود. «سید حسین موسویان» از جمله دیپلماتهای طرفدار و نزدیک دولت این موضوع را مطرح می کند. چند بار طرح سئوال از رئیس جمهور در مجلس مطرح شده است که به مدد و یاری برخی از نمایندگان اصلاح طلب این طرح به سرانجام نرسیده اما حالا این طرح اعلام وصول شده است.
با این شرایط دولتمردان و رسانههای طرفدار دولت با همه تبحری که در تبلیغات و پروپاگاندای سیاسی دارند بی سر و صدا از جشن یکسالگی دولت و جشن سالگرد برجام(23 تیرماه) و ... گذشتند تا بیشتر مردم را به یاد وعدههایی که دولت به آنها داده بود و به جای آن با مشکلات و رکوردهای مختلف در بدتر شدن وضعیت کشور روبرو شدهاند، نیندازد.