مهدی مطهرنیا با اشاره به اینکه وضعیت اقتصادی کشور دارای لبههای متفاوتی از اصطکاک با تراز توسعه در جهان است، اظهار کرد: یکی از لبههای موجود این اصطکاک وسیع، لبه موجود با نظام بینالملل بوده که تحتتاثیر موضعگیریهای سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی در این چهار دهه است.
وی افزود: از طرف دیگر اقتصاد ایران در این چهار دهه به واسطه عوامل گوناگون، در وضعیتی بحرانی به سر میبرد و به واسطه فقدان پارادایمها و دکترینهای مشخص در لایههای گوناگون، حیات ملی ایرانیان از لغزندگی بسیار برخوردار است. نه تکیه بر بیانیهها و کمک کشورهای خارجی، بلکه مسائل گوناگون دیگری در ارتباط با مسئله و وضعیت اقتصادی ایران مطرح بوده که باید به آنها توجه کامل داشت.
این استاد دانشگاه گفت: ایران در بیانیهای که صادر شده و براساس نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح وزرا در تاریخ 6 جولای که به درخواست جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفت، حمایت قابل تاملی را از اتحادیه اروپا در قبال برجام بر اساس این بیانیه اخذ کرده است. کمیسیون مشترکی که به ریاست موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و با حضور وزرای امور خارجه کشورهای گوناگون عضو 1+5 بدون ایالات متحده آمریکا انجام شد، تلاش دارد برجام را تحتالحمایه اروپا و دو کشور روسیه و چین قرار دهد.
وی ادامه داد: باید بپذیریم که اتحادیه اروپا بخشی از نظام بینالملل است که دارای جایگاه ویژه در رقابتهای بینالمللی با ایالات متحده آمریکا بر سر مناطق نفوذ در آینده نظم جهانی قرار دارد و یکی از مناطق نفوذ در آینده نظم جهانی ایران است؛ بنابراین ایران اکنون نباید به محل امتیازگیری اروپا از آمریکا تبدیل شود، همانگونه که سالها ایران محل امتیازگیری روسیه از ایالات متحده آمریکا و اروپاییان بود و چین نیز از این خوان گسترده بهره برد. هماکنون این ملت ایران هستند که هزینههایی را در این زمینه پرداخت میکنند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: آنچه در صحنه عمل دیده میشود این است که فشار بر اتحادیه اروپا و شرکتهای ریز و درشتی که تمایل خود را به همکاری با ایران نشان میدهند، اگر تا 13 آبان امسال جهتگیریهای آمریکا برای اعمال تحریمهایی که کمرشکن است اجرا شود، میتواند تاحدودی زمینههای ایجاد فضای امتیازگیری به نفع اتحادیه اروپا از آمریکا را فراهم کند.
این تحلیلگر روابط بینالملل خاطرنشان کرد: آنچه که در بیانیه نشان داده میشود و کشورهای گوناگون عضو برجام آن را پذیرفتهاند، به ویژه بندهایی مانند بند پنجم این بیانیه 10 بندی، بند ششم و هفتم و تعهداتی که در بند هشتم در خصوص موارد متفاوت در فضای توام با حسن نیت بیان شده، مطالبی است که اجرای آن میتواند تاحدودی تضمینی برای ایجاد فضای مناسب همکاری ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای عضو برجام یعنی روسیه و چین را فراهم آورد.
مطهرنیا گفت: حفظ و ارتقای این روابط اقتصادی در بخشهای گسترده با ایران، ایجاد کانالهای گسترده مالی با ایران و در کنار آن تداوم صادرات نفت، گاز و محصولات پتروشیمی در کنار تداوم خدمات دریایی و ارتقا یا بالا بردن پوشش مربوط به اعتبار در بخش صادرات در ماده هشت این بیانیه به همراه موارد دیگری مورد تایید قرار گرفته و حمایت از شرکتها در برابر پیامدهای خارجی تهدیدات آمریکایی مورد تاکید واقع میشود. این دستاورد بسیار مناسبی از منظر تنظیم بیانیه اتحادیه اروپا، گروه کشورهای پنج و مذاکره با ایران در وین محسوب میشود.
وی افزود: اما باید دید که آیا در عمل گروه 2+3 در وضعیت کنونی در حمایت از فعالیتهای اقتصادی برای سرمایهگذاری و سایر فعالیتهای مالی و بازرگانی ایران در ارتباط با این کشورها عملیاتی خواهد شد یا نه و یا در زمانه نبرد تجاری ایالات متحده آمریکا در دوره ترامپ با کشورهای 2+3 در وضعیت کنونی خواهد توانست ایجادکننده یک وحدت عملیاتی در برابر ایالات متحده آمریکا در جهت حمایت از ایران باشد یا هرکدام از این جناحهای سه و دوگانهای که هم اکنون در چارچوب مذاکرات برجام با ایران مذاکره کرده و وعدههای متفاوتی را به میدان آوردهاند، در نهایت بعد از فشارهای بینالمللی که آمریکا در جهت اعمال آن وعده داده، ایستادگی خواهند کرد یا نه؟
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اینها پرسشهایی هستند که زمان به آنها پاسخ میگوید اما آنچه که پیشینه به جا مانده از گذشته و نتایج باقیمانده از مطالعه روندهای تاریخی نشان داده این است که در بزنگاههای مختلف تاریخ این قدرتهای بزرگ و ابرقدرتها هستند که با یکدیگر تفاهم بیشتری در اعمال قدرت علیه کشورهای متوسط و بزرگ منطقهای داشتهاند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص تاثیر سخنان اخیر دکتر روحانی در زمینه نفت بر اروپا، تصریح کرد: کشورهای اروپایی نگران یک درگیری بزرگ در منطقه خاورمیانه به ویژه در خلیج فارس هستند. امکان بستن تنگه هرمز با توجه به موضعگیری ایران از منظر عملیاتی و اقدام از سوی ایران قابل حصول است و میتواند انجام شود؛ اگرچه تبعات و پیامدهای ناشی از این اقدام و پذیرش ضربه انتقام تا حدود زیادی بسیار سختتر از اقدام در این جهات تلقی میشود اما عقلانیت سیاسی حکم میکند تا از این درگیری و تزاحم جلوگیری شود.
مطهرنیا بیان کرد: در وضعیت کنونی که در ایران ما شاهد چنین تهدیدی هستیم و در آمریکا شخصیتی مانند ترامپ در واشنگتن قدرت را به دست آورده، این تزاحم میتواند به سرعت به یک درگیری بزرگ در خلیج فارس تبدیل و به این ترتیب زمینههای ایجاد فضای غیرمساعد و غیرمطلوب برای کشورهای اروپایی را فراهم کند؛ بنابراین آنها تلاش دارند تا از ورود ایران و ایالات متحده آمریکا در یک تزاحم نظامی در منطقه خلیج فارس نه به نفع واشنگتن و تهران بلکه به نفع منافع خود در منطقه و نظام بینالملل وارد عمل شده و تا سر حد امکان از شیوههای گوناگون ایجاد مانع در این مسیر استفاده کنند.