بازخورد منفی سفر دونالد ترامپ به اروپا، شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو پیمان ناتو و دیدارش از انگلیس، باقیمانده اعتبار جهانی آمریکای ترامپ را هم برباد داد. در جریان سفر ترامپ تقریباً بدون استثنا هیچ اعلام همکاری و موافقتی با مواضع و طرحهای وی انعکاس نیافت اما در عمل او با مخالفتهای جدی، سازمان یافته و گستردهای مواجه شد که در تاریخ مناسبات آمریکا و اروپا به ویژه در قلمرو ناتو، هرگز سابقه نداشته است.
ترامپ سفرش به اروپا و به ویژه دیدار از انگلیس را چندین بار به تعویق انداخت و نهایتاً در شرایطی راهی اروپا شد که هیچکس حاضر به استقبال گرم و صمیمانه از رئیسجمهور آمریکا نشد بلکه مردم انگلیس با به راه انداختن یک تظاهرات عظیم چند صد هزار نفری، به وی اصرار میکردند که به خانهاش برگردد، سیاستهایش را تغییر دهد و از تنش آفرینی، نژادپرستی و رفتارهای تفاخرآمیز با دیگر کشورها دست بردارد. البته شدت و دامنه اعتراضات علیه ترامپ از قبل هم به خوبی قابل پیشبینی بود و دقیقاً به همین دلیل سفرش را به اروپا و به ویژه به انگلیس در چند نوبت به تعویق انداخت که در این فاصله سعی شود شرایط بهتری برای استقبال از وی فراهم آید که دست آخر هم این آرزوی ترامپ، دست نیافتنی شد.
ملکه و دولت انگلیس به ترامپ اطلاع دادند که قادر به استقبال و پذیرائی از وی در لندن نیستند و ناچارند در محیط دیگری از وی پذیرائی و استقبال کنند که درون حصارهای به شدت امنیتی و با مراقبتهای ویژه، قادر به تامین امنیت وی و همراهانش باشند. ترامپ با تن دادن به چنین حقارتی سعی کرد به هر قیمت ممکن به انگلیس سفر کند تا گفته نشود که وی به خاطر چنین مسائلی از اصل سفربه انگلیس منصرف شده است ولی برپائی تظاهرات عظیم لندن به خوبی نشان داد که انصافاً حتی لندن هم برای عنصر ماجراجوئی مثل ترامپ جای مناسبی نیست و اگر چه انگلیس به ویژه پس از جنگ جهانی دوم تاکنون زائده شرم آور آمریکا تلقی شده و نزدیکترین متحد آمریکا در اروپا و بلکه در جهان محسوب میشود، ولی قادر به استقبال از ترامپ در لندن نیست.
پیش از سفر به انگلیس، ترامپ در اجلاس سران کشورهای عضو ناتو هم کاملاً منزوی، تنها و البته مهاجم ظاهر شد و اگرچه تلاش کرد با جملات تحکم آمیزی دیگران را برای تقبل هزینههای نظامی آمریکا در قلمرو ناتو تحت فشار قرار دهد، ولی با پاسخ سرد، مخالفتهای جدی و اعتراضات فزایندهای مواجه شد که جلسات سران ناتو را به تنش و تشنج کشانید.
این برای دیپلماسی جهانی آمریکا بسیار سخت و شکننده است که ترامپ و دستیارانش نه تنها با روسیه و چین در افتادهاند که حتی با متحدین آمریکا در قلمرو ناتو هم سر ناسازگاری و طلبکاری دارند و به طور همزمان به جنگ در چند جبهه اقتصادی علیه اتحادیه اروپا، کانادا، مکزیک و حتی انگلیس به عنوان دنباله رو سیاستهای واشنگتن در اروپا هم پرداختهاند. ترامپ در سفر به بروکسل و در جریان برپائی اجلاس سران ناتو و همچنین در انگلیس مرتباً با نیش و کنایه و جملات غیردیپلماتیک و تحقیرکنندهای سعی داشت نوعی برتری در موضع گیری را برای خودش تثبیت کند ولی در میدان عمل به نتایج کاملاً معکوسی مواجه شد و بازخورد رفتارش به انزوای آشکار و زجردهندهای برای آمریکای ترامپ مواجه شد که شاید اگر برای او و دستیارانش قابل ارزیابی و پیشبینی بود، از اصل سفر به اروپا منصرف میشدند و یا باز هم آنرا به تعویق میانداختند. واقعیت این است که اعتراض و مخالفت علیه ترامپ، صرفاً دشمنی با شخص وی محسوب نمیشود بلکه این مواضع و دیدگاههای افراطی ترامپ و معدود دستیاران باقیمانده در کنار اوست که چنین واکنش یکپارچه و غیرمنتظرهای را به همراه داشته و دارد.
ترامپ با اصل بقای اتحادیه اروپا مشکل دارد و به صراحت خواستار فروپاشی اتحادیه اروپاست. او شخصاً و رسماً از «برگزیت» حمایت کرده و حتی در سفر اخیرش بارها «ترزامی» نخستوزیر انگلیس را به خاطر نرمش در خروج از اتحادیه اروپا به باد انتقاد گرفته است. ترامپ حتی بارها از «فرگزیت» یعنی خروج فرانسه از اتحادیه اروپا هم استقبال و حمایت کرده و مردم فرانسه را تشویق به پیوستن به حامیان فرگزیت میکرد. هنوز هم ترامپ معتقد و بلکه امیدوار است که شاهد فروپاشی اتحادیه اروپا و به ویژه سقوط و نابودی «یورو» به عنوان پول واحد اروپائی باشد که نهایتاً مشکلات روزافزون آمریکا را با حذف و به حاشیه راندن رقبای اقتصادی، حل و فصل کند.
اگرچه انگلیس در مسیر خروج از اتحادیه اروپا قرار گرفته و امروزه با آثار و تبعات فزاینده این خروج دردناک دست و پنجه نرم میکند ولی ترامپ حتی به همین حد و اندازه هم راضی نیست و با دخالتهای آشکارش حتی انگلیس دنباله رو آمریکا را هم تحقیر میکند. نیش و کنایههای ترامپ علیه ترزامی و دولتش به حدی گزنده و خارج از عرف دیپلماتیک است که رسانهها، احزاب و مردم انگلیس را به شدت خشمگین کرده است. ترامپ حتی در این سفر پا را فراتر گذاشته و نخستوزیر آینده انگلیس را هم تعیین کرد! وی از بوریس جانسون وزیر خارجه مستعفی انگلیس تجلیل کرد و گفت وی بسیار باهوش و توانمند است و میتواند نخستوزیر بزرگی شود.
ترامپ اکنون مشکلات اروپا را هم ناشی از مهاجرین معرفی میکند و خواستار شدت عمل آنها علیه مهاجرین است که در واقع نوعی دخالت در امور اروپا و سیاستگذاری به جای آنها و برای آنهاست. کار به جائی رسیده که امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه که در شروع کار ترامپ مدعی بود اجازه نمیدهد آمریکا منزوی شود، اکنون در صف اول مخالفین ترامپ قرار گرفته و میگوید برای فرانسه و اتحادیه اروپا چارهای جز مقابله به مثل و برخورد جدی با سیاستهای اقتصادی و زیست محیطی آمریکا و همچنین مواضع ترامپ در قلمرو ناتو باقی نمانده است.
اروپا با تلخکامی احساس میکند که همراهی با سیاستهای ترامپ به قیمت دنباله روی، تحقیر و وابستگی اروپا تمام میشود. ادامه چنین سیاستهائی باعث ایجاد بدعتهای جدیدی در مناسبات آمریکا حتی با متحدینش گردیده که آنها را فقط دنباله رو سیاستهای آمریکا میپسندد که ناچارند این رفتار تحقیرآمیز آمریکای ترامپ را با تمامی ویژگیهای آن حتی به قیمت از دست دادن استقلال رای و استقلال عمل اروپا تحمل کنند و بپذیرند. سیاستی که عصاره و مفهوم آن چیزی به جز فروپاشی عملی اتحادیه اروپا نیست و ترامپ را به پرچمدار فروپاشی اتحادیه اروپا تبدیل کرده است!
ملکه و دولت انگلیس به ترامپ اطلاع دادند که قادر به استقبال و پذیرائی از وی در لندن نیستند و ناچارند در محیط دیگری از وی پذیرائی و استقبال کنند که درون حصارهای به شدت امنیتی و با مراقبتهای ویژه، قادر به تامین امنیت وی و همراهانش باشند. ترامپ با تن دادن به چنین حقارتی سعی کرد به هر قیمت ممکن به انگلیس سفر کند تا گفته نشود که وی به خاطر چنین مسائلی از اصل سفربه انگلیس منصرف شده است ولی برپائی تظاهرات عظیم لندن به خوبی نشان داد که انصافاً حتی لندن هم برای عنصر ماجراجوئی مثل ترامپ جای مناسبی نیست و اگر چه انگلیس به ویژه پس از جنگ جهانی دوم تاکنون زائده شرم آور آمریکا تلقی شده و نزدیکترین متحد آمریکا در اروپا و بلکه در جهان محسوب میشود، ولی قادر به استقبال از ترامپ در لندن نیست.
پیش از سفر به انگلیس، ترامپ در اجلاس سران کشورهای عضو ناتو هم کاملاً منزوی، تنها و البته مهاجم ظاهر شد و اگرچه تلاش کرد با جملات تحکم آمیزی دیگران را برای تقبل هزینههای نظامی آمریکا در قلمرو ناتو تحت فشار قرار دهد، ولی با پاسخ سرد، مخالفتهای جدی و اعتراضات فزایندهای مواجه شد که جلسات سران ناتو را به تنش و تشنج کشانید.
این برای دیپلماسی جهانی آمریکا بسیار سخت و شکننده است که ترامپ و دستیارانش نه تنها با روسیه و چین در افتادهاند که حتی با متحدین آمریکا در قلمرو ناتو هم سر ناسازگاری و طلبکاری دارند و به طور همزمان به جنگ در چند جبهه اقتصادی علیه اتحادیه اروپا، کانادا، مکزیک و حتی انگلیس به عنوان دنباله رو سیاستهای واشنگتن در اروپا هم پرداختهاند. ترامپ در سفر به بروکسل و در جریان برپائی اجلاس سران ناتو و همچنین در انگلیس مرتباً با نیش و کنایه و جملات غیردیپلماتیک و تحقیرکنندهای سعی داشت نوعی برتری در موضع گیری را برای خودش تثبیت کند ولی در میدان عمل به نتایج کاملاً معکوسی مواجه شد و بازخورد رفتارش به انزوای آشکار و زجردهندهای برای آمریکای ترامپ مواجه شد که شاید اگر برای او و دستیارانش قابل ارزیابی و پیشبینی بود، از اصل سفر به اروپا منصرف میشدند و یا باز هم آنرا به تعویق میانداختند. واقعیت این است که اعتراض و مخالفت علیه ترامپ، صرفاً دشمنی با شخص وی محسوب نمیشود بلکه این مواضع و دیدگاههای افراطی ترامپ و معدود دستیاران باقیمانده در کنار اوست که چنین واکنش یکپارچه و غیرمنتظرهای را به همراه داشته و دارد.
ترامپ با اصل بقای اتحادیه اروپا مشکل دارد و به صراحت خواستار فروپاشی اتحادیه اروپاست. او شخصاً و رسماً از «برگزیت» حمایت کرده و حتی در سفر اخیرش بارها «ترزامی» نخستوزیر انگلیس را به خاطر نرمش در خروج از اتحادیه اروپا به باد انتقاد گرفته است. ترامپ حتی بارها از «فرگزیت» یعنی خروج فرانسه از اتحادیه اروپا هم استقبال و حمایت کرده و مردم فرانسه را تشویق به پیوستن به حامیان فرگزیت میکرد. هنوز هم ترامپ معتقد و بلکه امیدوار است که شاهد فروپاشی اتحادیه اروپا و به ویژه سقوط و نابودی «یورو» به عنوان پول واحد اروپائی باشد که نهایتاً مشکلات روزافزون آمریکا را با حذف و به حاشیه راندن رقبای اقتصادی، حل و فصل کند.
اگرچه انگلیس در مسیر خروج از اتحادیه اروپا قرار گرفته و امروزه با آثار و تبعات فزاینده این خروج دردناک دست و پنجه نرم میکند ولی ترامپ حتی به همین حد و اندازه هم راضی نیست و با دخالتهای آشکارش حتی انگلیس دنباله رو آمریکا را هم تحقیر میکند. نیش و کنایههای ترامپ علیه ترزامی و دولتش به حدی گزنده و خارج از عرف دیپلماتیک است که رسانهها، احزاب و مردم انگلیس را به شدت خشمگین کرده است. ترامپ حتی در این سفر پا را فراتر گذاشته و نخستوزیر آینده انگلیس را هم تعیین کرد! وی از بوریس جانسون وزیر خارجه مستعفی انگلیس تجلیل کرد و گفت وی بسیار باهوش و توانمند است و میتواند نخستوزیر بزرگی شود.
ترامپ اکنون مشکلات اروپا را هم ناشی از مهاجرین معرفی میکند و خواستار شدت عمل آنها علیه مهاجرین است که در واقع نوعی دخالت در امور اروپا و سیاستگذاری به جای آنها و برای آنهاست. کار به جائی رسیده که امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه که در شروع کار ترامپ مدعی بود اجازه نمیدهد آمریکا منزوی شود، اکنون در صف اول مخالفین ترامپ قرار گرفته و میگوید برای فرانسه و اتحادیه اروپا چارهای جز مقابله به مثل و برخورد جدی با سیاستهای اقتصادی و زیست محیطی آمریکا و همچنین مواضع ترامپ در قلمرو ناتو باقی نمانده است.
اروپا با تلخکامی احساس میکند که همراهی با سیاستهای ترامپ به قیمت دنباله روی، تحقیر و وابستگی اروپا تمام میشود. ادامه چنین سیاستهائی باعث ایجاد بدعتهای جدیدی در مناسبات آمریکا حتی با متحدینش گردیده که آنها را فقط دنباله رو سیاستهای آمریکا میپسندد که ناچارند این رفتار تحقیرآمیز آمریکای ترامپ را با تمامی ویژگیهای آن حتی به قیمت از دست دادن استقلال رای و استقلال عمل اروپا تحمل کنند و بپذیرند. سیاستی که عصاره و مفهوم آن چیزی به جز فروپاشی عملی اتحادیه اروپا نیست و ترامپ را به پرچمدار فروپاشی اتحادیه اروپا تبدیل کرده است!